مهدی خاکپور پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۰

ژاکت چرمی و کلاه شاپو، جلیقه های رنگی، کفش های سیاه براق، بلوزهای حاشیه دوزی شده، کت و شلوار کوتاه، عینک آفتابی خلبانی، کت های نظامی، موهای بلند و لباس های براق، همه و همه میراث مایکل جکسون برای طرفداران و غیرطرفدارانش بود. تا همین چند سال پیش خیلی جوان ها و نوجوان ها در گوشه و کنار دنیا دوست داشتند شبیه آن خواننده مشهور باشند.

هنوز هم تب آن خواننده در دنیا فروکش نکرده و بسیاری از ستاره های پرطرفدار دنیا مثل آشر، کریس براون، کانیه وست و جاستین بیبر دوست دارند خود را شبیه او درست کنند. آن خواننده هیچ وقت تحت تاثیر مد قرار نگرفت، بلکه مد را تحت تاثیر قرار داد، اما چند نفر از ستاره های امروزی می توانند مانند او از نسل جوان همیشه معترض امروز دلبری کنند.

 

نسل جدید از چه کسانی تقلید می کنند؟

 

تا همین چند سال پیش، هیچ رسانه و تبلیغاتی توان مقابله با قدرت بلامنازع سلبریتی های محبوب دنیا در تغییر سبک زندگی جوانان را نداشت. ستاره ای ظهور می کرد و یک شبه محبوب می شد و با لباس پوشیدن و حرف زدن و رفتارش جامعه ای را تکان می داد. برای الگوسازی جهانی و به قول غربی ها «رل مدن شدن» کمی زیبایی، یک تیپ و قیافه متفاوت و یک رفتار مردم پسند کافی بود. همه سلبریتی ها مثل آن خواننده مشهور نمی شدند، اما هرکدام که سرشان به تنشان می ارزید، حداقل مدل مو یا لباسی را به نام خودشان ثبت می کردند. تبی به راه می افتاد و چند ماهی داغ بود و کم کم فروکش می کرد

در دنیای پرستاره امروزی اما دیگر خبری از تب های ستاره ای به شکل قدیمی اش نیست. حالا محبوبیت سلبریتی ها فقط به فالوئرهایی که هیچ ناملایمتی را بر نیم تابند و به هر چیز که بر وفق مرادشان نباشد، اعتراض می کنند. دیگر خبری از تقلید بی چون و چرا از تیپ و رفتار سلبریتی های محبوب نیست و هر کس ترجیح می دهد راه خودش را برود. به عبارت دیگر فالوئرها تاثیر می گیرند، اما تقلید نمی کنند.


وقتی فوتبالیست ها الگوسازی می کنند

اگر در دهه های 60 و 70 شمسی ستاره های موسیقی بیشترین تاثیر را بر تیپ و قیافه جوانان دنیا داشتند، حالا دنیای جوانان به شدت مورد هجمه فوتبال و سینما قرار گرفته است. سال 2008 انجمنی متشکل از تعدادی از معلم های انگلیسی پژوهش گسترده ای را روی دانش آموزان انجام دادند که نشان می داد جوانان و نوجوانان بیش از هر گروه دیگری از ورزشکاران محبوبشان الگوبرداری می کنند. مقام دوم را هم ستاره های موسیقی پاپ به خود اختصاص داده بودند.

درباره رل مدل شدن ورزشکاران حرف و حدیث های فراوانی وجود دارد. صرف نظر از نمونه های مثبت که همه جای دنیا پیدا می شود، دیگر چیزی به عنوان «روحیه ورزشکاری» در عمل در میان ورزشکاران امروزی دیده نمی شود و اغلب آن ها صرفا به خاطر توانایی های فیزیک و اغلب خدادادی شان ستاره می شوند. با این حال، جامعه شناسان بر این باورند که نظم و کنترل به نمایش درآمده در میادین ورزشی این تصور را در بینندگان ایجاد می کند که ورزشکاران در زندگی واقعی هم از ویژگی های به نمایش درآمده در میادین مسابقه برخوردارند
 

نسل جدید از چه کسانی تقلید می کنند؟


فاکتورهای دیگری مثل حس رقابت پذیری، هیجان مسابقه و لذت موفقیت هم دست به دست هم می دهند و از ورزشکاران شخصیت هایی غیرقابل دسترس و رل مدل هایی نسبتا تاثیرگذار می سازند. دقیقا به همین دلیل است که اکثر برندهای بزرگ دنیا برای افزایش فروششان و بالارفتن محبوبیتشان در میان مردم، از ورزشکاران به عنوان مدل های تبلیغاتی استفاده می کنند و نتیجه هم می گیرند.


از الگوهای دیروزی تا رل مدل های امروزی

رل مدل ها از زمان ارسطو تا امروز در جوامع تاثیرگذار بوده اند؛ فقط این گستره تاثیرگذاری شان است که به مرور تغییر کرده است. نظریه ارسطو درباره فضیلت اخلاقی برمبنای تاثیراتی بنا شده که الگوها یا همان رل مدل ها بر جوامع دارند

ارسطو بر این بارو است که ما با الگوبرداری از رفتار انسان های اخلاق گرا، به اخلاقیات پای بند می شویم. از طریق این مدل سازی همیشگی، از روی عادت به فضیلت های اخلاقی تعهد پیدا می کنیم. البته این مسئله درباره عادات ناپسند هم صدق می کند

ارسطو بر اهمیت رل مدل ها در توسعه اخلاقی تاکید دارد و ادعا می کند که رل مدل شدن یک انتخاب نیست؛ بلکه حضور مداوم در اجتماع و قرار گرفتن در معرض دید عموم، افراد را به الگوهای اجتماعی تبدیل می کند و آن ها باید این وظیفه را جدی بگیرند. با این وجود، بسیاری از جامعه شناسان بر این باورند که ماهیت جوامع مدرن، میزان تاثیرپذیری اعضای این جوامع را از رل مدل ها کاهش داده است. درواقع تعداد الگوها و تکثر رسانه ها باعث شده که اهمیت رفتارهای چهره ها و میزان تاثیرپذیری عامه مردم از آن ها کمتر شود.
 

نسل جدید از چه کسانی تقلید می کنند؟
وقتی جان سینا الگو می شود

 

 رل مدل های مدرن با همه فراوانی شان از ایجاد یک واقعیت ارگانیک و هم بسته اجتماعی عاجزند و به ندرت می توانند تصویری واحد را از یک بازه زمانی و یک نسل خاص ترسیم کنند. درواقع اکثر رل مدل ها این قدرت را ندارند که در یک نسل تغییرات اساسی ایجاد کنند؛ حتی به ندرت می توانند جوانان را ترغیب کنند که مثل آن ها لباس بپوشند و برای مقطعی کوتاه، مانند آنها رفتار کنند.


داعش و جاذبه مرگ بار شرارت

در میان انبوه رل مدل های مدرنی که در ایجاد موج های اجتماعی ناتوانند، مردان داعشی علاوه بر عرصه تروریسم، در میدان طراحی مد هم یکه تازی می کنند.از زمان اوج گرفتن جنایت های داعش تا امروز، در تمام دنیا انبوهی از جوانانی را می بینیم که سر و شکلی درست شبیه به تروریست های داعش برای خود درست کرده اند. اصطلاح ریش داعشی مدت هاست در میان جوانان رواج پیدا کرده و بسیاری از مردان را به هم شبیه کرده است. طرفداران این نوع آرایش صورت در میان همه طبقه های اجتماعی و اقتصادی هم دیده می شوند؛ از دانشجویان گرفته تا جوانان متعلق به طبقات مرفه و اقشار کم درآمد.
در سال 2015 میلادی، طراحان مد دنیا توجه ویژه ای به آرایش صورت مردان با ریش داشتند و ریش بلند نامرتب و پخش شده در صورت را به عنوان مد سال 2015 معرفی کردند. تعداد زیادی از ورزشکاران، بازیگران هالیوودی و حتی سیاستمداران هم از این مد تبعیت کردند و خواسته یا ناخواسته به تروریست های داعشی شبیه شدند. هرچند اعلام شد که این مد نوعی بازگشت به دهه 70 میلادی است، اما هم زمانی آن با پخش شدن تصاویر جنایت کاران مخوف داعش در فضای مجازی این شببه را ایجاد می کند که طراحان این آرایش صورت چندان هم به تروریست های داعشی بی توجه نبوده اند.

 

نسل جدید از چه کسانی تقلید می کنند؟
لئوناردو دی کاپریو با ریش داعشی

 

گواه تعمدی بودن این شباهت آن است که در جریان محاصره کوبانی توسط ترویست های تکفیری داعش، تعدادی از جوانان ترکیه طی یک اقدام نمادین به آرایشگاه ها هجوم بردند و ریش های بلند یا به اصطلاح داعشی خود را تراشیدند تا از این طریق با مردم عراق هم دردی کنند.


کابوس های سیندرلایی

سال هاست شخصیت های مبتذل و کم مایه ای مثل پاریس هیلتون برای جوانان غربی و حتی شرقی الگوسازی می کنند. هیلتون جوان، ثروتمند و خوش لباس است و همه دوست دارند شبیه او باشند. پاراراتزی ها مدام دور و بر او می چرخند و جزییات زندگی مبتذل او را رسانه ای می کنند. حضور همین پاریس هیلتون ها باعث شده که عده ای از غربی ها به فکر بیفتند و کمپین های متعددی را برای معرفی رل مدل های مناسب به نوجوانان معرفی کنند. این کمپین ها حتی با باورهای سنتی غربی درباره زنانگی هم مخالف هستند؛ باورهایی مثل رویای پرنسس شدن و سیندرلا بودن؛ همان چیزی که پاریس هیلتون با چهره عروسکی اش مصداق بارز آن است.

یک پژوهش انجام شده روی دختربچه های انگلیسی نشان داده که 32 درصد از آن ها دوست دارند شبیه پاریس هیلتون باشند. این در حالی است که شخصیتی مثل هیلتون زمین تا آسمان با شخصیت زنان موفق و قدرتمند در جوامع مدرن امروزی فاصله دارد. این مسئله مدت هاست به یکی از دغدغه های اصلی طرفداران حقوق زنان تبدیل شده است. آن ها بر این باورند که رسانه های قدرتمند که در ذات خود زن ستیز هستند، تلاش می کنند با تقویت باورهای سنتی ضدزن، زنان را پس بزنند و آن ها را دوباره در رویای پرنسس های زیبا در انتظار شاهزاده هایی با اسب های سفید غرق کنند.
 

نسل جدید از چه کسانی تقلید می کنند؟


اکثر جوامع امروزی به ویژه از نوع غربی شان به واسطه تبلیغات قدرتمند رسانه ای به دشت تحت تاثیر الگوهایی مانند برتین اسپیرز، امی واینهاوس و لیندسی لوهان است که با هر معیار و مقیاسی نالایق محسوب می شوند. زندگی این سلبریتی ها پر است از داستان های اعتیاد، زندگی های خانوادگی پرآشوب، خودکشی و مستی و... گاردین در گزارشی با اشاره به معضل فقدان الگوهای مناسب نوشته است: رسانه ها می کوشند با معرفی رل مدل های نامناسب، زنان را به سمت نقش های همسر و نامزد و مادر سوق بدهند

رسانه های انگلیسی از سال 2006 به بعد اصرار عجیبی به پوشش داستان ها و جزییات بی اهمیت زندگی همسران و نامزدهای فوتبالیست های انگلیسی پیدا کرده اند. کمپین های انتخاباتی هم پر شده از زنانی که زیر سایه همسران قدرتمندشان قرار می گیرند. حالا این سوال مطرح می شود که آیا اصلا نبود یک رل مدل قدرتمند اهمیت دارد؟

پژوهش های انجام شده نشان می دهد که برای زنان وجود رل مدل های قدرتمند هم جنسشان، بسیار اهمیت دارد. در جوامعی که بخش اعظم مدیران و سیاستمدارانشان را مردان تشکیل می دهد، بی اهمیت ترین موفقیت های زنانه هم اهمیت پیدا می کند. خوشبختانه رل مدل ها می توانند چهره های متفاوتی به خود بگیرند؛ از شخصیت های تاریخی و جریان سازی مثل ماری کوری و فلورانس نایتینگل گرفته تا جوانان دردسرسازی مثل جاستین بیبر و لیدنسی لوهان

در میان رل مدل های مشهور، زنانی هم مثل اپرا وینفری پیدا می شوند که زیبا به نظر رسیدن همه فکر و ذکرشان نیست. این دسته از زنان اعتماد به نفس بالایی دارند و هر آن چه می خواهند انجام می دهند و در نوع خودشان قدرتمندند. با این حال ایراد کار از جایی نشات می گیرد که رسانه ها عمدتا روی این زنان قدرتمند تمرکز نمی کنند و روی همان پرنسس های شکننده و شیکی دست می گذارند که پتانسیل بیشتری برای جلب توجه جوان ترها دارند.

جالب این جاست که اکثر این پرنسس های الگوساز خودشان تمایلی به الگو شدن ندارند، اما آن قدر مورد توجه رسانه ها قرار می گیرند که رل مدل های واقعی را زیر سایه خود قرار می دهند. دخترهای نوجوان حالا محتاج الگوهای واقعی هستند؛ نه این زنان احساساتی، بی دست و پا و معتاد به جراحی های زیبایی که هر روز در قاب تلویزیون مقابل چشم بیننده ها رژه می روند. حتما پیشنهادهای بهتری هم وجود دارد؛ کافی است کمی به دور و برمان نگاه کنیم.



شارژ سریع موبایل