حجت الاسلام مهدوی بیات در پاسخ به اینکه قالب کتابخوانی نسبت به بقیه قالبها چقدر میتواند در تغییر سبک زندگی موثر باشد چنین گفت: کتابخوانی برخلاف بقیه قالبها یک حرکت دوبعدی است. یعنی خود کتابخوانی علاوه بر اینکه میتواند توجه هر فرد یا خانواده یا جامعه را به آن فرهنگ یا مفاهیم فرهنگی که، احیاناً از آن غفلت کردیم یا باید بیشتر به آن توجه کنیم، متوجه بکند. مولفه کتابخوانی خودش مهمترین مولفههای سبک زندگی ماست.
وی ادامه داد: مطالعه؛ اول کار اسلام است. همانطور که آیات قرآنی متعددی نشان میدهد یکی از ارکان سبک زندگی ما مطالعه است. یعنی انسان همیشه باید سهمی از وقت خودش را مشغول با کتاب باشد. در روایت داریم که «الکتب بساطین العلماء» اینها تفریح و خوشی و باغ و بستانشان کتاب است. وقتی در این آموزهها میگوییم علماء؛ یعنی انسان تراز، نه کسی که خوب زندگی میکند این طور افراد کتاب برایشان شوق و ذوق آور، خستگی درکننده، لذت آفرین، امیدافزا و نشاط آور است.
وی گفت: بنابراین در بحث سبک زندگی نوین و سنتی ما باید از همه قالبها استفاده کنیم. اما در بین همه قالبها بررسی کنید که خود کتاب اصلاً جزو ارکان زندگی ماست، منظور از زندگی همان زندگی مطلوب است که الآن موجود داریم. پس این یک نکته، که اصلاً خود کتاب علاوه بر اینکه میتواند به درک این چارچوپ زندگی صحیح، که، خودش از ارکان زندگی مطلوب است، کمک کند. یعنی داشتن سهمی در هزینه خانوار، وقتگذاری برای کتاب خودش جزو زندگی است. مثل اینکه عبادت در سبک زندگی دینی جزو اصلی زندگی است. همانطور که عبادت هم اگر درست و به اندازه و به اصولش در زندگی نقش داشته باشد هم خودش یک بخشی از این پازل را تکمیل کرده و هم روح و روان ما را آماده میکند کتابخوانی هم پله پایینتری از همین نقش را دارد. این نکته اولی است که به نظرم می آید. نکته دوم اینکه، در فضای واقعی نه فضای فرضی اگر بخواهیم حرف بزنیم امینترین و قابل اعتمادترین رسانهای که فعلاً همچنان در اختیار عموم مردم میباشد کتاب است.
او در مورد درصد پایین مطالعه مردم گفت: وقتی کسی میرود فیلمی میسازد یا مثلاً ترانهای تولید میکند، این چون ظرفیتهای جانبیاش بیشتر از آن ارتباط مستقیم است، احتمال خطا، احتمال انحراف عمدی و احتمال گنجاندن پیامهای فاسد لابهلای اینها خیلی بیشتر است. چرا که مردم در قالبهای غیرمستقیم تأثیر پذیریشان خیلی بالا میرود اما دقتشان خیلی پایین میآید. در قالب یک هنر، فرد زود تحت تأثیر قرار میگیرد. اما کتاب این کار را به این راحتی نمیتواند بکند. در یک کتاب راحتتر میشود فهمید که معانی فکری طرف سالم است یا نیست؟ جملهای که دارد ارائه میکند سالم هست یا نه.
مهدوی بیات ادامه داد: بنابراین راحتتر میتوان گفت که میشود با کتاب زندگی کرد؛ یعنی اعتماد کرد و خط قرمزهای آن را میتوان شابلون کرد و درآورد. و در آثار دیگر یا قالبهای دیگر معمولاً کمتر این کار انجام میشود. مگر اینکه آن منبع یعنی صادرکننده را ما آنقدر بشناسیم و مطمئن شویم تا پیش برود ولی کتاب اینگونه نیست، برای مثال شما از یک نویسندهای کتاب خوبی را خوانده ای و روی شما تأثیر مثبتی گذاشته است اما در مورد کتاب بعدی همین نویسنده معلوم نیست همان تأثیر را روی شما بگذارد یا نه. دوباره نویسنده روی همان موانع جلو میرود و اصلاح میکند تا اینکه کم کم به نظام فکری سالم و کاملی برسد. برای مثال امام صدر یا شهید مطهری هرچه مینویسد میروید میخوانید. کتاب واقعاً قالب برتر است. همه تکنولوژیهای نوین جای خودش لازم است ولی هیچوقت نمیتواند جایگزین کتاب شود وحتی در واقعیت نرم افزاری رقیب کتاب هم نیست.
مهدوی بیات در پاسخ به این سوال که به نظر شما این که حالا که وارد مسئله خانواده شده و مسیر را به این سمت پیش بردهاند این موضوع چقدر میتواند اولویت داشته باشد؟گفت: در بحث سبک زندگی آنطور که از مجموعه بیانات خود آقا هم گفته شده و همینطور بالاتر از ایشان، در قرآن کریم آمده که کانون اصلاح همه چیز در جامعه، خانواده است. در قرآن کریم خداوند به مومنین سه تا دستور خیلی شبیه هم داده است. ولی آنها ترتیب دارند یکجا به مومنین میفرماید« علیکم انفسکم» خودتان را بپایید، به خودتان برسید، حواستان به نفستان باشد. که اگر همه دنیا گمراه بشوند « من یضروکم من ذلت» ضرری به شما نمیرسد. در مطلب بعدی میفرماید که « أو أنفسکم و أهلیکم» خودتان و خانوادهتان را از آتش حفظ کنید. دو مرحله بالاتر میگوید حالا امر به معروف و نهی از منکر کنید. وقتی داخل نظام محتوایی قرآن میرویم، میبینیم که خدا برای اینکه یک انسان خودش به خودش هم بتواند برسد خانوادهخوب را توصیف کرده است.
او همچنین ادامه داد: بنابراین در اصلاح فرد و اصلاح جامعه، اصلاح خانواده همان قلب قصه است. یعنی اگر ما خانواده را خوب بداریم هم محیط مساعدتر میشود که آحاد و افراد به خودسازی بهتری برسند و هم اگر این سلول تکثیر شد جامعه خیلی خوب میشود. از این جهت در بحث سبک زندگی که پایه و به قول آقا بالأخره آن قدر تمدنساز است که اگر خانواده برود و به آن تراز خودش نزدیک شود جامعه را میشود با آن تنظیم کرد. در کشور ما با همه گرفتاریها و مشکلاتی که وجود دارد توجه به این مهم در حال افزایش است و به برکت فرهنگسازی که خود آقا شروع کرده در برنامه پنجم اصل بر خانواده محوری بود حال اینکه چقدر به این مسئله عمل شد یا نه مسئله دیگری است. به عبار ت دیگر کشور به جایی رسید که حتی وقتی میخواهند برنامه اقتصادیـسیاسی پنج ساله را بنویسند اصل اولی که ابلاغ میشود به تدوین اصول برنامه، اصل خانواده محوری، است و برای هر قانونی که میخواهد وضع شود به این مسئله توجه میشود که این قانون به استحکام خانواده لطمه میزند یا خیر.
حجت الاسلام مهدوی بیات همچنین اذعان داشت: از یک جهت به نظر میرسد انتخاب یک کتابی که کمک میکند خانواده بهتر دیده شود حتماً با اولویتهای امروز ما کاملاً سازگار است. مسئله بعدی اینکه آنچه که در زندگی مدرن اتفاق میافتد و همه ما به آن معترف هستیم کم شدن عواطف و قطع شدن ارتباطات است که بروز و ظهور آسیبهایش اول و آخر در خانواده جدی تر نمایان است تا فضاهای دیگر. بنابراین با تقویت خانواده و توجهکردن به بحث خانواده خیلی از این ناهنجاریهایی که با شنیدن آمار و ارقام مربوط به آن نیز تنمان میلرزد و اشکهایمان جاری میشود، کاهش خواهد یافت. به عبارت دیگر با خواندن کتاب به بخشی از جامعه برای حل مسائلی که بعضیهایشان به مرز بحران رسیدهاند کمک خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: نکته سوم این است که حالا که بحث کتابخوانی مطرح است فرض کنید همان کتاب قبلی که شما میفرمایید با همه قشنگیای که دارد، ما خودمان قبلاً خوانده بودیم برای اعضای خانواده شاید جذابیتی نداشته باشد انگیزه هم نداشته باشد بخوانند یانه؟ برای من که علاقه زیادی به دفاع مقدس دارم و میخوانم تنها دردل خودم می ماند و کاربردش این است که اگر وقتی یک جایی سخنرانی کردم چهار تا آدم اهل دلی از بچههای جنگ نشستند برایشان بازگو کنم. ولی معلوم نیست بچه من گوش شنیدن این حرفها و انتقال اینها را داشته باشد یا نه.
او همچنین گفت: پیشنهاد من در مسیر این است تا میشود به فضایی بروید که برکتش یا مستقیم یا غیر مستقیم به کل خانواده برسد. مستقیم یعنی اینکه همه افراد خانواده کتاب را بخوانند. غیر مستقیم اینکه مادر و پدر که میخوانند خود به خود نگرششان نسبت به خانواده اصلاح میشود و اینگونه همه برکتش را میبرند. این فرق میکند تا اینکه من یک کتابی مثلاً کتاب سیاسی بدهم به پدر که اهل سیاست است درحالیکه مادر اهل سیاست نیست و آنوقت می نشیینیم تا فرهنگ ما را اصلاح کند.
در آن کتاب قبلی که البته من مشهد و چند جای دیگر دوستان من که کار پیگیری میکردند رفتم دیدم که هنوز تلقی این که این کار یک حرکتی مردمی است وجود ندارد؛ البته این مسئله بدان دلیل است که تازه این فعالیت را آغاز کردیم با این حال همان زمان نیز بسیاری فکر میکردند این کار از سوی نهاد نمایندگی دانشگاهها و سپاه انجام شده است؛ در حالیکه چنین اقداماتی در فضای مردم واقعاً مردمی خواهد شد. البته خودم نیز تازه متوجه شدم که مجمع ناشران این کار را انجام میدهد؛ با این حال باید حرکت مردمیتر شود و اگر این مهم محقق شود کار بسیار خوبی خواهد بود.
بیات در خاتمه گفت: نکته دیگر این است که با حفظ سلامت و اندیشه، موضوعات و مطلبهای این کتابها را به گونهای کنیم که افرادی که چندان انقلابی نیستند نیز وارد کار شوند. شما در وهله اول دفاع مقدس را به مردم معرفی کنید و کتاب دوم نیز درست است که مربوط به خانواده است ولی سخنان مقام معظم رهبری است؛ با این حال وقتی فردی که چندان در قید این مطالب نیست زمانی که پوستر را نگاه میکند میگوید این کتاب برای بچه حزبالهیها است؛ از این رو باید در وهله اول هدفگذاریمان را گسترش کتابخوانی قرار دهیم بعد جهت دهیم به این حوزه و وقتی از همین اول راه کار را فیلتر میکنیم شاید چندان به هدفمان نرسیم.
طبیعتاً افرادی که مقید هستند اگر کتاب را هم به آنها ندهیم آنها خودشان آن را میخوانند. کتاب «من زندهام» را همه خوانده بودند. اگر آن کتاب را نمیدادید همه افراد این کتاب را مانند «مطلع عشق» خودشان میخواندند. البته محتوا را هم باید مواظبش باشیم در واقع میخواهم بگویم که خیلی نشانههای بزرگ یک تفکر خاص سیاسی را در این مسیر دنبال نکنیم و باید آرام ارام به سمت مسیرمان حرکت کنیم؛ چرا که هدف مخاطبان گسترش کتابخوانی است گسترش نمیدهند.