تمایل ما به دوری از ناراحتی و غمگین بودن، نوعی واکنش غریزی است. همه ما از سنین پایین می آموزیم که باید از ناراحتی پرهیز کنیم و همیشه خوشحال باشیم و حتی اگر مشکلی برایمان پیش آمد، تظاهر به خوشحالی کنیم.
بعضی از مردم یاد گرفته اند مثل یک قایق بادبانی میان امواج زندگی بالا و پایین بروند. درست است؛ زندگی پر است از ناملایمات و بی رحمی. پر ا ست از دوری و هجران. پر است از غم از دست دادن عزیزان و شکست مالی و بیماری فرزند و نارفیقی رفیق.
خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج» و قطعا این بیت در مورد کتاب خواندن هم صدق می کند. بعضی ها شاید کتاب خواندن را دوست نداشته باشند چون انتخاب هایشان غلط بوده، بعضی ها هم ممکن است انتخاب های درستی داشته باشند اما روش درست کتاب خواندن را بلد نباشند.
موسیقی می تواند به شما کمک کند تمرکز خود را حفظ کنید، در کار خود عمیق شوید، و کارهایتان را با رضایت بیشتری انجام دهید. اما همه اینها در صورتی محقق می شود که موسیقی درستی برای کار کردن انتخاب کرده باشید.
افرادی که اعتماد به نفس شان پایین آمده و در جمع دوستان نمی توانند به راحتی صحبت کنند، می توانند با بکارگیری چند راهکار ساده مورد توصیه کارشناسان، بر این مشکل خود غلبه کنند.
پست مدرنیسم برای بسیاری از ما حالا دیگر فقط یک بازی فلسفی نیست، بلکه به همه جنبه های زندگی مان راه پیدا کرده و همه تجربه های ناب زیستن را تحت تاثیر قرار داده است.
گاهی مردم تصورات نادرست و عجیبی درباره خود و ظاهرشان دارند که دلیلش هم معیارها و برداشت هایی است که واقعی و درست نیستند. بیشتر افراد واقعا بسیار زیبا هستند، فقط باید آن را پیدا کنند و دست از پنهان کاری بردارند.