مصطفی رحماندوست شاعر، نویسنده، مترجم و چهره نامآشنای حوزه کتاب کودک ،درباره کوتاهیهایی که در امر تشویق کودکان و نوجوانان به کتاب و کتابخوانی رخ داده،سخن گفته است. او عقیده دارد آموزش و پرورش نقشپررنگی در بیمیلی کودکان و نوجوانان به مطالعه داشته است.
خانواده
متاسفانه یکی از عوامل بیعلاقهگی کودکان و نوجوانان به مطالعه و اینکه کتابخوان نیستند، محقق نشدن وظایف پدرها و مادرهاست. البته موانعی مانند گرفتاریهای اقتصادی خانوادهها و افزایش مشغلههای فکری را باید از جمله عوامل مهم در بروز این وضعیت خواند اما من فکر میکنم مشکل اصلی این است که عموم پدرها و مادرها، خود ضرورت و اهمیت کتاب و کتابخوانی را به خوبی درک نکردهاند. به عبارتی اگر پدرها و مادرها کتابخوان بوده و مزه مطالعه را چشیده باشند، در هر شرایطی این میل و توجه به کودکانشان منتقل خواهد شد، آنچنان که کودکان حتی با دیدن اینکه والدینشان ساعاتی از روز را به مطالعه اختصاص میدهند، همین مساله باعث ترغیب آنها به مطالعه خواهد شد. بنابراین به نظر من شاید باید برای ترویج فرهنگ مطالعه در کشور، برای کتابخوان شدن پدرها و مادرها برنامهریزیهایی صورت بگیرد. البته این برنامهریزی نه کار منِ نویسنده و شاعر است و نه کار شمای خبرنگار! بلکه یک عزم ملی میطلبد.
آموزش و پرورش
باید بگویم آموزش و پرورش طی دهههای اخیر، نقش بسیار کمرنگی را در این حوزه ایفا کرده است. واقعیت این است که سیستم آموزشی مدارس ما نیاز به نوگرایی دارد و باید بودجه لازم برای این کار اختصاص یابد، در این میان مسئولان باید نظرات کارشناسی افراد متخصص را برای بهبود وضعیت لحاظ کنند. البته در هر دوره تلاشهایی برای نوگرایی در سیستم آموزشی مدارس صورت گرفته اما همانطور که میدانید گاها مقاومت در برابر تحول و تغییر در آموزش و پرورش از اغلب بخشها بیشتر است. به بیان دیگر تلاشهای کوچک برای تحول و اصلاح مسائل نیز ممکن است با مقاومتهای سنتی در آموزش و پرورش مواجه میشود و ناکام بماند. به نظر مهمترین مشکلی که در سیستم آموزش وجود دارد این است که در مدارس ما، این جواب درست است که نمره دارد؛ نه زیاد سوال پرسیدن! یعنی هیچ دانشآموزی برای پرسیدن سوالهای زیاد، جایزه نمیگیرد.
اساسا امکان طرح مسائل خارج از حیطه سرفصلهای درسی برای دانشآموز وجود ندارد، از طرفی در مدارس ما مطالعه کردن دانشآموزان هیچ مزیتی برای آنها محسوب نمیشود. یعنی بین دانشآموز اهل مطالعه و دانشآموزی که اصلا مطالعه غیر درسی ندارد، فرقی نیست. به نظر من اگر بخواهیم پایههای مطالعه را در سیستم آموزش و پرورش استوار کنیم، باید نگاهها و رویکردهای اینچنینی اصلاح شوند. معلمها باید به جای اینکه تنها پاسخگوی دانشآموزان باشند، هدایتگر آنها به سمت مطالعه و یافتن پاسخ سوالها از کتابهای مختلف باشند.