«هنر قصهگویی »
اکثر ما روزهایی را به یاد داریم که دور کرسی مینشستیم و به قصههایی که پدربزرگها و مادربزرگها میگفتند گوش میکردیم.
مجذوب كلام و بیان ریشسفیدان بودیم و كلمه به كلمه آنها برای ما جذاب و شنیدنی بود. علاوه بر خود قصهها كه بسیار شنیدنی بودند شیوه و نوع بیان قصهها شگفتانگیز بود. گاهی با چاشنی «القصه» و «جونم براتون بگه كه...» قصه را ادامه میدادند و گاهی با بالا و پایینكردن تن صدا و حركت دستها قصه را به جان مینشاندند. آن روزها قصه همه تفریح ما بود.
امروزه قصهگویی تفریح عمومی نیست و فوت و فن قصهگویی ضعیف شده و قصهگوها آن هنر و توان قدیم را ندارند اما هنوز بچهها و گاهی بزرگترها جذب قصهگویی پیرها میشوند. پس میتوان اشكال كار را در نداشتن مهارت قصهگویی دانست. كتاب «هنر قصهگویی» پس از 2فصل كوتاهی كه به چیستی و چرایی قصهگویی میپردازد، چگونگی قصه گفتن را میآموزد. چگونگی قصهگویی همان هنر از دست رفته قصه است؛ هنری كه برای بسیاری از كسانی كه بهنحوی با قصه و قصهگویی در ارتباط هستند، لازم و ضروری است؛ از پدر و مادر و مربیان آموزشی گرفته تا نویسندگان و فیلمسازان و غیره. هنر قصهگویی، هنری جاودانه است.
کتاب هنر قصه گویی اثر علی خانجانی، با قیمت 3000 تومان توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان به چاپ رسیده است.
«قصه های قد و نیم قد برای کودکان/ ماه لاغر مردنی»
مجموعه قصههای «ماه لاغرمردنی» برای مخاطب آغاز دبستان و شامل شش قصه است با نامهای پنج شمع همیشه روشن، وقتی کسی خمیازه می کشد، یک خبر خیلی خیلی خوب، این پسره، چه آرزوی شیرینی، هزار ماه کوچک و خیس، ماه لاغر مردنی.
تصویر سازی کتاب بسیار زیبا و طراحی ساده و رنگهای زنده و شاد آن مناسب مخاطب گروه سنی «ب» است که خوانندههای خردسال کتاب را که معمولاً در سالهای زیر دبستان هستند، در بر میگیرد.
در نگاه اول نمیتوان منکر شیرینی خاص قصهها شد و آن را احساس نکرد. همین ویژگی مهمترین عامل ارزیابی آنها به عنوان قصههایی مناسب مخاطب مورد نظر نویسنده کتاب است اما در بررسی عمیقتر به نظر میرسد که کتاب «ماه لاغر مردنی» تنها قصد سرگرم کردن مخاطبش را دارد؛ نکتهای که البته در جای خود مهم است و در اهمیت آن جای تردیدی هم نیست.
از این که بگذریم، در کتاب کمتر اوج و فرود ویژه ای حتی در اندازههای خودش میبینیم و همچنین حرف خاصی برای گفتن؛ نکتهای که مخاطب کودک پر شر و شور امروز را به شنیدن وادارد و پای خود نگه دارد.
مخاطبان خردسال از مهمترین گروه سنی مخاطب در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است که خصوصاً با هجوم انواع سرگرمیهای دیداری و شنیداری از رسانهها و شبکههای بیشمار ماهواره و دنیای مجازی، بر حساسیتهایش به مراتب بیشتر افزوده شده و سختتر میتوان او را سر شوق آورد و به شنیدن و دیدن کتاب یا اثری هنری واداشت. او را نمیتوان و نباید دست کم گرفت. این مخاطب به رغم خردسال بودن و ظاهر کوچکش بیشتر دنبال چراها و چگونههاست و دشوارتر میتوان پاسخهای مناسب و قانعکننده ای به سوالهایش داد..
در قصه «ماه لاغر مردنی» هلال ماهی به زمین میآید. سگی فکر میکند استخوان است و چالش میکند. مردی میآید و وقتی نور ماه از زیر خاک بالا میآید، فکر میکند گنجی است و زمین را میکند تا به آن دست پیدا کند. سپس سگی میآید و مرد فرار میکند و ماه به آسمان بر میگردد.
این قصه صرف نظر از فضای خیال انگیزش که برای گروه سنی مخاطب کتاب، از شیرینیها و جاذبههای خاص خود خالی نیست، سوالات احتمالی را در ذهن مخاطب بی جواب میگذارد. مهمترینش آن که معلوم نیست ماه چرا به زمین آمده و چرا همه شخصیتهایی که با او رو به رو میشوند، با دیدنش دچار سوءتفاهم میشوند.
اما در داستان «وقتی کسی خمیازه میکشد» دخترکی به همراه گنجشک و قورباغه ای توسط تمساحی بلعیده میشوند و دخترک دردهان تمساح به فکر میرود تا راهی برای نجات پیدا کند. او بازی ای راه میاندازد که در آن خودش و گنجشک و قورباغه همراهش خمیازه میکشند تا ببینند چقدر دهانشان باز میشود. تمساح که صدای آنها را میشنود و متوجه بازیشان میشود، خودش هم خمیازه بزرگی میکشد تا در بازی شرکت کند و با همین کار دهانش باز میشود و هر سه زندانی به بیرون میپرند و نجات پیدا میکنند.
نویسنده بهسادگی حرفش را با قصه می زند. عنصر تخیل ( نه به مفهوم صرف خیالپردازی که به معنی برانگیختن ذهن خلاق مخاطب یا آن چه از آن معمولاً به فانتزی یاد میشود) شاید به قدرت قصه قبلی نیست اما همین که مخاطب را با ماجرایی شیرین با مفهوم فکر کردن و ضرورت آن هنگام برخورد با مشکلی آشنا میکند، اتفاق مهمی است که جای خالی تخیل را که البته از آن بی بهره هم نیست پر میکند. قصه به سادگی با طرح مشکلی آغاز میشود و در پایان آن مشکل با کمک گرفتن از نیروی هوش و تدبیر حل میشود.
قصههای دیگر مجموعه بیشتر سر گرم کنندهاند تا حرفی برای مخاطب داشته باشند یا زوایای ناشناخته روح و ذهنش را کشف و او را با تواناییها و خلاقیتهای نهفتهاش آشنا کنند.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که تخیل و ابداع حرف اول را در مناسبات فرهنگی و اقتصادی می زند و سرمایه گذاریهای کلان و هدفمندی برای رشد و ارتقاء فکری و ذوقی هر چه بیشتر مخاطبین نویسنده این کتاب و همچنین گروههای سنی بالاتر، صورت میگیرد.
سازو کار تخیل در قصه های این کتاب از گونه ای نیست که چنان که در شناسنامه کتاب آمده عنوان داستانهای تخیلی را توجیه کند. مگر آن که تخیل را با متر داستانهای لافونتن و نمونههای فارسی آن، حکایتهای مرزبان نامه و کلیله و دمنه اندازهگیری و ارزیابی کنیم.
«ماه لاغر مردنی» را فریبا کلهر نوشته و مهدی حجوانی ویراسته، تصویرگرش ماهنی تذهیبی است و انتشارات افق آن را در 16 صفحه به قیمت دو هزار و 500 تومان روانه بازار نشر کرده است.
« 7 پهلوان پیر 8 پسر جوان»
«7 پهلوان پیر 8 پسر جوان » عنوان داستانی از داوود غفارزادگان است که برای گروه سنی نوجوان منتشر شده است.
« 7 پهلوان پیر 8 پسر جوان» درباره پهلوان پیری است که در دوران جوانی ورزش باستانی کار بوده است. او نوهای درس خوان و با استعداد دارد که همه اطلاعات مربوط به ورزش باستانی و فعالیتهای پدربزرگش را در یک وب لاگ اینترنتی جمع آوری و به علاقمندان این رشته ارائه کرده است. پدربزرگ پس از سالها ورزش و انجام امور خیریه به درد مفاصل مبتلا شده، دست از ورزش برمیدارد؛ اما ورزش را به نوه جوانش و همه جوانان توصیه میکند.
غفارزادگان درباره اثر جدیدش اظهار داشت: این کتاب را سال های پیش نوشته ام و تصمیم گرفتم آن را با یک ویرایش جدید مجددا به چاپ برسانم.
وی ادامه داد: همیشه سعی داشتهام اثری را خلق کنم که تاریخ مصرف نداشته باشد لذا به گمانم این آثار پس از گذشت سالها همچنان مورد استقبال مخاطبان واقع میشود.
داوود غفارزادگان نویسنده این کتاب، بیش از دو دهه است که برای گروه سنی بزرگسال و نوجوان فعالیت می کند و تاکنون آثاری همچون رمان «فال خون» ،«ما سه نفر هستیم»،« راز قتل آقا میر»، «سنگ اندازان غار کبود»، « پرواز درناها»، « آواز نیمه شب» و «شب ایوب» از این نویسنده به چاپ رسیده است.