«زیر پوست ریاض» رمانی نوشته رجا عبدالله صانع نویسنده عربستانی مقیم امریکاست که چندی پیش با ترجمه سمیه صادقی به فارسی برگردانده شد و به تازگی توسط انتشارات لوح فکر به بازار آمده است. رجا عبدالله صانع دختری عربستانیالاصل دانش آموخته رشته دندانپزشکی است که در این اثر داستان عشق، رویاها و شکستهای عاطفی چهار زن عرب از طبقه مرفه جامعه را به تصویر میکشد. انتشار این رمان در فضای بسته و سنتی عربستان جنجالبرانگیز شد زیرا نویسنده برای نخستین بار بسیاری از تابوهای حاکم بر جامعه سعودی را شکسته است.
مترجم این رمان، سمیه صادقی، متولد 1357 تهران دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عرب است و هم اکنون ترجمه رمان «ساقه بامبو» نوشته نویسنده کویتی، سعود السنعوسی، راکه در سال 2013 جایزه بوکر رمان عربی را از آن خود کرد هم به پایان برده است.
همراه با این مترجم:
شناختی از نویسنده این رمان نداشتم. چند سال قبل در اینترنت در جستوجوی رمانهای عربی بودم. چون از مدتها قبل در فکر ترجمه چند رمان خوب عربی بودم. به خاطر اینکه از دنیای عرب رمان چندانی به فارسی ترجمه و منتشر نشده است. متأسفانه رمان عربی و نویسندگان عرب در مقایسه با رمانهای اروپایی و نویسندگانش در ایران کمتر شناخته شدهاند.
این در ذهنم بود تا اینکه دیدم در اینترنت رمانی به اسم «دختران ریاض» در کشورهای عربی خیلی سر و صدا کرده است. با مروری کلی دیدم موضوع این رمان خیلی جالب است. از طرفی متوجه شدم دولت عربستان اجازه چاپ و انتشار آن را نداده است و رمان در کشور لبنان چاپ شد و در کشورهای عربی هم مخاطبانش را پیدا کرد. همین سبب شد کتاب را تهیه کنم و به ترجمه آن بپردازم.
در این رمان دختری به اسم «موا» به مدت یک سال، روزهای جمعه ایمیلی به تمام دوستانش که جزو کاربران اینترنت هستند، میفرستد و در نوشتههایش بخشی از زندگی چهار نفر از دوستانش را که از طبقه مرفه جامعه ریاض هستند به تصویر میکشد. موا با هدف روشن و آگاه کردن جامعهاش از آنچه در پیرامونش جریان دارد و برای آنکه نگاه جامعه جهانی را نسبت به زنان و مردان جامعه عربستان عوض کند، برای نخستین بار از خط قرمز جامعه متعصباش عبور میکند و به نقل خاطراتی میپردازد که دولت عربستان و جامعه محافظهکار را دچار ترس و تشویش میکند و تا مدتها موضوع بحثهای مجالس و محافل میشود.
به همین خاطر دولت عربستان مجوز چاپ به آن نمیدهد و نویسنده ناگزیر این رمان را در بیروت چاپ میکند و خیلی زود مورد توجه مردم کشورهای عربی از جمله عربستان قرار میگیرد. البته چون نویسنده این رمان زن بود به همین سبب خیلی راحت توانست به اندرونی خانهها و خیمهها راه پیدا کند و با محرومترین قشرهای جامعه همسخن و آخرین اطلاعاتی که از این رمان دارم، این است که به 24 زبان ترجمه شده است. اصل رمان به زبان عربی بود و من آن را از عربی به فارسی برگرداندم.
بازتاب انتشار رمان در کشور عربستان را باید از دو زاویه نگاه کرد. علاقهمندان ادبیات، نویسندگان و روشنفکران از این رمان استقبال کردند و به تحسین آن پرداختند. اما دولتمردان عربستان واکنش منفی داشتند و به تخطئه رمان پرداختند و بحث تضییق حقوق زنان و مسائلی را که مربوط به دولت میشد، رد و نویسنده را دروغگو خطاب کردند.
علاوه بر عکسالعمل مردم و دولت، عدهای از نویسندگان مشهور جهان عرب یادداشتهایی بر این رمان نوشتند و زبان به ستایش آن گشودند و گفتند باید بپذیریم در دنیایی زندگی میکنیم که مدرنیسم را پشت سر گذاشته و زنان جامعه عربستان از طریق اینترنت آگاهی و اطلاعات کسب میکنند و ما نمیتوانیم با تداوم محدودیتها آنها را محبوس کنیم. از آنجا که نویسنده رمان دختر جوانی بود و رمان هم در کشورهای عربی سر و صدای زیادی ایجاد کرد، این خودش یک امتیاز محسوب میشد.موضوع این رمان در کشورهایی مثل کویت و لبنان با پذیرش بیشتری مواجه شد برای اینکه فضای بازتری برای زنان فراهم کردند. انتشار این رمان سبب شد که مفتیهای مصری امتیازاتی به زنان بدهند. رمانهایی از این دست در هر جامعهای میتواند موثر باشد.
زبان رمان بخش اعظماش به زبان عربی محلی نوشته شده است. در ترجمه اگر دقت کنید خیلی جاها از زبان عامیانه استفاده کردم، در صورتی که یک رمان اجتماعی ترجیحاً باید زبانی فصیح و شیوا داشته باشد. اما من نخواستم در زبان رمان دست ببرم و سلیقه خودم را اعمال کنم. به خاطر اینکه زبان عامیانه عربی در رمان مخاطب این اثر را به همان فضایی میبرد که حوادث در آن جریان دارد.
البته ترجمه این رمان با این زبان کار بسیار سختی بود. ما که زبان عربی را به شکل آکادمیک خواندهایم، انتقال زبان عربی محاوره و محلی به فارسی بسیار مشکل است. لهجه سعودی مخصوصاً حجازی دارای واژههایی است که من به سختی توانستم معنای برخی از این واژهها را پیدا کنم.
ادبیات کشورهای عربی در مقایسه با ادبیات غرب چندان شناخته شده و چندان قوی هم نبود. اما ادبیات مصر و تا حدودی سوریه نسبت به ادبیات عربستان از جایگاه ممتازتری برخوردار است، نویسندگان و شاعران مطرحی چون نجیب محفوظ و محمود درویش وآدونیس از شهرت و اعتبار بینالمللی برخوردارند.
اما در چندسال اخیر جنبشی تحت عنوان جنبش پسامدرنیسم در کشورهای عربی به راه افتاده که به سمت ترجمه رمانهای غربی کشیده شدند، بعد که دیدند اختلاف فرهنگی زیاد است، خودشان شروع کردند به جذب نویسندگان جوانی که براساس فرهنگ بومی و عربی رمان بنویسند. بوکر عربی هم راه انداختند که مشوقی برای این کار باشد و طی این پنج، شش دوره که برگزار شد نتایج خوبی داشت.