«101 چیزی که در مدرسه معماری آموختم» مجموعه نکات بسیار مهم معماری است که در عین پیچیدیگی بسیار ساده و قابل فهم برای دانشجویان معماری بیان شده است.
101 چیزی که در مدرسه معماری آموختم. ماتئو فردریک. مترجم: سیده صدیقه قویدل. نشر کتاب وارش. چاپ اول. تهران: 1392. 3000 نسخه.224 صفحه. قیمت: 8010تومان.
101 چیزی که در مدرسه معماری آموختم کتابی است برای دانشجویان معماری. یک کتاب کوچک با قطع خشتی کوچک که به قول نویسندهاش باید همیشه در کوله پشتی یک طراح معمار باشد. به طنز نیز بیان شده که این کتاب باید از چشم اساتید دور نگه داشته شود. چون کتابی است که به زبان بسیار ساده همه آن چیزهایی را بیان میکند که اساتید در کلاسها به شکل راز گونه و مبهم آن را توضیح میدهند.
این 101 درس فشرده درباره طراحی، ترسیم و پرانتزه از نحوه کشیدن خط تا پیچیدگیهای تئوری رنگ است. این کتاب را معماری نوشته است که خودش زمانی که دانشجوی معماری بوده آرزو می کرده است کاش چنین کتابی وجود داشت. این کتاب پایه معماری میتواند راهنمای همه افرادی باشد که با یک مسئله طراحی پیچیده رو به رو هستند.
ماتئوفردریک معمار و طراح فضاهای شهری است. وی در کالجها و در دانشگاههای زیادی تدریس کرده که از جمله آنها میتوان کالج معماری بوستون، موسسه تکنولوژی ونتورث، دانشگاه یوتا، موسسه تکنولوژی ایلی نویز و کالج هنر و طراحی پنسلیوانیا را نام برد.
این معمار معتقد است دروس معماری در عین جذابیت سرشار از استثنا و هشدارها هستند طوری که دانشجویان معماری به راحتی دچار این تصور میشوند که هیچ چیز عینی و ملموسی در معماری وجود ندارد.
هشدارهایی ساده و قابل فهم برای معماران تازه کار
معماری رشتهای خلاقانه است و به همین دلیل مدرسان طراحی حاضر نیستند برنامههای درسی آن را به طور کاملا مشخص و قطعی انتخاب کنند. زیرا این نگرانی همیشه وجود دارد که ممکن است با انجام این کار محدودیتهایی غیر ضروری را به فرایندی خلاقانه تحمیل کنند. این برنامه نامشخص باعث میشود تا دانشجویان تصور کنند که درون یک وسیله نقلیه نشستهاند و از میان خیابانهایی تازه و جذاب عبور میکنند اما همزمان با درک این جذابیتها احساس میکنند معماری نه بر روی یک زمین سفت و محکم بلکه بر روی یک باتلاق شنی بنا شده است.
این کتاب قصد دارد با معرفی عواملی که اساس کار آتلیه معماری را با فرایندهای طراحی مرتبط میکنند، باعث رشد فرایندها شود. این کتاب کوچک را باید همراه خود حمل کرد و هر جایی که فرصتی شد از هر قسمتی که دوست داشته باشید باز کرده و مطالعه کنید. یعنی به طور تصادفی میشود صفحاتی از کتاب را خواند. درسهایی که در این کتاب مطرح میشود درسهای پایهای است که هر گاه میخواهید میتوانید در هر مرحله از کار از آن بهره ببرید.
درس اول کتاب از این نکته آغاز میشود که چگونه یک خط رسم کنیم. توصیه نویسنده این است که برای رسم یک خط نباید آن را محو و نازک رسم کرد. دو خطی که با هم برخورد میکنند روی لبههای هم قرار بگیرند تا کنجهای ایجاد شده در ناحیه هم پوشانی شکل مناسبی پیدا کرده و مدور نباشند. هر درس در یک صفحه ارائه شده و در رو به روی آن مثالی برای آن با تصویر آورده شده است. یک مثال غلط و در زیر آن یک مثال صحیح میتواند دانشجو را بهتر راهنمایی کند.
فیگور یا شکل درس دوم است. فیگور همان فرم شیء، عنصر و شکل مثبت است. فیگورها گاه طوری کنار هم قرار میگیرند که فضای منفی ایجاد میشود و گاه به گونهای ترکیب میشوند که فضای مثبت ساخته میشود. تئوری فضاهای پر و خالی معادل سه بعدی تئوری شکل و زمینه است. این تئوری بیان میکند فضاهای حجمی که بعد از قرار گیری اشیاء توپری مانند دیوارها ساخته میشوند یا فضاهایی که به طور ضمنی حسی از محصوریت القا میکنند، به اندازه همان اشیاء توپر مهم هستند و حتی گاهی آنها با اهیمتتر میشوند. نکته بعدی چنین است: ما از میان فضاهای منفی حرکت کرده و در فضاهای مثبت زندگی میکنیم. شکلها و کیفیتهای فضاهای معماری تا حدی زیادی تحت تاثیر رفتارها و حرکات انسانها قرار دارند.
تعریف معماری
معماری ساختن اندیشمندانه فضا است. روح محافظ هر مکان به خصوصیات و ماهیت آن مکان اشاره میکند. از این کلمه برای توصیف مکانهایی استفاده میشود که به دلیل داشتن کیفیتهای خاص کارکردی و معماری به فضاهایی فراموش نشدنی و ماندگار تبدیل شدهاند.
چیزهایی که یک معمار باید بداند
نکته هایی که در این کتاب اشاره شده است نکتههایی به نظر پیش پا افتاده اما بسیار حیاتی و مهم است که یک طراح معمار فقط در طول سالهای بسیار زیاد تجربه کاری و عملی میتواند به آنها دست یابد. با خواندن این نکتهها گویی همه آن تجربهها تا حدی برای یک طراح تازه کار روشن میشود و هنگام برخورد با مسئله میتواند آنها را به یاد آورد و عملکرد خود را گزینشیتر و آگاهانهتر کند. مثلا اینکه یک طراح خوب در مواقع حساس به سرعت تصمیم میگیرد. یک طراح خوب از دور ریختن یک ایده خوب نمیترسد. توصیه کتاب به معماران این است که فرایندگرا باشید نه محصول گرا. این مهمترین و در عین حال پیچیدهترین مهارتی است که یک طراح باید به دست بیاورد تا بتواند پیشرفت کند.
برخی از نکتههای کتاب در واقع نکتههای مهمی است که معماران برجسته بیان کردهاند. مثل لویی سالیوان و زاها حدید یا نویسندگان برجستهای چون ویرجینیا وولف.
دیگر نکتههای کتاب عبارتند از: یک ساختمان خوب به طور طبیعی منطقی و شاعرانه به سمت بیرون و خارج از محدوده شرایط و مرزهایش رشد میکند، طراحیهای ارزشمند با سایه روشن و سایه زنی ترسیم میشوند و نسبت به طراحیهای خطی احساسات را به نحو بهتر و تاثیر گذارتری منتقل میکنند، یک ترکیب بندی ایستا حالتی از آرامش و سکون را در ما القا میکند، یک ترکیب بندی پویا چشم را برای کشف و دیدن چیزهای جدید ترغیب میکند، اگر شما نتوانید ایدههایتان را طوری برای مادر بزرگتان توضیح بدهید که آنها را بفهمد، شما هنوز به قدر کافی از موضوعتان شناخت ندارید، پنجرهها در طول روز تاریک به نظر میآیند و... از نکتههای تخصصیتر درباره رنگ و رسم و طراحی گرفته تا نکتههایی که رویکرد، جهان بینی و دیدگاه معمار را میسازد.
نکته هایی از این دست همه با توضیحات کوتاه و گویایی بسط داده شدهاند و عکسهایی مربوط و متناسب با آن نیز برای درک بهتر مفهوم در صفحه رو به رو آورده شده است.
این کتاب به خوبی پیچیده ترین مفاهیم معماری را به شکلی بسیار ساده قابل فهم میکند.