میترا جلالی يكشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۰

 کتاب «روانشناسی ازدواج و شکوه همسری» تالیف آقای دکتر غلامعلی افروز در 217 صفحه از سوی انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است. این کتاب که مهر مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری را هم دارد، دارای مقدمه‌ای از مرکز فوق، مقدمه مولف (که در ذیل آن تاریخ نگارش غدیر 89 ذکر شده)، دیباچه، ده فصل و منابع و ماخذ پایانی است. همچنین در داخل جلد انتهای کتاب، رزومه مختصر مولف آورده شده است. از آن‌جا که از مدت‌ها قبل بحث سفارش و نگارش این کتاب و جایگزینی‌اش با درس «جمعیت و تنظیم خانواده» مطرح بود، طبیعی بود که علاقه‌مندان اشتیاق زیادی برای رویت و مطالعه آن داشته باشند.

نویسنده در اول کتاب آورده است که «همه باید با اندیشه و تلاش مستمر، بستر ازدواج مطلوب و پایدار برای جوانان بصیر و هوشمند ایران اسلامی را با شعار بنیادین «انتخاب دقیق، عروسی آسان» فراهم نمایند». بحث‌های روانشناسی نسخه جدید، از حرف و حدیث‌هایی که قبل از ازدواج، در مرحله انتخاب همسر و شرایط سنی و روحی وجود دارد شروع می‌شود و بعد از آن مسائل مربوط به خود ازدواج را بررسی می‌کند و تا دوران بعد از ازدواج یعنی همسرداری ادامه دارد.

در مقدمه خود کتاب هم آمده است که «کتاب پیش رو با رویکردی علمی-فرهنگی و اجتماعی، ضمن تاکید بر آموزش مهارت‌های ازدواج، سعی در انتقال مفاهیم اخلاقی در قالب دو واحد درسی نموده است.» این یعنی دیگر خبری از آموزش‌های مربوط به مسائل جنسی نیست. مسئله‌ای که همواره دغدغه کارشناسان بوده و همیشه تاکید کرده‌اند که جای این مبحث در دوران تحصیل دانش‌آموزان و دانشجویان ما خالی است و خیلی از مشکلاتی که در جامعه فعلی ما وجود دارد، ریشه در همین عدم آگاهی‌ها دارد.

هشت فصل از این کتاب 10 فصلی، به فلسفه ازدواج، اصول و معیارهای انتخاب زوج و ویژگی‌های شخصیتی دو طرف اختصاص دارد. آقای دکتر افروز در این بخش‌ها هدف از ازدواج را از دیدگاه روانشناسی و آیات و روایاتی که در اختیار داریم، بررسی می‌کند. فصل بعدی هم به مسائل نحوه رابطه و رفتار با همسر می‌گذرد.

آنجا که به گفته آقای دکتر باید برای همسرت جاذبه‌های زبانی و رفتاری و ظرافت‌های احساسی و محبتی داشته باشی و هر جور که شده هوایش را داشته باشی.هر ملاطفتی و نوازشی در این دوران به کار می‌آید. فصل آخر هم به مرحله حساس فرزندآوری و فرزندپروری از دیدگاه روانشناسی می‌پردازد.

به هر صورت، نگارش کتاب شکوه همسری از سوی یکی از استادان ممتاز دانشگاه تهران و چاپ آن توسط انتشارات دانشگاه تهران بیشتر باید مبین علمی بودن محتوایش باشد، خاصه که مرکز امور زنان و خانواده در مقدمه خود آن را کتابی جامع و غنی و «با رویکردی علمی- فرهنگی و اجتماعی» دانسته است. اگرچه بررسی کتاب حاضر نیازمند فضا و فرصت بیشتری است، در ادامه و به اختصار نکاتی درباره اثر عرضه می‌شود.

شاکله کلی

به‌طور کلی، شاکله یا به عبارت بهتر شیوه اصلی کتاب روانشناسی ازدواج و شکوه همسری مبتنی بر وعظ و پند و خطابه است. با خواندن جملات کتاب، احساس می‌شود که گویی مولف مجموعه‌ای از سخنرانی‌های خود را به صورت مکتوب به چاپ رسانده است.

در هر اثر مکتوب، بخشی از کتاب یا نوشته به نحوه نگارش منابع و ذکر آن‌ها مربوط است. این مساله در کتاب‌های علمی اهمیت بیشتری دارد.کتاب حاضر، در این زمینه هم آزمایش خوبی پس نداده است.

البته نمی‌توان و نباید منکر توصیه و پند و خطابه و تاثیر آن‌ها بر مردم بود، ولی قرار بوده این کتاب اثری «جامع و غنی» و به قول مولف «مستدل» باشد.

متن و محتوای مطلب بیشتر حکایت از نوعی کلی‌گویی و مغلق‌گویی است. کلی‌گویی‌های کتاب البته گاهی به عمد است.

متن و محتوای مطلب بیشتر حکایت از نوعی کلی‌گویی و مغلق‌گویی است. کلی‌گویی‌های کتاب البته گاهی به عمد است.

محتوای غیرعلمی

یکی دیگر از مشخصه‌های کتاب شکوه همسری، ابهام‌گویی و اغتشاش‌های غیرعلمی و شگفت‌آ‌ور است. در این زمینه به دو نمونه اشاره می شود و امید است استاد محترم و ممتاز دانشگاه تهران و یا مرکز امور زنان و خانواده، این حقیر و خوانندگان را درباره محتوای آن‌ها روشن ساخته و هدایت نمایند:

در صفحه 202 مولف نوشته است: «کودکان... با توجه به این‌که از همان ماه‌های آخر زندگی جنینی قادر می‌شوند کلمات و جملات مصنوعی را به زبان آورند و آرام آرام صحبت نمایند...».

پرسش این است که کودکان چگونه در ماه‌های آخر زندگی جنینی قادر می‌شوند؟!

به نظر می‌رسد دو پیام عمده از این کتاب منظور بوده است:

1) زوجیت دختر و پسر بدون داشتن زندگی مستقل: مولف در صفحات اولیه کتاب نوعی هم‌بودی شرعی را برای دختران و پسران توصیه می کند. منظور از همبودی، شکلی از زندگی مشترک غیرقانونی ولی همراه با تعهد است که در بعضی از کشورهای اروپایی وجود دارد. در زوجیت موردنظر مولف چون صیغه عقد جاری می‌شود، بنابراین از نظر شرعی و قانونی مشکل برای دختر و پسر نیست اما چنین دختر و پسری به سبب پاره‌ای از مشکلات اقتصادی یا روانی نباید به فوریت زندگی مستقل تشکیل داده و فرزندآوری کنند. مولف در این‌باره می‌نویسد: «بدیهی است اصل زوجیت را نباید با تشکیل زودهنگام و بلافاصله زندگی مشترک به‌صورت مستقل و مجزا که متضمن تعهدات مالی است مترادف دانست.» سپس در صفحه 18 می‌آورد: «در برخی شرایط مانعی نخواهد داشت که بعد از عقد زوجیت دو سه سالی (کمی بیشتر و یا کمتر) دختر اغلب در منزل پدر باشد و پسر نیز بتواند به سادگی در رفت و آمد باشد، و گاه نیز هر دو نفر (زوج شرعی و قانونی) در خانواده پسر و دختر باشند.» اما نه مولف و نه سایر هواخواهان این نوعی زندگی به این پرسش نپرداخته‌اند که باتوجه به شرایط امروز جامعه و خانواده‌های ما آیا اساساً امکان اجرایی شدن آن وجود دارد؟

2) ساده‌انگاری درباره ازدواج: ساده انگاری موردنظر البته به معنای این نیست که در امر ازدواج نباید ساده‌گرا بود یا ساده‌سازی نکرد. منظور از ساده‌انگاری، شکلی از غفلت سهوی یا عمدی از پیچیدگی‌هایی است که حسب ضرورت‌های زمانی و موقعیتی به ناچار باید در ازدواج مورد توجه باشند و نادیده انگاشتن آنها چه بسا که خود به عاملی خطرزا برای جدایی‌ها و طلاق‌های بعدی منجر شود.

منبع نویسی در کتاب

در هر اثر مکتوب، بخشی از کتاب یا نوشته به نحوه نگارش منابع و ذکر آن‌ها مربوط است. این مساله در کتاب‌های علمی اهمیت بیشتری دارد. در روانشناسی، نحوه منبع نویسی و ذکر منابع علمی دارای اسلوب ویژه‌ای است، یعنی صرف گفته‌های شخصی غیرمستند یا بیان یافته‌های دیگران بدون گزارش کامل منبع، از صحت علمی اثر می‌کاهد. درحقیقت یکی از امتیازات اثر خوب و متقن، منابع علمی مورد استناد و مورد استفاده مولف است. کتاب حاضر، در این زمینه هم آزمایش خوبی پس نداده است. در این زمینه از سه وجه به موضوع پرداخته می‌شود.

الف) ادعاهای فاقد استنادات علمی: در موارد عدیده از جمله صفحات 95،141،141،181،183،188 مولف ادعاهایی کرده است که مستند به هیچ یافته داخلی و خارجی نیست.

ب) ذکر منابعی در متن کتاب بدون گزارش کامل آن‌ها در پایان: ارجاعات مختلفی از محققان یا نویسندگان خارجی آمده که در پایان اثر مشخصات آن‌ها نیامده است، از جمله خانم دکتر انجل (2004) و (1991) ص 197؛ مک دونالدو ناسانیلز (2007) ص 198؛ والمن و پیرسون (2006) و (1980) ص 199؛ بیرن هولز و بنا سراف (1983) ص 200؛ سادوسکی (2006) و مهلر (2003) ص 200؛ کیوشی (2003) ص203؛ برازلتون (2004) ص 205؛ افروز و همکاران (بی تاریخ) ص 190 که البته در پانویس فقط آورده شده: «افروز، غلامعلی، اصول پیشگیری از معلولیت‌ها» یعنی بدون «همکاران».

ج) منابع و ماخذ اصلی کتاب: کتابی که قرار بوده تا «جامع و غنی» و «با رویکردی علمی فرهنگی و اجتماعی» باشد، دارای 27 منبع به زبان فارسی و البته از باب خالی نبودن عریضه، یک منبع به زبان انگلیسی است که آن هم یازده سال پیش چاپ شده است. اما از منابع فارسی، منبع اول ترجمه قرآن کریم، دو منبع دو ترجمه از نهج‌الفصاحه، یک منبع ترجمه اصول کافی و 9 منبع از آثار خود مولف محترم و چند اثر دیگر است.



شارژ سریع موبایل