آذرنگ در مقدمه کتاب خود چنین می نویسد:
«این کتاب برای کسانی نوشته شده است که دغدغه آموزاندن و آموختن دارند. عشق به آموختن را چه کسانی و چگونه در دلهایی برمیافروزند؟ میل به آموختن را چه کسانی و چگونه در دلهایی میمیرانند؟ مرز میان استادی و نااستادی کجاست؟ آیا اگر ما استادان دیگری میداشتیم یا تأثیرگذارانی که علاقههای عمیق و استعدادهای ما را درمییافتند و ما را به مسیرهای خودمان سوق میدادند، اکنون همان بودیم که هستیم؟ آموزشگران راستین، انگیزشگران راستیناند؛ آنها کاشف، هدایتگر، الهامبخش و نیرودهنده انگیزههایی هستند که سرچشمه همه آفرینشها، رهگشاییها و ساختنهاست».
خاطره نویسی ارائه تجربیات خود به نسل های بعدی در تاریخ معاصر، اگرنه همه گیر که لااقل با عنایت چهره های صاحب نام و اعتبار همراه بوده است. در نگاه نخست کتاب «استادان و نا استادانم» به قلم عبدالحسین آذرنگ از جمله چنین کتابهایی ست. كتابی که با نثری ساده و به شكلی داستانگونه برای مخاطب نوشته شدهاند.
در این کتاب خواننده خاطرات نویسنده از تجربههای شخصی و دست اول او هستیم، با نگاهی بی پرده به کسانی که در مسیر زندگی او را به جاده های هموار رهنمون شده یا آنکه او را به بیراهه های سنگلاخ کشانده اند.
اما آنچه حاصل کار آذرنگ را با دیگر خاطره نویسی ها متفاوت می کند رویکردی است که در این زمینه اتخاذ کرده است، چرا که به نظر می رسد او فی نفسه قصد انتشار خاطرات خود را نداشته بلکه با هدف گذاری در این زمینه، یعنی نوشتن کتابی که در ضمن روایت خاطرات شخصی نویسنده به نقد نظام آموزشی سالیان دور و نزدیک کشور بپردازد، به سراغ آن بخش از خاطرات خود رفته که در این زمینه می توانند دارای کارکرد باشند. اهمیت این بحث نیز ناگفته پیداست به ویژه اینکه درکشور ما همواره با مشکلات اساسی در زمینه آموزش و نظام های آموزشی روبه رو هستیم.
این کتاب؛ روایتی انتقادی است از تجربههای شخصی نویسنده از نظامها و روابط آموزشی در ایران (از گذشته تاکنون) و همچنین خارج از ایران. هم شامل محیطهای آموزشی رسمی چون دبستان و دبیرستان و دانشگاه میشود و هم شامل محیطهای دیگری که رابطه استاد و شاگرد در عرصههای مختلف دانش و حرفه و هنر و... در آنها جریان دارد.
کتاب «استادان و نااستادانم» نوشته عبدلحسین آذرنگ در ۱۷۰ صفحه با شمارگان ۵۵۰نسخه و قیمت ۹۵۰۰ توسط موسسه نشر جهان کتاب به چاپ چهارم رسید.
در این کتاب با تجربههای شخص و دست اول نویسندهای آشنا میشویم که با زبانی ساده و بیپرده از کسانی سخن میگوید که راه میگشودند، و کسانی که بن بست میساختند. شریک شدن در این تجربهها شاید راهی به سوی شناختن بهتر این واقعیت باز کند که مسیرهای آینده در گرو گشوده شدن انواع راه هاست.
خواندن این کتاب برای آموزگان، استادان، دانشجویان،... و همه کسانی که با آموختن و آموزش دادن سروکار دارند سودمند و راهگشاست.
از متن کتاب:
«کار کردن در محیطی که احساس کنی دانش و مهارت و تجربهات باید بیش از آن باشد که هست، و مدیر سخت گیری هم بالای سرت باشد که مدام به تو نیش و سقلمه بزند و عیبها و کاستیهایت را پیش رویت بگذارد یا به رخت بکشد، نه خوشایند است و نه تحمل کردن آن کاری آسان است.»
«نشر و انقلابی در راه» (همراه با گفتارهایی چند در زمینه دانشنامهنگاری و ویرایش)، «باب آشنایی با ریچارد ررتی» و «سقوط ها و فروپاشی ها» از دیگر آثار عبدالحسین آذرنگ هستند که در چند سال اخیر از سوی انتشارات جهان کتاب منتشر شدهاند.