سارا قاسمی شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۰

«جزء از كل» قرائت مدرنی است از هابیل و قابیل - مارتین و تری- با این تفاوت كه تشخیص اینكه كدام‌شان هابیل و كدام‌شان قابیل است مشكل است و همین‌طور بازخوانی تازه‌ای از الگوی پدركشی و پسركشی - مارتین و جسپر- و البته یك جنایت و مكافات امروزی.

«جزء از كل» نخستین رمان استیو تولتز نویسنده استرالیایی است كه به خاطر نوشتن این اثر نامزد دریافت جایزه بوكر شده و خیلی سریع كتابش جایگاهی مهم در تاریخ ادبیات استرالیا پیدا كرده است. نوشتن از كلیت كتاب سخت است و چون نام آن فقط می‌توان به برخی از جزییاتش اشاره كرد. پاراگراف اول كتاب در حكم ورودیه‌ای به دنیای اثر است با ارایه لحن طنز و فلسفیدن و اشاره به اتفاقاتی كه در ادامه رخ می‌دهند نمونه‌ای مثال‌زدنی است كه به پاراگراف اول رمان بیگانه آلبر كامو - از بهترین شروع‌های تاریخ ادبیات- پهلو می‌زند: «هیچ‌وقت نمی‌شنوید ورزشكاری در حادثه‌ای فجیع حس بویایی‌اش را از دست بدهد. اگر كائنات تصمیم بگیرد درسی دردناك به ما انسان‌ها بدهد، كه البته این درس هم به هیچ درد زندگی آینده مان نخورد، مثل روز روشن است كه ورزشكار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش. درس من؟ من آزادی‌ام را از دست دادم...».

داستانی كه برای نوشتنش از دست‌نوشته‌های پدر و نقل شفاهی او استفاده می‌كند و به اثر شكل داستان در داستان می‌دهد و از سوی دیگر با اشاره به چگونگی ساخت آن از مولفه‌های فراداستان نیز بهره می‌برد.

از ویژگی‌های بارز اثر، طنز سیاه و درخشانی است كه در سرتاسر اثر گسترده می‌شود و نمود آن را در عبارات و جمله‌ها و دیالوگ‌ها و نوع زیست و تفكر آدم‌ها و دیدگاه شان نسبت به هستی می‌توان یافت. نمونه‌ها بسیارند و شوخی با نام جسپر و صدا زدن اشتباهش -كسپر- كه هر بار وجوه مختلفی می‌یابد و از زاویه‌ای متفاوت به آن پرداخته می‌شود مثال‌زدنی است. طنزی كه هر بار به شكلی رخ می‌دهد و از اغراقی ظریف و آشنازدایی- نمونه اش: آشنایی با هری وست و ماجراهای كتاب راهنمای تبهكاری- بهره می‌گیرد. و واكنش مخاطب به آن همراه با قهقهه و لبخند و نیشخند و زهرخند است. «جزء از كل» در مورد مارتین دین فیلسوف یا شبه فیلسوف است كه ناگزیر از فلسفیدن است. فلسفیدنی كه آمیخته به جنون و طنز و روان پریشی و پارانویا است. فسلفیدن او و همین‌طور متعاقب آن اثر، خالی از شعار است و علاوه بر اندیشمند بودن و نمایاندن آن به عنوان اثری صاحب تفكر، تاثیرش را بر زندگی شخصیت‌ها نشان می‌دهد و از این طریق ماجراها شكل می‌گیرند.

فلسفه و عمقی كه در عنوان اثر - جزیی از كل- جاری است و در جاهای مختلف با وجوه متفاوت روبه‌رو می‌شویم، از جزیی از وجود پدر بودن جسپر تا دریافت كاهنده و جزیی آدم‌ها از كلیت همدیگر و هستی، وجوهی هستند كه نوع ارایه دنیای آدم‌های اثر چون كشف و شهودی برای مخاطب اتفاق می‌افتد. معمول‌ترین مسائل روزمره موجب متبلور شدن برداشت‌های فلسفی عمیق می‌شود و تفكر فلسفی اتفاق‌های ساده و معمولی و گاهی بی‌ارزشی را رقم می‌زند.

اثر هم رگه‌هایی از گروتسك و هم ابزوردیسم دارد. وقایعی كه اتفاق می‌افتد و كنش و واكنش شخصیت‌ها و نظرات شان در این مورد حس‌های مختلف و متضادی را همزمان در مخاطب ایجاد می‌كند - چون احساس شادی و غم توامان- كه بر گروتسك بودن آن صحه می‌گذارد. همچنین اعمال شخصیت‌ها و تلاش‌های بی‌نتیجه شان و جریاناتی كه رخ می‌دهد انباشته از پوچی است و ابزوردیسم سیاهی را شكل می‌دهد.

زبان اثر هماهنگ با لحن راوی و فضاسازی آن است و جملات و تركیبات بدیع و دور از ذهنی كه نویسنده با آن اثر را ساخته است علاوه بر نشستن در بافت داستان موجب می‌شود كه هر بار مخاطب به عقب برگردد و خوانشی چند‌باره از آنها داشته باشد. تركیباتی كه هم از كلیشه‌ها استفاده كرده و هم كلیشه زدایی كرده و هم ادای دینی است به این زبان بازیگوش، طنز آلود، خلاق و حاضر جواب در متقدمانی كه این زبان را پرورده‌اند. شباهت‌ها و تفاوت‌های با مسما و قرینه‌پردازی‌ها - نمونه‌اش: شل زدن مارتین و‌تری و هری- و تناظرهای اثر از ظرایف و جزیی‌نگری آن خبر می‌دهد.

شخصیت‌پردازی اثر پرورده و چند بعدی است و برای هر كدام از شخصیت‌ها می‌توان دست كم ١٠ صفت و چند ویژگی اصلی بیان كرد. هر كدام از شخصیت‌ها جهان‌بینی ویژه خود را دارند و نویسنده در بیان دنیای درون و برون آنها موفق است و جالب اینكه هر كدام كم و بیش طی اثر دچار تحول می‌شوند.

از تعدیل نظریات مارتین تا تبدیل شدن‌تری به آنچه علیه‌اش مبارزه می‌كرد، یعنی یك دلال فاسد ورزشی و ثروتمند شدن انوك، كسی كه از ثروتمندها چندشش می‌شد و در نهایت جسپری كه متوجه می‌شود به جای تناسخی از پدر، شكل دیگری از مادرش است. زندگی شخصیت‌ها هم در طول - از كودكی تا بزرگسالی و مرگ- و هم در عرض و عمق ارایه می‌شود. شخصیت‌های اثر به تبعیت از فضای آن هر كدام كم و بیش برخوردار از جنون و دیوانگی‌اند و این جنون گاهی جنبه جمعی به خود می‌گیرد و آدم‌ها در افكار و اقدامات جنون آمیزشان- جعبه پیشنهادات- با هم دست به یكی می‌شوند و دنیای دیوانه دیوانه اثر را می‌سازند. با وجود شرارت و اعمال فاجعه‌باری كه شخصیت‌ها انجام می‌دهند - بلایی كه مارتین با ترغیب‌تری سر پایش می‌آورد و‌تری هم به نوبه خود به شكل دیگری جبران می‌كند- مخاطب، انسان بودن و ناتوانی شخصیت‌ها را می‌پذیرد و با آنها همذات پنداری می‌كند. به عبارتی همه آنها خاكستری‌اند.

«جزء از كل» قرائت مدرنی است از هابیل و قابیل - مارتین و تری- با این تفاوت كه تشخیص اینكه كدام‌شان هابیل و كدام‌شان قابیل است مشكل است و همین‌طور بازخوانی تازه‌ای از الگوی پدركشی و پسركشی - مارتین و جسپر- و البته یك جنایت و مكافات امروزی. «جزء از كل» با وجود تكیه بر بعد درون و اندیشه انباشته از ماجرا و اتفاق و تصادف و درگیری و كشمكش‌های بیرونی است و تقریبا در هر چند صفحه حادثه یا ماجرایی رخ می‌دهد تا جایی كه یادآور بهترین آثار ماجرا محور است و همین‌طور به‌شدت داستانگوست و از دل این داستان مضامین و جهان‌بینی خود را ارایه می‌دهد. ماجراهایی كه انباشته از كشمكش و غافلگیری‌اند. این داستانگو بودن مخاطب را در عین تفكر و تامل حسابی سرگرم می‌كند و جذابیت بالای آن موجب خوانشی لذت بخش می‌شود. هر چند حجم بالای آن و گاهی هجو زیاده از حد برخی ار آنها موجب می‌شود باورپذیری اثر آسیب ببیند. تولتز علاوه بر پرداخت مضامینی چون عشق، زندگی، جنون و دیوانگی، پیوند خانوادگی، خیانت، شرارت، ارتباط با دیگری، فلسفه، مهاجرت، جرم و جنایت، مرگ و... موضع تند و انتقادی نسبت به سیستم قضایی، آموزش و پرورش، مهاجرت، بهداشت و رسانه‌ها دارد.

انتقادی كه همراه با ریشخند و استهزاست. و همه این‌ها، یعنی جمع تفكر و ماجرا و انتقاد و داستانگو بودن و پیوندشان با هم - اجزایی از یك كل بودن- مخاطب را به تحسین وا می‌دارد. پایان اثر نیز چون شروعش با همان قوت و تاثیر‌گذاری رخ می‌دهد و مخاطب را در گفت‌وگویی انتزاعی با جسپر وا می‌دارد تا پاسخ سوال او را - اگر استنلی این را چاپ كند چه كسی می‌خواندش؟ هیچ كس؟- بدهد و بگوید یكی از شش میلیاردی است كه با وجود نداشتن چند روز وقت اضافه و داشتن ملالتی مسری مرتكب خوانش «جزء از كل» شده و لذتی وافر از آن برده است.

ترجمه خاكسار روان و خوشخوان است و موفق می‌شود روح اثر و دنیای خاص آن را انتقال دهد. استفاده از واژه‌ها و عباراتی كه بتواند نوع خاص اندیشه شخصیت‌ها و طنزی‌كه آن را منتقل و در عین حال پویایی و‌تر و تازگی آن را حفظ كند از مولفه‌های ترجمه خاكسار است. در متن جمله یا عبارتی وجود ندارد كه ارتباط مخاطب را با اثر قطع كند و روایت پویا و روان تا به انتها ادامه دارد... با این وجود ویژگی برجسته خاكسار در انتخاب اثری خاص و نویسنده‌ای تواناست برای معرفی به دنیای ادبیات فارسی.



شارژ سریع موبایل