در رابطه با کتابنخوانی جامعه ما عوامل زیادی وجود دارد. در این سالها یکی از عواملی که باعث شده کتاب وارد سبد خانوار نشود مسئله ممیزی بوده است، به گونهای که باعث شده خود ما هم که دست به قلم هستیم با وسواس به سمت کتابها برویم. به همین خاطر هم در این سالها اقبال به سمت کتابهای ترجمهای بیشتر شده است، چون کتابهای ترجمهای راحتتر منتشر میشوند.
امیدوارم روند مثبتی که در حوزه مجوز کتاب در وزارت ارشاد آغاز شده است، ادامه پیدا کند چون بهنظر میرسد با آمدن تیم جدید به وزارت ارشاد، ممیزی سهلتر شده است که این موضوع میتواند ما را به بهتر شدن وضعیت نشر امیدوار کند.
مورد دیگر گرانی کتاب است که باعث شده قشر کتابخوان ما که بیشتر طبقه متوسط و حتی فقیر هستند، نتوانند کتاب بخرند. در چند سال اخیر جیب این قشر خالیتر شده است و این باعث شده آنها ترجیح بدهند به جای کتاب، نان به خانه ببرند.
اعتقاد ندارم که فضای مجازی تأثیر چندانی بر کتابخوانی ما گذاشته باشد چون مگر در کشورهای دیگر از فضای مجازی استفاده نمیشود که شمارگان کتابهایشان میلیونی است؟ این هم که گفته میشود فرهنگ ما شفاهی است و به همین خاطر مردم کمتر کتاب میخوانند درست نیست. چرا که سالهای دور در همین جامعه کتاب فروش خوبی داشت.
الان اگر مردم کتاب نمیخوانند به خاطر این است که چهره خودشان را در کتابها نمیبینند. چاپ و انتشار کتابها کمی محفلی و بر پایه ارتباطات محفلی است در حالی که سالها قبل نویسنده استخوان خرد میکرد و بعد کتاب چاپ میکرد، الان یک جوان بدون داشتن سواد و مطالعه کافی و با استفاده از همین روابط محفلی کتاب منتشر میکند؛ کتابهایی که مردم چهره خودشان را در آنها نمیبینند و باعث میشوند کتابهای خوبی هم که منتشر میشوند تحتالشعاع حجم انبوه این کتابسازیها قرار بگیرند.