سلطانکشی
کتاب "سلطانکشی" نوشته احمد امید نویسنده ترک با ترجمه مرضیه خسروی به بازار کتاب آمده است.
رمان "سلطانکشی" در سال 2012عنوان پرفروشترین داستان ترکیه را به خود اختصاص داده و به رغم این که صرفا چندوقتی است که از انتشار آن میگذرد، ولیکن تاکنون به چندین زبان دنیا ترجمه شده یا در حال ترجمه است.
این رمان برای نویسندهاش احمد امید عنوان بهترین نویسنده سال 2012 ترکیه را نیز بههمراه آورد. از سابقه نویسندگی احمد امید میتوان فهمید که این رمان نیز اثری پلیسی - معمایی است؛ رمانی که رازی تاریخی به موازات داستان اصلی آن مورد کنکاش قرار میگیرد.
در اینجا با رمانی مواجه هستیم که علاوه بر تمام این موارد مفهومی انسانی و اجتماعی را نیز پیگیر است،داستانی که فقط داستان نیست، در این رمان برخلاف رمانهای معمول پلیسی، نه تنها شخصیت اصلی داستان یک افسر پلیس نیست بلکه حتی این شخصیت یک قهرمان هم نیست، او نماد بسیاری از کسانی است که نمیخواهند درگیر ماجراهای پیچیده بشوند، او کسی است که از قهرمان شدن یا ضد قهرمان شدن نفرت دارد، او حتی نمیتواند مشکلات پیش پا افتاده خودش را حل کند. جنبه وحشتی که در اغلب موارد در داستانهای پلیسی- معمایی شاهد آن هستیم، این بار نه در صحنه بیرونی که در درون شخصیت اصلی داستان جریان دارد.
کتاب "سلطانکشی" را نشر روزگار روانه بازار کتاب کرده است.
خوشبختی در راه است
مجموعه داستان «خوشبختی در راه است» نوشته آلیس مانرو با ترجمه مهری شرفی از سوی نشر ققنوس راهی بازار کتاب شد.
این مجموعه شامل 9 داستان درباره زنان است؛ «گسترهها»، «داستان»، «گودالهای - عمیق»، «رادیکالهای آزاد»، «صورت»، «بعضی زنان»، «بازی کودکانه»، «چوب» و «خوشبختی در راه است».
در مجموعه داستان «خوشبختی در راه است» نویسنده برشهایی از زندگی انسانهای معمولی را ارائه کرده است؛ مقاطعی از زندگی که تاثیری طولانی مدت روی زندگی قهرمانان داستان میگذارد. در بعضی از داستانها مثل «بازی کودکانه» نویسنده نشان داده تاثیری که از یک حادثه به جا میماند حتی می تواند به اندازه یک عمر باشد.
آلیس مانرو از نویسندههای معاصر کانادا است که سال 1931 به دنیا آمده است. آثارش جایزههای زیادی را از آن او کرده است. آخرین جایزهای که مانرو دریافت کرد، جایزه بوکر در سال 2009 بوده است که اتفاقاً به خاطر همین مجموعه داستان «خوشبختی در راه است» به او تعلق گرفته است. این نویسنده در کارنامه نویسندگیاش یک رمان و 13 مجموعه داستان دارد.
در مجموعه داستان «خوشبختی در راه است» نویسنده برشهایی از زندگی انسانهای معمولی را ارائه کرده است؛ مقاطعی از زندگی که تاثیری طولانی مدت روی زندگی قهرمانان داستان میگذارد. در بعضی از داستانها مثل «بازی کودکانه» نویسنده نشان داده تاثیری که از یک حادثه به جا میماند حتی می تواند به اندازه یک عمر باشد.
قهرمانان این داستانها معمولاً زنهایی هستند که دشواریهایی در زندگی داشتهاند اما توانستهاند این دشواریها را تاب آورند و به زندگی ادامه دهند و مهمترین نکته داستان همین مساله است. نویسنده بیشتر مسایل انسانها مدنظرش است اگرچه در این مجموعه شخصیت اصلی هشت داستان، زن است و میشود گفت زنها برایش اهمیت ویژهای دارند اما مانرو نویسندهای فمنیست نیست و نگاهی انسانی به مسایل پیرامونش دارد که البته در بعضی از داستانها افراد سالمند را هم مورد توجه قرار داده است.
کتاب «خوشبختی در راه است» در 328 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 13 هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.
آقای آدامسون
جدیدترین ترجمه محمود حسینیزاد از رمانی از اورس ویدمر از سوی انتشارات افق روانه بازار نشر شد.
مترجم در این کتاب به همان شیوه نویسنده سوئیسی کتاب، دیکته را در متن و نثری سعی داشته تا نثر محاورهای ارایه دهد. اما ترجمه حسینیزاد با شکستن دیکته هیچ گونه دستانداز و مانعی برای ارتباط سریع مخاطب با این اثر ایجاد نمیکند. موضوع کتاب، درباره پسربچهای است که با یک مرد مرموز بزرگسال برخورد میکند و دیدار با این مرد در زندگیاش تاثیر زیادی میگذارد.
این اثر محصول سال 2009 است.
در مقدمه کتاب و به قلم مترجم درباره نویسنده میخوانیم:
«اورس ویدمر، نویسنده و مترجم، در 21 مه 1938 در بازل سوئیس به دنیا آمد. و در محیطی کاملا ادبی فرهنگی بزرگ شد. پدرش مترجم، منتقد ادبی و دبیر دبیرستان بود و به همین دلیل به محافل ادبی رفت و آمد داشتند و یکی از کسانی که اغلب با آنها رفت و آمد داشت، هینریش بل بود»
پشت جلد کتاب نیز توضیح کوتاهی درباره این رمان آمده است:
«جمعه 22 مه 2032، مردی نود و چهار ساله، یک روز پس از جشن تولدش، در باغی که روزگاری بهشت دوران کودکیاش بوده، نشسته و داستانی برای نوهاش روایت میکند. داستان زمانی که هشت ساله بوده و در این باغ با آقای آدامسون آشنا میشود. او و آقای آدامسون در به در دنبال گمشدههایشان میگردند تا آنکه...»
این کتاب فصلبندی مشخصی ندارد یا بهتر است بگوییم بخشهای کتاب به شیوهای نو از یکدیگر جدا شده است. در بخشی از این رمان میخوانیم: «هشت سالم بود که با آقای آدامسون آشنا شدم. توی باغ ویلای آقای کرمر. ویلا روبهروی خونهمون بود و در واقع ویلا نبود، ولی همه بهش میگفتن ویلا، ساختمون معمولی دو طبقهای بود با یک باغ بزرگ دورتادورش.»
کتاب «آقای آدامسون»با قیمت هفت هزار و 500 تومان در شمارگان هزار و 500 نسخه از سوی نشر افق منتشر شده است.