اندیشمندان حوزه فرهنگ و اجتماع در اواخر قرن بیستم، دسته بندی های مختلفی از نسل ها بر مبنای مصرف رسانه و رسانه های حاکم در دوره زندگی هر نسل صورت دادند که نام گذاری نسل های ایکس (X) (متولدان 1981-1964) یا جوان، نوجوانان (Y) نسل وای (متولدان 1997- 1982) و کودکان (Z) نسل زد (متولدان 2020- 1998) از جمله این دسته بندی ها هستند. با وجود برخی از تاخیر و تاخرها، این دسته بندی با اندکی تساهل در کشور ما نیز شکل گرفته و می شود از معیارها و شاخص های آن برای تحلیل شکاف های نسلی و پیامدهای ناشی از این شکاف نسلی بر سبک زندگی جوانان ایرانی استفاده کرد.
با این تفسیر، نسل ایکس ایرانی، در اواسط یا اواخر سال های جنگ تحمیلی دیده به جهان گشودند. این نسل پس از سال های جنگ و در دوران نوسازی اقتصادی، مراحل سیاسی اصلاحات، تجربه های نمادینی از سبک زندگی در دهه 70 دارند.
اما نسل های جدید، سبک زندگی متمایزتری نسبت به این نسل دارند. شاید یکی از اصلی ترین وجوه تمایز آنان سیطره تکنولوژی و رسانه های اجتماعی جدید بر همه ابعاد زندگی آنان باشد. این نسل، نسل بازی های دیجیتالی و زیست رایانه ای و تلفن های هوشمند هستند. آنها با تکنولوژی ارتباطی رشد کرده و کاملا آشنا هستند. استفاده از تکنولوژی های نوین و شاخص های فرعی آن، در بین همسالان این بخش، به عنوان ارزش اجتماعی تلقی شده و طیف متمایزی از هنجارهای اجتماعی را شکل داده است.
درواقع نسل های نوین ایرانی (متولدان دهه 1380 به بعد که در اواخر دهه 1390 بلوغ می رسند) در دوران اوج رسانه هایی، مانند بازی های سه بعدی رایانه ای و فراگیرشدن استفاده از اینترنت و ظهور رسانه های اجتماعی و بازی های آنلاین تعاملی، در یک دنیای مجازی بسیار متفاوت با بسترهای واقعی زیست جامعه ایرانی، دوران بلوغ خود را سپری می کنند.
با این تفاسیر امروزه خانواده ایرانی در سبد فرهنگی خود، با شبکه های ماهواره ای، فضای مجازی، رسانه های مدرن و... مواجه است که هر کدام به نوبه خود، بخشی از ساختارهای خانواده سنتی ایرانی را متحول می کنند. بر این اساس، این شیوه زیست نوین، حتی روابط درون خانواده ها را نیز تغییر داده و الگوهای رفتاری جدیدی در میان افراد خانواده جایگزین می کند. شاید بر همین اساس شاهد گروه های خانوادگی فراوانی در وایبر و جدیدا در تلگرام هستیم. در این گروه های تلگرامی خانوادگی عکس ها و خاطرات خانوادگی و گفت و گوهای مجازی شکل می گیرد. علاوه بر این موارد، در این گروه ها مضامین مختلف موج های مجازی به اشتراک گذاشته شده و مراودات مجازی خاصی را در هر خانواده شکل می دهد.
اما این تمام ماجرا نیست، این نسل با تحول فرهنگی عمیقی رو به رو هستند که همه وجوه زندگی آنها را متحول می کند. بر این اساس، شیوه زیست نوین، خانواده های به هم پیوسته دهه 70 در ایران را به خانواده های از هم گسسته تبدیل می کند. میزان گفت و گوهای واقعی (نه مجازی) در این نسل به نسبت نسل پیشین، بسیار پایین تر است. تجربیات کودکی شان تا حد زیادی ناشی از الگوهای بازی های رایانه ای یا اسطوره های جهانی است و تا حدود زیادی مبتلا به کمال گرایی حاد هستند.
خانه به دوش بودن رسانه های نوین سبب می شود افراد نسل های نوین در هر لحظه و در هرکجا، امکان اتصال به شبکه جهانی را داشته باشند. بر همین اساس، می شود. این گونه تعبیر کرد که این افراد، رسانه های هوشمند خود را واسط میان «جهان» و «خود» می کنند. این رسانه های نوین قدرت تمییز افراد خانواده و سایر افراد عادی در فضای اجتماعی را ندارند و واسط میان شخص و افراد خانواده اش هم می شوند. شاید به همین خاطر است که بسیاری از خانواده های ایرانی از اینکه فرزندانشان وقت خود را صرف درس، روابط خانوادگی و عاطفی نمی کنند، گله مند هستند. براساس آمارها در حال حاضر در ایران 82 درصد از خانواده هایی که فرزندان بالای 11 سال دارند، درگیر این مسئله هستند.
براساس پژوهش های معتبر انجام شده در این حوزه. این نسل وقت زیادی را صرف سریال های تلویزیونی (اول طنز، بعد سریال خانوادگی) می کنند. به هر حال، اغلب این کودکان با فضای مجازی در سنین کنجکاوی آشنا می شوند و این فضای مجازی بخشی از مسائلی را که ما به صورت طبیعی در تربیت خود، فرزندانمان را با آن آشنا نمی کنیم در اختیار آنها قرار می دهد. البته این مشکلات فقط مخصوص فرزندان نیست و بخش زیادی از آمارها از ابتلا و اعتیاد مادران و پدران به فضای مجازی نیز حکایت دارد.
تحقیقات انجام شده در کشور نشان می دهد بیشترین استفاده کنندگان از اینترنت همین نسل های نوین هستند و 35 درصد از آنها به منظور چت و گفت و گو، 28 درصد به منظور بازی های اینترنتی، 30 درصد نیز به دلیل جست و جو، در شبکه جهانی هستند. به هر ترتیب، بررسی محققان نشان می دهد شاید هیچ گاه کاربران اینترنت از افسردگی و انزوای اجتماعی خود، آگاه نباشند و در صورت آگاهی آن را تایید نکنند، اما ماهیت کار با اینترنت چنان است که فرد را در خود غرق و وی را از نزدیک ترین افراد زندگی اش دور می کند.
پژوهش های انجام شده حاکی است دنیای اجتماعی در آینده، دنیایی منزوی باشد؛ چرا که اینترنت با توجه به رشدی که دارد و جذابیت های کاذبی که برای نوجوانان ایجاد می کند آنها را به خود معتاد کرده و «جانشین والدین» می شود. این در حالی است که براساس اظهارات معاون سازمان بهزیستی کشور، میزان گفت و گو بین اعضای خانواده در کشور فقط حدود 30 دقیقه در روز است که این می تواند آسیب زا باشد.
شورش تکنولوژیک
«این سیم ها چیست در گوش مردم، چقدر ماموران امنیتی زیاد شده اند، چقدر آدم ها با خودشان حرف می زنند و چقدر ماشین ها در خیابان ها زیادند». این جمله ها بارها در ذهن اوتیس جانسون تکرار شده است. این مرد آمریکایی اخیرا پس از 44 سال حضور در زندان، از حبس آزاد شده است. وی پس از خروج از زندان متوجه شد دنیا با آنچه او در سال 1975 دیده بود، کاملا فرق کرده است. وی در بازدید از میدان تایمز نیویورک از مشاهده حجم فناوری دنیای مدرن در اطراف خود گیج و متحیر شده بود. جانسون مردمی را که هر یک سیم هایی به گوششان وصل بوده و در حال گوش دادن به موسیقی بودند، همانند ماموران سیا می دید یا تصور می کرد عابرانی که با آیفون های خود در حال حرف زدن هستند، با خودشان صحبت می کنند. داستان زندگی این مرد نشان دهنده تغییرات گسترده ای است که نسل نو تجربه کرده و می کند.
تفاوت در نسل ها به عوامل متعددی وابسته است که مهم ترین آنها، شاید مبتنی بر تغییر در ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مشخصا پیشرفت علم و تکنولوژی ارتباطات باشد.
نسل زنده در تاریخ معاصر جهان و ایران را می توان به پنج دسته تقسیم کرد:
1- نسل بزرگان
2- نسل پدران
3- نسل X
4- نسل Y
5- نسل Z
هر کدام از این نسل ها مشخصه اخلاقی، اجتماعی متفاوت و خاص خود را دارند.
در هر نسل نگاه به محور خانواده، انتخاب نوع زندگی و منطق بازی، متفاوت است و اگر قرار باشد تفاوت های هر کدام از این نسل ها را بگوییم، باید به روان شناختی علمی درباره ویژگی های منحصر به فرد هر یک، نگاه روشنی داشته باشیم.
از آنجا که بحث بررسی و ارزیابی «نسل نو» در کانون این تحلیل قرار دارد. به تبع آن بیشتر و با دقت به شاخص های نسل z (نسل نو) خواهیم پرداخت.
نسل اول (بزرگان): این نسل توجه بسیاری به ساختار از پیش تعیین شده، سازمان ها، سیاست و قرار گرفتن در ساختارهایی داشتند که ترجیح می دادند بیشتر مهره ای باشند برای «گرداندن چرخ زندگی» یا به عبارت ساده تر، ساختارگرایان و انسان هایی سخت کوش و مطمئن بوده اند و خواهند بود (چون داستان سیستم چوب خط فروش)؛ برای مثال در چارچوب مفهوم «خانواده»، ازدواج در این نسل به مفهوم زندگی مشترک با مفهوم تعریف شده حقوقی حاکم بر اجتماع، بسیار فراتر از بازه های زمانی و قراردادهای نقض شدنی برای تمام طول عمر است و طلاق بسیار مذموم و هضم ناشدنی خواهد بود. بدون تردید، توجه به سنت ها در این نسل، پررنگ تر از سایر نسل های بعدی بوده و خواهدبود.
نسل دوم (پدران): این نسل بسیار مولد، صنعتی و تلاشگر بوده اند و از ابتدا اهداف خود را طبق در مشخص به مرحله اجرا درآورده یا می آورند. نگاه ساختارگرایانه، از مشخصات بارز این نسل است که شامل متولدین دهه 20 تا 40 شمسی می شوند؛ گرچه طبقه بندی زمانی چنین نسل هایی در جوامع مختلف معمولا حالت «ژلاتینی» و متغیر دارد و نمی توان بازه های زمانی را به صورت کلیشه برای افراد هم نسل در چنین جوامع ناهمگونی، کاملا منطبق با هم و در تطبیق کامل هم نسلی قرار داد، با اطمینان و به راحتی می توان گفت افراد آرمان خواه و انقلابی در سطح بین المللی و پیشگامان دموکراسی در ایران در دهه منتهی به انقلاب اسلامی ایران، مدیون این نسل هستند. در اینجا با نگاهی ساده به پیرامون جایگاه های تثبیت شده نسل پدران، به راحتی می توان به شاخصه های عمده روان شناخی شخصیتی این طیف نسل پی برد.
نسل z (نسل نو یا رنگارنگ دیجیتالی): نسلی که «بیل گیتس» با اینکه جامعه شناس نبود آن را نسل اینترنت نام نهاد. به واقع این نسل، از همان ابتدای شروع تحصیل ابتدایی خود، از امکان استفاده از کامپیوتر و اینترنت بهره برد و تقریبا هیچ سوالی در پشت ذهنشان بی جواب نماند. این نسل خیلی زودتر از حد تصور چیزی را آموختند که نسل های قبلی با زحمت و ریسک زیاد به دست آورده بودند. این نسل چیزهایی جدید را وارد بازی اجتماعی و فردی کردند که بعضا به نظر بسیاری از نسل های «پیشینی»، نوعی ناهنجاری تلقی می شود. آنها در بعضی از موارد دوستانی دارند که هیچ گاه همدیگر را ندیده اند. ولی ایجاد ارتباطات فراگیر چندبعدی که دستاورد نسل های قبلی بود، در کمترین زمان ممکن، به دلیل استعدادشان در فراگیری و سرعت ارتباطات در فضای مجازی، از سوی آنان با تغییر در ساز و کار بسیاری از این نوع ارتباطات مصادره شد.
هرچند نسل های «پیشینی» شاید این نسل نو را هنجارشکن تلقی کند و چندان به آنها اعتماد نکنند، اما نیمه پر لیوان پیشگامی، در حوزه آی تی است که به وسیله این نسل نو و دیجیتال می تواند مولد و محرک اقتصادی در این وضعیت و شرایط پساتحریم باشد. چنانچه نسل پدران را به کشافان تشبیه کنیم، نسل فرزندان را هم مانند جویندگان طلا به حساب آوریم و نسل پیشگامان دیجیتال را شبکه سازان رسانه مجازی تلقی کنیم، به درستی باید نسل نو را خانه نشین های ارتباطات دانست که با یک «کلیک» می توانند شبکه سازی بدون ارتباطات فیزیکی و مستقیم را عملی کنند.
برای بسیاری از اعضای این نسل کوچک شدن و بی اعتنایی به حریم خصوصی خود و دیگران نه تنها مذموم و نکوهیده نیست که حتی به منزله «پرستیژ اجتماعی و فردی» آنان به حساب می آید. اطمینان و اعتماد سریع نسل نو به مدد استفاده از ابزارهای تکنیکی و دیجیتالی موجود، گاه پیامدهایی را به همراه دارد؛ چرا که اعتماد از یک نظر به مفهوم «دستاورد زمان» است. در آینده نزدیک سال هایی فراخواهد رسید که آیندگان باید روی دیوار همین نسل رنگارنگ یادگاری بنویسند. نسلی که «یه قل دوقل» بازی نکرد، پایش خاکی نشد و هم زمان ساختارشکن و هوشمند بود.