«چشمهای عاشورایی»
«چشمهای عاشورایی» که به خاطرات شهیدان اطلاعات لشگر 31 عاشورا میپردازد، منتشر شد.
ایوب سیفزاده مدیر انتشارات یاس نبی گفت: کتاب «چشمهای عاشورایی» به کوشش سازمان بازنشستگی نیروهای مسلح، منتشر شد.
سیفزاده ادامه داد: این کتاب در هزار و 130 صفحه، به خاطرات شهدای اطلاعات لشگر 31 عاشورا، استانهای آذربایجان شرقی و غربی و استانهای اردبیل، زنجان و قزوین میپردازد.
مدیر انتشارات یاس نبی با بیان اینکه خاطرات «چشمهای عاشورایی» توسط ستاد یادواره لشگر 31 عاشورا جمعآوری شده است، درباره دلیل منتشر نشدن این اثر در دو جلد جداگانه توضیح داد: برخی شهرهای یاد شده، شهیدان کمتری داشتهاند و ترجیح ستاد یادواره این بود که تفکیک استانی صورت نگیرد و خاطرات شهیدان لشگر 31 عاشورای تمامی استانها در قالب یک مجلد به چاپ برسند.
وی درباره ویژگیهای این کتاب گفت: این اثر به صورت چهار رنگ، همراه با تصاویر منتشر شده است. هر فصل از این کتاب به شهیدان یک استان اختصاص یافته است. هرچند تمامی مردم میتوانند از خاطرات این کتاب بهرهمند شوند اما مخاطب اصلی «چشمهای عاشورایی» داستاننویسان و تاریخپژوهان هستند.
به گفته مدیر انتشارات یاس نبی در «چشمهای عاشورایی» برای خاطرات هر شهید پنج صفحه اختصاص یافته است و آنان با خاطراتی از خانواده، دوستان، همزمان و آشنایانشان معرفی میشوند. در پایان هر خاطره هم چهار عکس از آلبوم هر رزمنده شهید آمده است.
سیف زاده ادامه داد: این کتاب را با همکاری انتشارات صریر (بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس) منتشر کردهایم و به یقین در فرصت مناسبی رونمایی میشود.
انتشارات یاس نبی «چشمهای عاشورایی» را با شمارگان یک هزار نسخه، در قطع وزیری، هزار و 130 صفحه و به بهای 400 هزار ریال روانه بازار نشر کرده است. همچنین، نسخه اندروید این اثر هم به صورت رایگان در دسترس علاقهمندان است.
«دَرضیه»
کتاب «دَرضیه» که خاطرات شهید علی شرفخانلو، به قلم پسرش را در بر دارد، از سوی انتشارات روایت فتح به چاپ رسید.
کتاب «دَرضیه» از مجموعه مادران انتشارات روایت فتح منتشر شد. این کتاب ششمین جلد از مجموعه «مادران» است که حسین شرفخانلو درباره پدرش، شهید علی شرفخالو نوشته است.
در ابتدای این کتاب، درباره مجموعه «مادران» میخوانیم: «روزی که کودک متولد میشود، مادر هزار امید میبندد به او و به آیندهاش. هر روز آرزوهایی که برای خود در سر پرورانده و به آنها نرسیده را در او تجسم میکند. در هر محله از قد کشیدنش لذتی میچشد، آمیخته به رنج. همیشه چنین بوده و هست. زمانی همین مادر دلبسته، چشم از قامت پسر برگرفت و با سلام و صلوات روانهی میدان نبرد کرد؛ جایی که هر لحظهاش بوی انتظار میداد و جدایی. مادر چشم بست بر آرزوهای خود، تا روزی بر قامت رعنای فرزند شرم نکند که دل بستگیاش او را پابند زمین کرده است. چشم بست و اشکهایش را به دعای شبانهروز پیوند زد. اما گاه انتظار به فراق گره میخورد و باز مادر بود و شکوفههای پنهانی و دردهای ناگفته. این مجموعه قصد دارد لحظاتی از زندگی مادران شهدا را همراهی کند؛ همراهی تلخ و شیرین.»
نگارنده در بخشی به نام «به جای مقدمه» در دلنوشتهای مینویسد: «پدر آسمانیام! از این که از تو نوشتهام و از این که باز با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صدهزار دیده تماشا کنم تو را، ممنونم و پیشانیِ سپاس به درگاه حی لایزال میسایم؛ از این که رخ نمودی و اذنم دادی که از تو بشنوم و از تو بنویسم. من این چند سطر را به عوض مقدمهی کتابی که برای تو و با دست عنایت نوشته شد، نوشتم و این چند سطر و آن چه که در پی این خواهد آمد را تقدیم تو میکنم و تقدیم مادرم که نگذاشت جای خالی نبودنت، غصه بزرگ کودکیام شود...»
روایت مادر شهید علی شرفخانلو از زمان ازدواج وی با مش حسین شرفخانلو آغاز میشود و تا زمان شهادت وی و آیینهای بزرگداشت پس از آن ادامه مییابد. در پایان هم تصاویری از دوران کودکی شهید شرفخالو آمده است.
در صفحه 8 کتاب «درضیه میخوانیم: علی، اسمم را از زبان مادربزرگ و پدرش که «مرضیه» صدایم میکردند، یاد گرفته بود و چون زبانش به «مرضیه» نمیچرخید، بهم میگفت «دَرضیه» و فکر میکرد همه مادرهایشان را «دَرضیه» صدا میکنند...»
کتاب «دَرضیه» از مجموعه مادران را انتشارات روایت فتح با شمارگان هزار و 100 نسخه، قطع پالتویی، 88 صفحه و به بهای 50هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
«رسم دلدادگی»
کتاب «رسم دلدادگی» که به قلم منیژه جانقلی در قالب مجموعه داستانک و درباره زنان فعال انقلاب و دفاع مقدس نوشته شده است، منتشر شد.
کتاب «رسم دلدادگی» نگاهی خاص به سیره شهدا و منش زندگی شیرزنان عرصه جهاد و شهادت دارد.
با خواندن سطر سطر این کتاب با گوشههایی از منش و شخصیت همسران و مادران شهید امثال نادره عزیزیبیک، خواهر دو شهید؛ شهیده شاه زنان سرزمانی، مادر دو شهید؛ فاطمه ناهیدی، نخستین زن اسیر ایرانی و زهرا محمودی (معروف به مادر جبهه) و دیگران آشنا میشویم.
در متن این اثر میخوانیم: «میدانست رزمندهها در تیررس عراقیها قرار دارند. میدانست اگر سرشان را بالا بگیرند، هدف تیراندازیهای عراقیها قرار خواهند گرفت. برای همین به خواهران بخش تدارکات گفته بود که باید دقت کنند. باید با احتیاط از داخل کانال بگذرند. نگاه که کرد، حرکت بچهها به صورت خزنده و سینهخیز بود.
مسیری را که قرار بود طی کنند پیچ در پیچ بود. با زحمت از این مسیر گذشتند. بسیجیها که چشمشان به این خواهرها افتاد، تعجب کردند. نیمخیز آب، غذا و وسایل ضروری امدادرسانی را تحویل دادند و به همان شکل از همان مسیر برگشتند. آن هم با چادرهایی خاکی و پاره.»
کتاب «رسم دلدادگی» در 96 صفحه از سوی نشر «امینیان» منتشر شده است.