«کمعمقها»
نویسنده کتاب «کمعمقها» در این اثر تلاش میکند نشان دهد که چرا عموم مردم قرن بیست و یکم، سطحیتر از گذشته مطالعه میکنند و با اینکه حجم بیشتری از اطلاعات در دسترسشان است، «کمعمق»تر شدهاند.
در مغز کتابخوانان ناحیههایی اختصاصی برای رمزگشایی سریع متن ایجاد میشود. این نواحی چنان مداربندی شدهاند که نماینده اطلاعات بصری، آواشناختی و دستور زبانی مهم باشند و بتوانند این اطلاعات را با سرعت برقآسایی بازیابی کنند. برای مثال در قشر بینایی مغز «کلاژی واقعی» از تشکلهای نورانیای تشکیل میشود که وظیفهشان این است که در کسری از میلیثانیه «تصویر بصری حروف، الگوی حروف و کلمات» را شناسایی کنند. مغز با زبردستتر شدن در رمزگشایی متن و تبدیل آن از یک فعالیت حل مسئله طاقتفرا به فرآیندی که در اساس خودکار انجام میشود، میتواند منابع بیشتری را به تفسیر معنا اختصاص بدهد. در نتیجه، آنچه امروزه مطالعه عمیق (ژرفخوانی) میخوانیم ممکن میشود.
جیکوب نیلسن در سال 2006 دست به آزمایشی بر روی ردگیری چشم وبگردان زد. او از 232 نفر خواست که دوربین کوچکی را سرشان کنند. کار این دوربین تعقیب حرکات چشم افراد در زمان مطالعه صفحات متن بود. وی دریافت که تقریبا هیچ یک از شرکتکنندگان متن برخط را به صورت سنتی خط به خط - مثل مطالعه یک صفحه از کتاب - نمیخوانند. بیشترشان انگار به سرعت سرشیر متن را میگرفتند و چشمشان با الگویی تا حدودی شبیه به حرف F روی صفحه حرکت میکرد. در آغاز، سر تا ته دو سه خط اول را از نظر میگذراندند، بعد چشمشان کمی پایین میآمد و چند خط دیگر را تقریبا تا نصف میخواندند. سپس میگذاشتند که چشمشان به سرعت به سمت چپ پایین صفحه بلغزد.
در بخشی از یک مطالعه پنجساله، یک تیم تحقیقاتی به بررسی سوابق روی کامپیوترها پرداختند که رفتار بازدیدکنندگان از دو وبسایت تحقیقاتی محبوب را مستند میکرد. هر دو سایت دسترسی به مقالات نشریات و کتابهای الکترونیکی را برای کاربران فراهم میکردند. محققان دریافتند که کاربران این وبسایتها مشخصا رفتاری به صورت یک فعالیت سطحیخوانی از خود نشان میدهند؛ به طوری که از یک منبع به دیگری میجهند و به ندرت به منبعی که قبلا دیده بودند، برمیگردند. اغلب، یک یا دو صفحه از مطلبی را میخوانند و بعد بیرون میپرند و سراغ منبع دیگری میروند.
حال زمان پرسش حیاتی فرارسیده است: دانش در مورد تأثیر واقعیای که استفاده از اینترنت بر شیوه کارکرد ذهن ما میگذارد، چه حرفی برای گفتن دارد؟ شکی نیست که این سوال موضوع پژوهشهای بسیاری در سالهای آینده خواهد بود. همین الان هم چیزهای زیادی میدانیم یا میتوانیم حدس بزنیم. اما اخبار نگرانکنندهتر از آنی است که گمان میکردهایم. دهها پژوهش صورتگرفته توسط روانشناسان، عصب زیستشناسان، مدرسان و طراحان وب، همگی به نتیجه مشابهی رسیدهاند: وقتی بر خط میشویم، وارد محیطی شدهایم که تشویق به مطالعه سرسری، تفکر عجولانه و بیحواس و یادگیری سطحی میکند. هر چند، در گشتوگذار در اینترنت هم میتوان ژرفخوانی کرد، همانطور که کتاب را هم میتوان سطحی خواند، اما ژرفاندیشی شیوهای نیست که این فناوری کسی را به آن ترغیب کند.
کتاب «کمعمقها» نوشته نیکلاس کار، در واقع نتیجه یک تحقیق گسترده و میانرشتهای در باب تاثیر فناوری اطلاعات به ویژه اینترنت و دیگر فناوریهای وابسته به ساختار و شیوه تفکر بشر و در نتیجه شیوه مطالعه، نگارش و تعاملش با دیگران است. نویسنده در بخشهای مختلف به فیزیولوژی مغز، کارکرد حافظه، تاریخچه فناوریهای فکری، نقش موتورهای جستجوی وبی و به خصوص شرکت گوگل و دیگر موارد مرتبط میپردازد تا بتواند دلیل و نحوه تاثیر این فناوری را بر تفکر بشر نشان دهد تا در نهایت ریشه این بیحوصلگی در مطالعه را بیابد و نشان دهد که چرا عموم مردم قرن بیست و یکم، سطحیتر از گذشته مطالعه میکنند و با اینکه حجم بیشتری از اطلاعات در دسترشان است، «کمعمق»تر شدهاند.
کتاب کمعمقها با ترجمه امیر سپهرام، در 248 صفحه، با شمارگان 1200 نسخه و به قیمت 11500 تومان از سوی انتشارات مازیار چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
«جامعه شناسی ارتباطات در جهان معاصر»
حیات بشر عصر تازهای را تجربه میکند که نیاکان ما از آن هیچ اطلاعی نداشتند؛ جهان تراکم انسانها در شهرهای بزرگ، جهان گزلشافتی است. جهان ناشناختههاست و در آن انسانها در تاریکی ارتباط برقرار میکنند. در این عصر که ما آن را عصر رسانهای اطلاق میکنیم، انسانهایی دیگر فراهم میآیند. آنان نگاهشان از طریق نگاه دیگر (رسانهها) صورتپذیر میشود. جهان را از طریق رسانهها میبینند و سپس حوادث آن را تفسیر میکنند. آنان سبک زندگی دیگری دارند، الگوهای غذایی تازهای یافتهاند، و حالا دولتها از طریق رسانهها میتوانند به اعماق خانهها راه یابند. رسانههای جمعی میتوانند ارتباطات انسانی را دگرگون نمایند.
در سنتها، در خانهها انسانها دور هم جمع میشدند، حال چنین نیست. صاف و مستقیم مینشینند و همه به این ابزار جادویی که تلویزیون نام دارد، چشم میدوزند. خانهها در معرض تاخت و تاز حوادث بیرون از خانه قرار دارند. ارتباطات درونی خانواده به نفع ارتباطات بیرونی کاهش پذیرفته است.
کتاب حاضر در صدد شناخت همه این ابعاد است. هدف، کنترل رسانههای جمعی به نفع ارتباطات انسانی است. باید رسانهها به عنوان یک تکنولوژی مهار شوند، در خدمت انسان قرار گیرند و سعادت انسانها را فزونی بخشند (از مقدمه کتاب).
همانگونه که از نام کتاب برمیآید موضوع بحث ارتباطات انسانی در جهان معاصر از منظر جامعهشناسی است که در فصلهای متعدد به رشته تحریر درآمده است. فصول 22 گانه این اثر در دو بخش نظری (فصول اول تا پانزدهم) و پژوهشی (فصول شانزدهم تا بیست و دوم) تنظیم گردیده است. فصول پژوهش ثمره تلاش نویسندگان در حوزه جامعه شناسی ارتباطات و ارتباطات نوین است. هر فصل با مقدمهای آغاز میشود و در ادامه نیز به فراخور موضوع فصل به بررسی موضوع میپردازد. پایان بندی هر فصل نیز خلاصهای است از آنچه در کل یک فصل آمده، به همراه سوالهای آموزشی که میتواند برای دانشجویان رشتههای مرتبط مفید باشد.
در این کتاب قصول مختلف بر اساس منطق یاد شده به این ترتیب چیده شده است: ابزارها و مکانیسمهای چگونگی برقراری ارتباطات انسانی در جامعه، نگاهی جامعهشناسانه به ارتباطات و نظریههای آن، اثرات وسایل ارتباط جمعی بر مخاطبان گونهشناسی نظریههای مرتبط با اثرات وسایل ارتباط جمعی بر مخاطبان، وسایل ارتباط جمعی و آسیبهای اجتماعی (خشونت)، هزاره سوم و تاثیرات رسانههای نوین بر افکار عمومی، نقش مطبوعات در توسعه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، جایگاه و نقش رادیو و تلویزیون در جامعهپذیری سیاسی، تلفن همراه، اینترنت و آسیبهای اجتماعی، رسانه و ارزشهای دینی و اجتماعی، سواد رسانهای، رسانهها و جهانی شدن، رسانهها، حوزه عمومی و دموکراسی، جستاری بر جامعهشناسی جامعه اطلاعاتی و......
همانگونه که از عناوین فصول بر میآید، این اثر بر تمام حوزههای ارتباطات مروری داشته است؛ اما ارتباطات، چنانچه در انتزاع و بدون توجه به زمینههای اجتماعی آن دیده شود، از معنی تهی است. از این روست که باید بتوان رسانهها و به طور کلی ارتباطات اجتماعی را با جامعه تلفیق نمود. رسانهها از جامعه برمی خیزند سپس خود بر آن وارد میشوند و آن را تحت تأثیر قرار میدهند. پس رابطه بین رسانههای جمعی و جامعه دو سویه است (ص 57). در همین راستا نویسندگان اثر نگاه جامعه شناختی به ارتباطات را مد نظر قرار داده و در هر فصل به فراخور موضوع فصل، به بررسی تأثیر متقابل وسایل ارتباط جمعی و گروههای اجتماعی پرداختهاند.
اما نکته دیگری که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است، مقایسه جامعه دیروز و امروز در پرتو شکلگیری و گسترش رسانهها است. از جمله ویژگیهایی که دکتر ساروخانی از جهان معاصر یاد کرده است میتوان به بیریشگی، تاریکی، توجه به ظواهر، خطرپذیری، اعتمادآفرینی، تنهایی در جمع (انبوه تنها)، عصر مغزهای اجارهای، انسان رسانهای، جامعه همهجایی، شکستن مرزهای سقوط و ارتقاء، جهان رمززدایی شده، رفت و آمد اندیشهها و چندلایگی پدیدهها، اشاره کرد که در نوع خود خواندنی و حائز اهمیت است.
وی معتقد است رسانههای جمعی در مهمترین حوزه حیات انسانی وارد شدند و آن حوزه فرهنگ است. بدین معنا که جوامع قدرتمند از منظر رسانه میتوانند فرهنگ یا فرهنگهای دیگر را هدف قرار دهند و آن را مضمحل نمایند. فرهنگهای کوچک آماج چنین حملاتی هستند. فراید تمثل نیز گویای همین امر است. جامعه و فرهنگ خود را تحقیر کنند و جامعهای دیگر را آرمانی سازند و از آن بهشتی موعود فراهم آورند. این فرایند در زمره خطرناکترین جریانهای تاریخی استعمار فرهنگی و در نهایت کشتار فرهنگهای دیگر است (از مقدمه کتاب).
نکته ای که این کتاب را مورد توجه قرار میدهد و این اثر را از سایر آثار نوشته شده در این زمینه متمایز میکند؛ توجهی است که نویسندگان به ارتباط میان خانواده و رسانهها داشتهاند که دید جدید و اطلاعات جالبی را به علاقمندان و دانشجویان رشته ارتباطات و جامعه شناسی میدهد. تا کنون کتب زیادی درباره ارتباطات و جامعه شناسی نوشته شده، اما کتاب حاضر تلفیقی زیبا و جذاب از این دو رشته را ارائه میدهد که در نوع خود یکی از کاملترینهاست. از فردوسی و فرهنگ غنی ایرانی تا تلویزیون و اینترنت و.... همه را مورد بررسی قرار میدهد.
برای مثال در فصل 19 به مطالعه آیینها در شاهنامه فردوسی و رسانه ای کردن آن پرداختهاند که توجه هر خواننده ای را به خود جلب میکند. در این فصل شاهنامه فردوسی به عنوان یک رسانه و یک منبع مهم و مستند تاریخی به جا مانده از فرهنگ و آیین ایرانیان که میتواند پیامهای رسانه ای، برای حفظ نظم و استحکام در خانواده داشته باشد معرفی و مورد بررسی قرار گرفته است.
از دیگر فصول متمایز کننده این اثر از سایر آثار مکتوب در این زمینه فصل 21 کتاب است که تاثیرات تلویزیون بر وضعیت اجتماعی خانوادهها را مورد بررسی قرار داده است.
کتاب یاد شده که تألیف دکتر محمدباقر ساروخانی، دکتر عالیه شکربیگی وبا همکاری مریم آقایی است از سوی انتشارات بهمن برنا و به قیمت28000 تومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
کتاب حاضر علاوه بر رشته ارتباطات و جامعه شناسی میتواند علاوه بر اصحاب رسانه و صاحبان جراید و خبرگزاریها برای دانشجویان رشتههای روزنامهنگاری، مدیریت رسانه، پژوهش هنر، روابطعمومی، مردمشناسی، روانشناسی نیز مفید باشد.