سارا قاسمی يكشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۴:۰۰

کم شدن سن جرم و بزهکاری در واقع نشان دهنده افزایش خشونت اجتماعی در جامعه است. جوانان و یا نوجوانانی که به جرم یا بزه کشیده می شوند در واقع قربانیان نوعی خشونت هستند.

منظور از خشونت کلیه عوامل بازدارنده ای است که اجازه نمی دهد تا انسان ها شخصیتشان را تا سرحد امکان، رشد دهند و شکوفا سازند. عواملی از قبیل نبود امکانات تربیتی، فقدان امید به آینده، گسیختگی خانواده ها، کاهش فضای خلاقیت در زندگی اجتماعی، فقدان و یا کمبود امنیت اجتماعی و نبود امکانات مناسب برای گذراندن اوقات فراغت، وسعت یافتن شکاف نسل ها و وابستگی اقتصادی جوانان به خانواده ها و در عین استقلال طلبی آن ها.

 

زنان اولین قربانیان آسیب های اجتماعی

زنان جز نخستین قربانیان بسیاری از آسیب ها و انحرافات اجتماعی اند. در این میان اعتیاد اگر نه اولین و عمده ترین، بلکه یکی از مهمترین آنان است. تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که مواد مخدر و سوء مصرف مواد عمدتا پدیده ای مردانه است.

به عبارتی اعتقاد بر این است که زن ها بسیار کمتر از مردها به اعتیاد روی می آورند، بخصوص در ایران حتی سیگار کشیدن زنان و دختران، تعجب اطرافیان را برمی انگیزد، شاید بدان علت که اعتیاد با نقش آشنای همسر و مادری مهربان و دلسوز در جامعه ایرانی همخوانی ندارد.

 

آمار دقیقی از جمعیت زنان معتاد وجود ندارد

هر چند آمار دقیقی از میزان جمعیت زنان معتاد در کشور وجود ندارد، اما براساس برخی پژوهشها، ۹/۶ درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل می دهند. وزارت بهداشت نیز در آمار خود در مورد زنان معتاد از رقم ۱ زن معتاد به ازای ۸ مرد معتاد گزارش می دهد.

از سوی دیگر به گفته مسوولان زندانهای کشور در حال حاضر ۵۰ درصد زندانیان زن در رابطه با مواد مخدر و اعتیاد در زندان هستند که به نقل از همین مسوولان این آمار در سال های اخیر افزایش نیز داشته است. طبق بررسی الگو های مصرف مواد مخدر در ایران در سال ۱۳۷۷ نزدیک به ۸۱ درصد جمعیت نمونه افراد مصرف کننده مواد مخدر در ایران در فاصله سنی ۲۰ تا ۳۴ سال قرار داشتند.

 

اعتیاد در زنان و عوامل موثر در گرایش زنان به مواد مخدر

 

بنابر گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر، علی رغم تشدید مبارزه با قاچاق مواد مخدر و افزایش مراکز پذیرش و درمان در سطح کشور، از یک سو آمار مصرف کنندگان مواد مخدر روبه افزایش است و از سوی دیگر سن شروع اعتیاد نیز کاهش یافته است. در سال ۱۳۸۱ در مطالعه ای کیفی که در زندان های بزرگ کشور انجام شد، تنها در سه زندان از شش زندان زنان مورد بررسی، وجود مصرف تزریقی مواد، گزارش شد که اکثرا میزان آن را در کمتر از ۱۰ درصد زندانیان مصرف کننده مواد ذکر کردند.

در این مطالعه مواد تزریقی مورد مصرف ابتدا تریاک(به صورت پودر) و سپس هروئین ذکر گردیده است. بدیهی است رقم واقعی مصرف کنندگان مواد اپیوئیدی بسیار بالاتر است. به نظر می رسد مصرف حشیش در جمعیت عمومی زنان بالغ، شایع نباشد، ولی در گروه هایی از زنان شیوع بیشتری دارد. مصرف حشیش و الکل در دختران دانشجو و مصرف تریاک در دانشجویان برخی از نقاط کشور، کم به نظر نمی رسد.

با وجود این آمار و اطلاعات پراکنده و مقدماتی، دیگر نمی توان به راحتی گفت جمعیت اندکی از زنان گرفتار مواد مخدر و پیامدهای آن هستند. این در حالی است که بسیاری از زنان و دختران نیز به علت برچسب هایی که به یک زن و دختر معتاد در جامعه ما زده می شود کمتر به مراکز درمانی مراجعه می کنند و بدین ترتیب، اغلب، اعتیاد در زنان و دختران پنهان مانده و بخش قابل توجهی از جمعیت معتادان زن کشور درآمار گنجانده نمی شود.

 

علل اعتیاد در زنان

از عوامل موثر گرایش زنان به مواد مخدر و عدم تمایل به ترک اعتیاد می توان به موارد زیر اشاره کرد:

یکی از علل اعتیاد در زنان رشد نیافتن مهارت های لازم برای توفیق در زندگی (ورود ناگهانی از کودکی به بزرگسالی) است.

فقدان شایستگی فردی برای کسب پایگاه شغلی نیز از دلایل روی آوردن زنان به مواد مخدر و اعتیاد است.

احساس بازنده بودن در رقابتهای شغلی و به دنبال آن، احساس ناتوانی در نیل به موفقیت، احساس ناامنی، ناعادلانه دانستن نظام اجتماعی، احساس خشم و بی اعتمادی در خانه، محل کار و مدرسه نیز در گرایش زنان به اعتیاد و مواد مخدر موثر است.

 

اعتیاد در زنان و عوامل موثر در گرایش زنان به مواد مخدر

 

توزیع ناعادلانه منابع در آمد نیز از دلایل اعتیاد در زنان است.

تشدید احساس محرومیت نسبی (تحت تاثیر فرهنگ جهانی و اقتصاد جهانی) نیز از علل اعتیاد در زنان و روی آوردن آنها به مواد مخدر است.

روابط نزدیک و صمیمی زنان، به نظر می رسد دختران نوجوان نسبت به فشار گروه همسالان در مقایسه با پسران، آسیب پذیر تر باشند و ممکن است به منظور احساس پذیرفته شدن در گروه همسالان، اعتیاد را تجربه کنند. زندگی با یک مرد معتاد نیز از مهمترین علل گرایش زنان به مواد مخدر است.

خشونت نیز از دیگر دلایل اعتیاد در زنان است. مجموعه تحقیقات درباره زنان معتاد نشان می دهد که زنان معتاد و الکلی نسبت به دیگر زنان میزان بیشتری از خشونت را تجربه و تحمل می کنند، یعنی حدود ۹۰ در صد بیشتر.

مشکلات روحی و روانی نیز در روی آوردن زنان به اعتیاد و مواد مخدر موثر است. زنان معتاد در مقایسه با دیگر زنان مسائل و مشکلات روانی بیشتری دارند. مشخص شده است که اختلالات افسردگی یا اضطراب، شایع ترین بیماری در نزد زنان معتاد به مواد مخدر است. مطالعات نشان داده است رفتارهای خودکشی، آسیب پذیری بالا و عزت نفس پایین در زنان معتاد بسیار بیشتر از دیگران است و حتی بسیاری از زنان، گرفتار مشکلات بازگشت افسردگی مزمن می شوند.

پدیده های اجتماعی نیز در گرایش زنان به اعتیاد و مواد مخدر دخیل است. زنان به عنوان همسر، مراقبت کننده و پایه و اساس اخلاق به حساب می آیند. با این حال نگاه مرد سالارانه در جامعه، که اعتیاد زنان را منفیتر از مردان می داند و همچنین سایر نگرش های اجتماعی درباره ناپسند تر بودن اعتیاد زن، یک مانع عمده درمان آنها محسوب می شود. حتی زنانی که خود می دانند از یک بیماری رنج می برند این نگرانی درد آور را که دیگران مشکل آنها را بپذیرند همراه خود دارند. آنها می ترسندکه خانواده شان، همراه، شریک، و یا جفتشان و یا حتی کارفرمایشان دیدگاه مسلط جامعه را که اعتیاد را یک مشکل اخلاقی می دانند، داشته باشند و آنها را در درمان حمایت نکنند.

بازداشت و زندانی کردن زنان به دلیل خطاهای مرتبط با مواد مخدر در دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته، جرائمی نظیر دزدی های کوچک، شریک شدن در برخی جرائم، فروش مواد مخدر، روسپی گری و ضرب و شتم و تهاجم.

 

اعتیاد در زنان و عوامل موثر در گرایش زنان به مواد مخدر

 

اعتیاد در زنان، عوارض خطرناکی دارد

کم ترین عارضه اجتماعی اعتیاد در زنان متلاشی شدن خانواده است. بر اساس آمار جهانی، اعتیاد در زنان، عوارض خطرناک تری نسبت به مردان ایجاد می کند. برای مثال فاصله زمانی اولین تجربه مصرف مواد مخدر، تا تزریق در زنان بطور متوسط ۲ سال طول می کشد در حالیکه این زمان در مردان حدود ۸ سال است. با این حساب زنان ۶ سال زودتر از مردان به ورطه وابستگی شدید، که درمان آن طبعا سخت تر و عوارض جسمی - روانی - اجتماعی آن نیز به مراتب بیشتر است کشیده می شوند.

مرگ در اثر مصرف مواد مخدر نیز در زنان و دختران سریعتر رخ می دهد. بخصوص مصرف بیش از حد، خودکشی و تصادفات ناشی از آثار مصرف برخی مواد مخدر علت اصلی مرگ و میر در زنان معتاد است. همچنین به دلیل اینکه اعتیاد در زنان زمینه ساز سایر انحرافات است، استفاده تزریقی از مواد مخدر و وجود سرنگ های مشترک، همچنین رابطه جنسی پرخطر در این زنان خطر ابتلا آن ها به ایدز، هپاتیت و سایر بیماری های مقاربتی را افزایش می دهد.

جالب اینکه در بعد درمان، پیش آگهی بهتری در زنان نسبت به مردان وجود دارد و این مساله امیدواری بیشتری در به نتیجه رسیدن اقدامات درمانی در زنان معتاد ایجاد می نماید. اما از سوی دیگر یک سری موانع نیز در مقابل زنان جهت اقدام به درمان اعتیاد وجود دارد که بایستی به آنها توجه نمود. شاید مهم ترین مانع در درمان اعتیاد زنان در این بین، باورها و نگرش های موجود در جامعه در مورد زنان معتاد باشد. اگر چه افراد جامعه می توانند اعتیاد را در مردان یک نوع بیماری فرض کنند اما در مورد زنان معتاد شرایط متفاوت است.

متاسفانه اغلب افراد اعتیاد را در زنان یک موضوع غیر اخلاقی می دانند تا یک بیماری. در واقع نگرش های اجتماعی منفی موجود درباره رفتار غیر اخلاقی زنان معتاد، مانعی بزرگ در راه درمان اعتیاد در زنان می باشد. چرا که زنان با درونی نمودن نگرش موجود در جامعه مبتنی بر اینکه اعتیاد در واقع نوعی تزلزل اصول اخلاقی در آنهاست از درمان خود اجتناب می نمایند یا از معرفی خود به عنوان معتاد در انظار و مجامع عمومی شرمسار می شوند.

در ایران، در حال حاضر هیچ گونه خدمات اختصاصی برای زنان معتاد وجود ندارد و حتی برخی از خدمات و مراکز فقط به مردان اختصاص دارند. لیکن با توجه به اینکه مصرف مواد مخدر در زنان، ناهنجارتر از مردان تلقی می گردد، زنان معمولا از مراجعه به مراکز درمانی معتادان که بیشترین مراجعه کنندگان آن ها مردان هستند اکراه دارند.

با توجه به اینکه مراکز درمانی مهم ترین مکان دسترسی به معتادان هستند و بیشترین میزان اطلاعات مربوط به معتادان از این مراکز تامین می شود، شیوع اعتیاد در زنان کمتر از میزان واقعی تخمین زده می شود. نادیده گرفتن و یا توجه اندک به بحث اعتیاد زنان در آینده ای نه چندان دور عواقب ناگواری را بر اجتماع تحمیل می کند. بنابراین اگر اعتقاد بر این است که "ماهی را هر وقت از آب بگیری، تازه است" باید برای رفع این معضل اجتماعی، تدابیری اساسی اندیشید.



شارژ سریع موبایل