کتاب پنجم مجموعه «تاریخ و ادبیات ایران» که مدتی است توسط دکتر محمد دهقانی منتشر می شود به تازگی به چاپ رسیده. چهار کتاب قبلی به ترتیب به زکریای رازی، رودکی، شاهنامه ابومنصوری و تاریخ بلعمی مربوط بودند و کتاب پنجم به «دقیقی» اختصاص یافته است.
به تازگی ۵ جلد از مجموعه تاریخ و ادبیات ایران به قلم محمد دهقانی و به همت نشر نی درباره محمد بن زکریای رازی، رودکی، شاهنامه ابومنصوری، تاریخ بلعمی و دقیقی منتشر شده است. این مجموعه برای کسانی نوشته شده است که به تاریخ فرهنگی و ادبی ایران علاقه مندند و می خواهند برگزیده ای از بهترین شاهکارهای ادبی ایران را همراه با شرح و تفسیر لازم به زبانی ساده و روشن بخوانند و بدانند که این شاهکارها در کدام فضای تاریخی پدیده آمده و متقابلا چگونه بر آن تاثیر گذاشته اند.
این مجموعه صرفا تاریخ و ادبیات ایران پس از اسلام را در بر می گیرد و می کوشد تاریخ ادبی ایران را در پیوند با تاریخ عمومی جهان ببیند و همچنین به تحولات فکری و فرهنگی کشورها و اقلیم هایی هم که به نحوی با ایران در ارتباط بوده اند، اشاره کند و به این ترتیب گستره ای روشن تر برای مقایسه تاریخ و ادبیات ایران و جهان پدید آورد.
کتاب پنجم
آنطور که دهقانی در مقدمه کتاب هم اشاره کرده، امروز اطلاعات چندانی درباره تولد، زندگی و مرگ دقیقی در دست نیست و گمانه های مختلفی درباره او وجود دارد. با این حال، دقیقی شاعری بوده که در عین جوانی از شاعران مهم دربار سامانی محسوب می شده. تاریخ دقیق به دنیا آمدن دقیقی معلوم نیست اما به نوشته دهقانی، می توان حدس زد که او در حدود سال ٣٢٠ق متولد شده باشد. محل تولد او نیز به روشنی معلوم نیست و محققان نظرات مختلفی در این مورد داشته اند و از بلخ و طوس و سمرقند نام برده اند. اگرچه دقیقی اولین شاعری نبوده که به سرایش شاهنامه پرداخته، اما عمده شهرت او به همین واسطه است. درباره مرگ دقیقی هم ابهام های زیادی وجود دارد اما به گفته فردوسی، دقیقی در جوانی اش و به علت «خوی بد» توسط یکی از غلامانش کشته می شود. دقیقی پیش از مرگ زودهنگامش، کار سرودن شاهنامه اش را آغاز کرده بود و به گفته فردوسی کمی بیش از هزار بیت از آن را هم سروده بود. این هزار بیت اینک به نام «گشتاسب نامه» مشهور است.
بسیاری از محققان «گشتاسب نامه» دقیقی را با «شاهنامه» فردوسی مقایسه کرده اند و از ضعف آشکار شاهنامه دقیقی در برابر شاهنامه فردوسی سخن گفته اند. خود فردوسی نیز سروده های دقیقی را سست دانسته بود. دهقانی اما در این باره نوشته: «اگر اشعار دقیقی را با دقت بیشتری بکاویم، ویژگی هایی در آن می بینیم که در سایر بخش های شاهنامه کمتر دیده می شود. بسیاری از فعل های دقیقی در صیغه سوم شخص غایب به ضمیر فاعلی «ش» ختم می شوند. مثلا به جای «گفت» «گفتش» و به جای «رفت» «رفتش» می آورد. از این قبیل اند پراکندش، کشیدش، سپردش، بکشتش، بخواستش، بدادش، تاختش و ببستش. «گفت» یا «گفتا» غالبا در میانه نقل قول آمده و میان اجزای آن فاصله انداخته است، مثلا «بدین سان کند-گفت-هنگام بد». همین باعث شده که نقل قول ها قدری از هم گسیخته و نا استوار به نظر برسند. برخی واژه ها و تعبیرات را بیش از حد تکرار کرده است. از این جمله اند نبرده، نبرده سوار، هژیر، پس، نبیل، زهرآبدار و کیان زاده».
به اعتقاد دهقانی، برخی تعبیرات و ترکیبات دقیقی هم ویژه خود او هستند، از جمله این که او واژه «روا» را برخلاف معمول به معنای رفتنی و مردنی به کار میبرده. دهقانی در ادامه به برخی ویژگی های دیگر اشعار دقیقی هم اشاره کرده، از جمله این که او بسیاری از کلمات را به ضرورت وزن کوتاه و بلند می کرده یا گاه از حذف هایی بی قرینه در سرودن «گشتاسب نامه» استفاده می کرده است. از دقیقی به جز «گشتاسب نامه»، اشعار دیگری هم امروز در دست هستند که به لحاظ موضوعی گستره وسیعی را شامل می شوند. این اشعار دقیقی از ٣٥٠ بیت فراتر نمی روند با این حال و به نوشته دهقانی، همین مقدار اندک نیز نشان می دهند که دقیقی در انواع شعر، شاعری چیره دست بوده. دهقانی در کتابش، نخست بخشی از قصاید و غزل ها و سایر اشعار او را آورده و سپس مهم ترین بخش های «گشتاسب نامه» را انتخاب کرده است.