بررسی و تبیین روش های تربیت اجتماعی در نهج البلاغه یکی از اساسی ترین اقدامات در عرصه تربیت اجتماعی و یکی از اهداف مهم حاکم بر نظام آموزشی کشور است. بر عهده گرفتن امر تربیت اجتماعی از جمله وظایف حاکمان یک جامعه است.
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: "حق شما بر من این است که از خیرخواهی شما دریغ نکنم و بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم، و شما را آموزش دهم تا نادان نمانید و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید".امام (علیه السلام) روش هایی را نیز برای رسیدن به این مهم بیان داشته اند. از آن جمله به موارد زیر می توان اشاره نمود:
1ـ پرهیز از تحقیر:
یکی از روش هایی که باعث حفظ و تقویت عزت و کرامت انسان و مانع خدشه دار شدن آن می شود، روش پرهیز از تحقیر است. این روش امری پیشگیرانه می باشد. در این مورد حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: "همانا دهقانان فرمانداریت از خشونت و قساوت و تحقیر کردن مردم و سنگدلی تو شکایت کردند، من در مورد آن ها اندیشیدم، نه آنان را شایسته نزدیک شدن یافتم، چون مشرکند و نه شایسته قساوت و بد رفتاری، زیرا با ما هم پیمان هستند ... ".
2ـ روش ابراز توانایی:
در این روش، تمام تلاش مربی بر این است که توانمندی های شخص را به وی بشناساند تا متربی، به احساس سربلندی و عزت درونی دست یافته و اقدامات لازم را برای حفظ آن انجام دهد. حضرت علی (علیه السلام) در سخنی، عدم توجه به ارزش وجودی خود را مساوی با نادانی فرض کرده و می فرمایند: "دانا کسی است که قدر خود را بشناسد و در نادانی همین بس که ارزش خویش را نداند". (خطبه 103)
اگر نظام تربیت اجتماعی تلاش کند تا زمینه های بروز استعدادها و به فعلیت رسیدن آن ها را در جهات مثبت فراهم سازد، باعث ترقی و توسعه هر چه بهتر روابط اجتماعی افراد جامعه خواهد شد و احساس توانمندی و عزت نفس و شرافت در آن ملت را به وجود خواهد آورد.
3ـ تغافل:
تغافل یعنی خود را بی اطلاع نشان دادن و برخی دانسته ها و امور را نادیده گرفتن. تغافل در جایگاه مناسب خود خصوصا در امور اجتماعی دارای ارزش و اثر زیادی است و عاملی در حفظ کرامت انسان و بزرگواری شخص تغافل کننده به حساب می آید. حضرت علی(علیه السلام) در تأیید نکته فوق می فرمایند: "خود را به بی خبری نمایاندن از بهترین کارهای بزرگواران است".بررسی و تبیین روش های تربیت اجتماعی در نهج البلاغه یکی از اساسی ترین اقدامات در عرصه تربیت اجتماعی و یکی از اهداف مهم حاکم بر نظام آموزشی کشور است. بر عهده گرفتن امر تربیت اجتماعی از جمله وظایف حاکمان یک جامعه است. رعایت این روش باعث دوام و بقای حیات یک جامعه و ملت است. تغافل باید به امید اصلاح افراد یا برای رعایت ضعف متربیان، و یا حفظ آبرو و شخصیت و عزت متربیان و با دلائل موجه دیگر باشد.
4ـ مواجه نمودن با نتایج اعمال:
بایستی پیامدهای عمل فرد را به وی یادآور شد. فرد با آگاهی از نتایج مثبت و یا منفی عمل خویش، نسبت به انجام دوباره آن عمل دلسرد و یا تشویق می شود.حضرت علی(علیه السلام) در خطبه ای عاقبت اندیشی حکام در قبال وظیفه و مسئولیت هایشان را یادآور شده و با این کار، پیشاپیش آن ها را با عواقب نوع عملکردهایشان مواجه می کنند:"پس باید امام و راهنمای مردم، به مردم راست بگوید و راه خرد را بپیماید و از فرزندان آخرت باشد که از آنجا آمده و بدانجا خواهد رفت. پس آنکه با چشم دل بنگرد، و با دیده درون کار کند، آغاز کارش، آن است که بیاندیشد آیا عمل او به سود اوست یا زیان او؟! اگر به سود اوست ادامه دهد و اگر زیان بار است توقف کند، زیرا عمل کننده بدون آگاهی چون رونده ای است که بیراهه می رود". (خطبه 154)
5ـ الگوسازی:
الگو کسی است که رفتار و گفتارش مورد تأسی و پیروی است. در این روش، مربی نمونه ها و الگوهایی را به متربی خویش معرفی میکند و متربی عامل به رفتار الگوها را، تقویت و تشویق می نماید. هر چه قدرت نفوذ الگوها بیشتر باشد، تأثیرپذیری متربی نیز بیشتر است. چنانکه علی(علیه السلام) می فرمایند: "مردم به زمامدار خود شبیه ترند تا به پدران خود". (کلمات قصار، 1366، 207)این سخن روشن می کند که ارائه الگوی عملی مناسب توسط رهبر و مسئولین تربیتی یک حکومت می تواند در تربیت شایسته مردم و اصلاح شرایط یک حکومت، موثر باشد.
6ـ ابتلا و آزمایش:
این روش از وجوه مختلف در تربیت آدمی است و اگر انسان بینشی درست درباره ابتلا و امتحان الهی و عمومیت آن داشته باشد، می تواند از این روش در جهت سازندگی خویش و اتصاف به کمالات به خوبی بهره ببرد و نیز می توان این روش را با توجه به اصول تربیت در برنامه تربیتی به کار گرفت. گوهر وجود آدمی در آزمایشگاه ابتلا و امتحان خود را نشان می دهد و باطن ها در پرتو این آزمونها ظهور می یابد. به بیان امام علی (علیه السلام): "گوهر انسان ها در آزمایشگاه دگرگونی احوال معلوم می شود". (حکمت 217)
7ـ محبت:
از نیکوترین و اساسی ترین روش های تربیت روش محبت است که بیشترین تناسب را با فطرت آدمی و سرشت انسانی دارد. نیروی محبت در تربیت نیرویی برانگیزاننده و تحول آفرین است و اگر درست و به اعتدال به کار گرفته شود تأثیری شگفت در نزاهت آدمی و تحقق تربیت کمالی دارد. انسان به هر چه محبت پیدا کند بدو متمایل می شود و رنگ و بو و حال و هوای او را می گیرد و همسانی صورت می پذیرد. به بیان علی(علیه السلام): "هر که چیزی را دوست بدارد، به یاد آن حریص می شود". (شرح غرر الحکم، ج 5، ص 177) نیز در حکمتی والا فرمودهاند: "دوستی ورزیدن نیمی از خرد است". (حکمت 144) چرا که "دوستی ورزیدن پیوند با مردم را فراهم می کند" (حکمت 211) و در نتیجه امکان تربیت آنان به سمتی که هدف است مهیا می شود.از روش هایی که باعث حفظ و تقویت عزت و کرامت انسان و مانع خدشه دار شدن آن می شود، روش پرهیز از تحقیر است. این روش امری پیشگیرانه می باشد.
8ـ تشویق و تنبیه:
تشویق عاملی است در برانگیختن آدمیان به سوی اهداف تربیت، و نیز وسیله ای برای تقویت انسان در خیرها و ترغیب به تلاش بیشتر و فراهم کردن نشاط لازم در تربیت. امیر المومنان در این باره به مالک می گویند: "آنان را به نیکویی یاد کن و پیوسته تشویقشان نما و کارهای مهمی را که انجام دهنده اند برشمار؛ زیرا یاد کردن کارهای نیک آنان، دلیرشان را برانگیزاند و از کارمانده را به خواست خدا ترغیب نماید".نقش تنبیه در تربیت فراهم کردن بیم از بدی و پلیدی و نوعی ایمن سازی است، نه تخریب متربی و شکستن حریم های ایمنی درونی؛ بدین معنا که تنبیه در حقیقت بیدارسازی و ادب آموزی است تا شخص در نتیجه هشیاری خود به ایمن سازی حریم های وجودی خویش دست یازد و از بدی و پلیدی دوری نماید. امام علی(علیه السلام) می فرمایند: "کسی که با خوش رفتاری اصلاح نشود، با خوب کیفر کردن اصلاح می شود".
نتیجه
بررسی و تبیین روش های تربیت اجتماعی در نهج البلاغه یکی از اساسی ترین اقدامات در عرصه تربیت اجتماعی و یکی از اهداف مهم حاکم بر نظام آموزشی کشور است. امام علی(علیه السلام) روش هایی را برای رسیدن به این مهم بیان داشتهاند که می توان به برخی از آن ها اشاره نمود: پرهیز از تحقیر، ابراز توانایی، تغافل، مواجه نمودن با نتایج اعمال، الگوسازی، ابتلا و آزمایش، محبت، تشویق و تنبیه. امید است با به کارگیری این روش ها گامی موثر در جهت پیشرفت در مبانی تعلیم و تربیت برداشته شود.