بسیاری از افراد گمان می کنند با کنترل زندگی اطرافیانشان می توانند کنترل بیشتری بر زندگی خودشان نیز داشته باشند. هر چند که بسیاری اوقات این تلاش، نتیجه معکوس می دهد و نه تنها اضطراب فرد را کم نمی کند، بلکه بر نگرانی های او نیز اضافه خواهد کرد.
1- وقتی می خواهید برای خود خرید کنید، ترجیح می دهید به تنهایی این کار را بکنید یا اینکه فرد دیگری هم همراهی تان کند؟
الف) دوست دارم کسی همراهی ام کند
ب) برایم فرقی نمی کند
ج ) وقتی می خواهم برای خودم خرید کنم، دوست دارم تنها باشم
2- آیا دوست دارید حیوان خانگی داشته باشید؟
الف) خیر
ب) بله
ج ) بله، الان یک حیوان خانگی دارم و بیشتر اوقات هم داشته ام.
3- آیا فکر می کنید اگر شما یکی از مقامات رده بالای کشور بودید، حتما در کشور بهبود چشمگیری حاصل می شد؟
الف) خیر
ب) احتمالا
ج ) بله
4- کدام یک از این موارد شما را بیشتر می ترساند؟
الف) پنج سال در یک جزیره ناآشنا زندگی کنم
ب) پنج سال در زندان باشم
ج ) پنج سال در میدان جنگ، با دشمن مبارزه کنم
5- آیا دوست دارید مسئول نمایش فیلم در سینما باشید؟
الف) فرقی نمی کند
ب) هرگز، این کار به شدت خسته کننده است
ج ) بله
6- شما سال پیش از محل کار قبلی تان بیرون آمدید و چند روز پیش به طور اتفاقی در خیابان یک یاز همکاران سابق تان را دیدید، وقتی از او در مورد اوضاع شرکت می پرسید، دوست دارید چه پاسخی بشنوید؟
الف) شرایط خیلی خوب شده است
ب) شرایط تغییر خاصی نکرده است
ج ) از وقتی رفتی، همه چیز به هم ریخته است
7- یک یاز دوستان تان به همراه جمعی از بچه های دانشگاه کار جدیدی را آغاز کرده اند و به شما پیشنهاد همکاری داده است، نظر شما چیست؟
الف) بسیار خوشحال می شوم و آن را قبول می کنم
ب) کمی تعجب می کنم اما ترجیح می دهم به تنهایی و برای خودم کار کنم
ج ) اصلا دوست ندارم با دوستانم همکار شوم، به همین دلیل پیشنهاد او را رد می کنم
8- اگر ناگهان اطرافیانتان شما را با اسم هایی که به نظرشان به شما می آید؛ مثلا «نچشم آبی» یا «موفرفری» صدا بزنند، چه حسی پیدا می کنید؟
الف) دوست ندارم، بنابراین به آنها می گویم مرا با اسم خودم صدا بزنند
ب) برایم مهم نیست
ج ) خوشحال می شوم؛ چون حتما با من احساس صمیمیت کرده اند
9- دستخط تان چگونه است؟
الف) بسیار زیبا
ب) معمولی
ج ) افتضاح و ناخوانا
10- هم شما و هم همسرتان می توانید رانندگی کنید. وقتی با هم بیرون می روید، ترجیح می دهید کدام تان رانندگی کنید؟
الف) همسرم
ب) برایم فرقی نمی کند
ج ) من
11- آیا اجازه می دهید دیگران صحبت شان را تمام کنند یا مدام میان صحبت هایشان می پرید و جملات شان را تمام می کنید؟
الف) معمولا صبر می کنم تا صحبت شان تمام شود
ب) معمولا میان صحبت شان می پرم یا جملات شان را تمام می کنم
ج ) متاسفانه معمولا این کار را می کنم و با اینکه این اخلاقم را دوست ندارم، نمی توانم خودم را اصلاح کنم
12- کدام یک از این موارد بهتر شما را توصیف می کنند؟
الف) وابسته
ب) متعادل
ج ) مهم و اثرگذار
13- اگر شرایط به میل تان نباشد، بدخلقی می کنید؟
الف) نه، سعی می کنم خودم را نگه دارم و بدرفتاری نکنم
ب) گاهی
ج ) بله
14- اگر شماره تلفن یکی از آشنایان را گم کرده باشید، از دوست و آشنا به دنبال شماره او می گردید؟
الف) نه. معمولا صبر می کنم تا خودش با من تماس بگیرد.
ب) فقط اگر کار مهمی با آن فرد داشته باشم.
ج ) حتما سعی می کنم از هر طریقی که شده است، شماره آن فرد را پیدا کنم؛ حتی اگر کار مهمی با او نداشته باشم
15- آیا شکمو هستید؟
الف) خیر
ب) به نظر خودم اصلا شکمو نیستم اما گاهی اطرافیانم مرا اینطور صدا می زنند
ج ) اگر منظور این باشد که از خوردن یک غذای خوشمزه که بسیار از آن لذت می برم، نمی توانم دست بشکم، بله من شکمو هستم
16- آیا دوست دارید در مورد دیگران و زندگی خصوصی آنها بیشتر بدانید؟
الف) خیر
ب) همیشه نه اما هر از گاهی از بودن در جمع افرادی که در مورد دیگران صحبت می کنند، لذت می برم
ج ) بله
17- آیا وقت و هزینه زیادی صرف ظاهرتان می کنید؟
الف) خیر
ب) بیشتر اوقات خیر اما دوست دارم ظاهرم مرتب و آراسته باشد
ج ) بله، اینکه چگونه در برابر دیگران ظاهر شوم برایم بسیار اهمیت دارد
18- آیا تاکنون بین دو نفر واسطه گری کرده اید؟
الف) هرگز
ب) یک بار
ج) بیش از یک بار
19- دوست دارید خودتان میهمانی برگزار کنید یا به میهمانی دعوت شوید؟
الف) دوست دارم دعوت شوم
ب) برایم فرقی نمی کند
ج ) دوست دارم میهمانی برگزار کنم
20- در میهمانی فردی را می بینید که حس می کنید می تواند دوست خوبی برایتان باشد، دوست دارید تا پایان میهمانی کدام یک از این اتفاقات رخ دهد؟
الف) دوست دارم با او سر صحبت را باز کنم و شماره اش را بگیرم تا بعدا بتوانم با وی در تماس باشم
ب) همان شب او را دعوت می کنم تا چند روز بعد به منزل من بیاید و مرا از تنهایی درآورد
ج ) او را برای فردای آن روز به منزلم دعوت می کنم
21- آیا به سادگی به دیگران اعتماد می کنید؟
الف) به ندرت به کسی اعتماد می کنم
ب) معمولا
ج ) همیشه
22- آیا موافق آشنایی های قبل از ازدواج هستید؟
الف) خیر، این آشنایی ها یک اشتباه بزرگ هستند
ب) این نوع آشنایی ها گاهی مفید هستند و فقط بعضی ها خود واقعی شان را نشان می دهند
ج ) بله
23- آیا تاکنون از اینکه شرایط تحت کنترل تان نیست، مضطرب شده اید؟
الف) هرگز یا به ندرت
ب ) معمولا
ج ) همیشه
24- آیا دوست دارید همسرتان در بالاترین رتبه در محل کارش باشد؟
الف) خیر، دوست دارم در همان رتبه ای که هست، باقی بماند
ب ) من او را تشویق نمی کنم اما اگر خودش دوست داشته باشد، من هم برایش خوشحال می شوم
ج ) بله، من بهترین ها را برای همسرم می خواهم و دوست دارم همواره موفق باشد
25- آیا از زندگی تان راضی هستید؟
الف) بله
ب ) تا حدودی
ج ) خیر، من لیاقت بیشتر و بهتر از این را دارم.
کنترل کردن خود، کاری است که همه ما در طول زندگی کمابیش آن را انجام داده ایم اما برخی مدام مشغول کنترل خود هستند و برخی دیگر هر از گاهی خود را کنترل می کنند و عده معدودی هم چندان عقیده ای به کنترل کردن خود ندارند و دوست دارند همانگونه که واقعا هستند و فکر می کنند، دیده شوند.
افرادی که خود را کنترل می کنند هر قدر هم که در این زمینه مهارت داشته باشند، بالاخره زمانی خود واقعی شان را نشان می دهند یا اگر احساسات شان را پنهان کنند، ناگهان در برخی از رفتارهایشان حس واقعی خود را نشان می دهند. کنترل کردن ابعاد مختلفی دارد؛ مثلا کنترل ظاهر، غذای مورد علاقه، رفتار، احساسات، نحوه صحبت کردن و ...
در واقع کنترل ظاهر گاهی در بعضی افراد به حدی زیاد می شود که دست به اعمال جراحی زیبایی می زنند. بیشتر افراد نه تنها مدام در حال کنترل خود هستند، بلکه تلاش می کنند زندگی اطرافیانشان را هم کنترل کنند؛ چون تنها در این صورت است که احساس آرامش می کنند و می توانند نگرانی هایشان را کم کنند.
بسیاری از این افراد گمان می کنند با کنترل زندگی اطرافیانشان می توانند کنترل بیشتری بر زندگی خودشان نیز داشته باشند. هر چند که بسیاری اوقات این تلاش، نتیجه معکوس می دهد و نه تنها اضطراب فرد را کم نمی کند، بلکه بر نگرانی های او نیز اضافه خواهد کرد.
موارد زیر از جمله نشانه های افرادی است که سعی می کنند خودشان را کنترل کنند تا فرد دیگری به نظر بیایند آنان:
* معتقدند دانش، قدرت می آورد. مدام در حال تلاش برای افزایش اطلاعات خود هستند، بخصوص در مورد انسان ها
* تلاش می کنند بر دیگران به خصوص همسرشان، مسلط باشند
* عاشق برگزار کردن میهمانی هستند؛ چون همه چیز در میهمانی تحت کنترل خودشان است.
* کارهایی مثل واسطه گری را دوست دارند؛ چون می توانند بر دیگران تاثیر بگذارند و شرایط را کنترل کنند.
* به ظاهرشان بسیار اهمیت می دهند.
* به عادت ها و علایق اطرافیانشان بسیار علاقه مندند.
به طور کلی کسی که مدام خود و اطرافیانش را کنترل می کند، نیاز دارد که خودش هم تحت کنترل باشد و از غیرقابل کنترل بودن اوضاع وحشت دارد و وقتی این حالت در او شدت یابد، سعی می کند از هر طریقی که می تواند، حتی قهر، زورگویی و دعوا دیگران را کنترل کند.
محاسبه امتیازات
برای پاسخ ج 2 امتیاز و پاسخ ب 1 امتیاز در نظر بگیرید و برای پاسخ الف هیچ امتیازی در نظر نگیرید.
امتیاز 36 تا 50
امتیاز شما نشان می دهد تا حدی علاقمند به کنترل کردن خود و شرایط هستید. البته احساس می کنید که زندگی تان را تحت کنترل دارید. بهتر است این حس کنترل را در خودتان مدیریت کنید و اجازه ندهید این حس بیش از این در وجودتان رشد کند؛ چون اگر نتوانید این ویژگی را در حالت تعادل نگه دارید، زندگی را به کام خود و اطرافیان تان تلخ خواهید کرد.
البته اینکه مدیر زندگی خود باشیم، بسیار خوب و پسندیده است اما یادتان باشد که زندگی یک بازی گروهی است که ما برای موفقیت در آن به کمک، عشق، احترام و ارتباط با دیگران نیاز داریم.
ما نمی توانیم از زندگی انتظار داشته باشیم که فقط مطابق میل ما پیش برود. گاهی کنترل کردن را کنار بگذارید، خودتان را به دست دریا بسپارید تا شما را به ساحل امنی که برایتان بهتر می داند، برساند.
امتیاز 21 تا 35
شما در وضعیت متعادلی قرار دارید. نه بیش از حد سعی در کنترل کردن خود، شرایط و اطرافیان تان دارید و نه تحت کنترل دیگران هستید. یکی از اولویت های زندگی برای شما این است که در زندگی خود و ارتباط با اطرافیان تان تعادل را حفظ کنید. شما معتقدید یک دست صدا ندارد، همچنین این جمله را عمیقا باور دارید که «مشکلی که دیگران در رفع آن مشارکت کنند، قطعا برطرف خواهد شد.»
شما معتقدید مشورت و همکاری بهترین راه موفقیت و شادابی در زندگی هستند و به همین دلیل زندگی را ساده تر از افرادی می دانید که مدام می خواهند خودشان به تنهایی بار مشکلات را به دوش گرفته و همه چیز را تحت کنترل خود بگیرند.
امتیاز کمتر از 20
شما نه تنها اهل کنترل کردن نیستید، بلکه برعکس به همه جنبه های زندگی خیلی ساده نگاه می کنید و اصلا آن را جدی نمی گیرید. شما انتخاب کرده اید با همین شرایطی که هست، زندگی کنید و دلیلی برای کنترل امور نمی بینید. شما خود را در مسیر زندگی انداخته اید و همراه با مسیر زندگی پیش می روید. تنها مشکلی که وجود دارد این است که اطرافیان تان خیلی ساده می توانند شما را تحت کنترل خود دربیاورند. به خاطر بسپارید که شما مالک زندگی تان هستید و باید خودتان زندگی تان را مدیریت کنید؛ پس باید برای زندگی تان برنامه ریزی کنید تا بتوانید زندگی تان را مطابق خواست و اراده خود و اهداف تان پیش ببرید.