برای بعضی از ما خانواده آنقدر مهم است كه حتی تصور زندگی بدون پدر و مادر برایمان ممكن نیست. از آن طرف عدهای هم هستند كه دلشان میخواهد هرچه سریعتر روزهای نوجوانی را سپری کنند، از اوایل جوانی از خانواده فاصله بگیرند، دوستان تازهای را جایگزین اعضای خانواده كنند و خودشان انتخاب كنند كه به جای خانواده با چه كسانی معاشرت داشته باشند.
البته ممكن است افرادی هم در ظاهر خانواده گریز باشند اما حمایت از خانواده در لایههای زیرین شخصیتشان دیده شود. به كمك این تست میتوانید بفهمید خانواده اولویت چندم زندگی شماست و دیدگاهتان نسبت به خانواده چگونه است.
هر چند وقت یكبار با پدر و مادر یا خواهر و برادرهای خود به مسافرت میروید؟
- بیشتر مواقع
- هیچ وقت
- به ندرت
- همیشه
فرض كنید خواهر شما تصمیم گرفته از شوهرش كه مرد فوقالعادهای است، جدا شود. در این شرایط چه كار میكنید؟
- با خواهرتان صحبت کرده، سعی میكنید به او بفهمانید تصمیم او اشتباه است.
- دخالت نمیكنید چون به شما ربطی ندارد.
- به او خاطرنشان میكنید كه میتوانید حمایتش كنید؛ با این وجود لازم نیست همه جزییات را به شما بگوید.
- به او میگویید كه بزرگترین اشتباه زندگیاش را مرتكب میشود.
موقعیت كاری خوبی پیش آمده و برای مدت دو سال باید خارج از كشور زندگی كنید. در این شرایط ارتباط خانواده با شما به چه شكل خواهد بود؟
- بهطور مرتب به دیدارتان میآیند و به شما سر میزنند.
- بهطور حتم چند بار به مدت كوتاهی نزد شما خواهند بود.
- هرگز نمیآیند و در این مدت آنها را نمیبینید.
- نظری ندارید؛ ممكن است بیایند یا نیایند. بستگی به شرایط دارد.
نظرتان درباره عید چیست؟
- یك جشن خانوادگی لذتبخش است
- كار و مشغله زیادی دارد.
- باید كلی هدیه بخرید و غذا و تنقلات زیادی تدارك ببینید؛ با اینها از آن لذت میبرید.
- موقعیتی مثل سایر روزهاست كه لازم نیست حتما زمان زیادی را با خانوادهتان بگذرانید.
برادرزادهتان كه خیلی با او رفت و آمدی ندارید در نزدیكی خانه شما دچار تصادف شده، به شما تلفن میكند و كمك میخواهد. چه طور فكر میكنید؟
- ماشین او بیمه دارد و بیمه برای همین موقعیتهاست.
- در اسرع وقت خودتان را به او میرسانید.
- اگر حال و حوصله داشته باشید به او كمك میكنید؛ در غیر این صورت خیر.
- به هر حال به كمك او میروید اما با بیمیلی.
برادر شما به شجرهنامه علاقه زیادی دارد و درخت خانوادگی شما را ترسیم كرده است. نظرتان چیست؟
- فكر میكنید این كار عالی است و همیشه علاقهمند هستید از یافتههای جدید او باخبر شوید.
- دلیلش را نمیفهمید اما از خوشحالی او شاد میشوید.
- این كار برایتان استرسزا است؛ اگر در این كنكاشها به اسرار خانوادگی وحشتناكی برسید چه كار كنید؟
- درباره این موضوع بحث نمیكنید چون برایتان به هیچ وجه جذاب نیست.
دخترخاله عزیزتان سه ماه است كه بیكار شده و درباره این موضوع به هیچ كس حرفی نزده است. چه كار میكنید؟
- او را به حال خودش رها میكنید. شاید هنوز وقتش نشده كه درباره این موضوع با كسی صحبت كند.
- به سرعت با او تماس میگیرید تا در صورت لزوم به او كمك كنید.
- برای اینكه بفهمید چه اتفاقی افتاده به او زنگ میزنید اما اگر او به موضوع اشاره نكند، شما هم حرفی نمیزنید.
- به او زنگ میزنید و مراقبت هستید كه با حرفهایتان موجب رنجش او نشوید.
بین شما و خواهر شوهر تان هیچ گونه ارتباط عاطفیای وجود ندارد. اما او دندانپزشك ماهری است و مشكلات افراد فامیل را به رایگان برطرف میكند. از طرفی دندان شما خراب شده، چه كار میكنید؟
- ترجیح میدهید نزد دندانپزشك قدیمی خودتان بروید.
- از اینكه نزد او بروید احساس خوبی ندارید، اما به هر حال میروید.
- البته كه دندانپزشك شما میشود.
- این دیدارها سبب میشود كه بتوانید پیوند عاطفی بهتری با او برقرار كنید.
در روز مادر معمولا چه برنامهای دارید؟
- همیشه برای مادرتان یك هدیه كوچك یا شاخه گل میخرید و به دیدارش میروید.
- به او تلفن میكنید.
- دبعضی وقتها كاملا فراموش میكنید.
- همه اینها بهانههای تجاری است تا جیب شما را خالی كنند اما شما بهطور حتم گول نمیخورید و چیزی نمیخرید.
پدربزرگ شما ویلایی اجاره كرده و همه بچهها و نوههایش را به این ویلا دعوت كرده است. همه از این موضوع بسیار خوشحال هستند. واكنش شما چیست؟
- جرأت مخالفت ندارید، اما پیش خودتان فكر میكنید كه اوقات خوشی در انتظارتان نیست.
- این موقعیت را در اختیار سایر افراد فامیل قرار میدهید و انصراف میدهید.
- فكر میكنید خبر فوقالعادهای است و برای جشن، پدربزرگ را به ناهار دعوت میكنید.
- فكر میكنید مدیریت چنین برنامهای بهطور حتم دشوار است اما میتواند همه را خوشحال كند.
برادر شوهر شما مسبب پخش شایعات مختلف در بین افراد فامیل است. چطور با این موضوع كنار میآیید؟
- سعی میكنید تا آنجا كه امكان دارد با او همصحبت نشوید.
- با او مقابله میكنید.
- از همسرتان میخواهید با او صحبت كند.
- او را به حال خودش رها میكنید و با او كاری ندارید.
اگر بیشتر پاسخهایتان سبز است...
در حد متعادل برای خانواده ارزش قائل هستید
حمایت از خانواده برایتان بار اضافی نیست. البته در همه فرهنگها افرادی پیدا میشوند كه شاید تعامل و برقراری ارتباط خانوادگی با آنها ساده نباشد و در چنین شرایطی رابطه خانوادگی به چالشی جدی تبدیل شده و لذتبخش نباشد اما شما خوب میدانید كه چطور با شرایط پیچیده و روابط نامطلوب كنار بیایید و اوضاع را ختم بخیر كنید. البته تمایل به بودن در كنار خانواده در برهههای مختلف برای شما متفاوت است؛ برای مثال آنقدر كه در كودكی دلتان میخواسته با خانواده باشید در جوانی به كمی فاصله نیاز دارید.
ممكن است در مواقعی این احساس به شما دست دهد كه مشكلات آنها برایتان قابل تحمل نیست و به همین دلیل از آنها فاصله بگیرید. در چنین مواقعی سعی كنید دیدگاهتان را تغییر دهید. خانواده شما دنیای كوچكی است كه احتمال دارد تنش و آزردگیهایی هم در آن دیده شود. نكته مهم اینجاست كه یاد بگیرید در مواقع بروز مشكل فارغ از احساساتی شدن به مسائل نگاه كنید و رفتار منطقیتری داشته باشید.
اگر بیشتر پاسخهایتان آبی است...
تا حدودی به خانوادهتان عشق میورزید
به عنوان یك اصل میدانید كه خانواده بنیان شگفتانگیزی است و افرادی كه نمیتوانند در كنار خانواده خوشحال باشند شانس بزرگی را از دست دادهاند. اما با وجود اینكه نسبت به مزایای ارتباط خانوادگی آگاهی دارید دلتان نمیخواهد در ساختار خانواده سنتی گرفتار شوید و قوانین دست و پاگیر این ارتباط در زندگیتان ریشه داشته باشد. در واقع دلیلی ندارد كه اگر از فامیل خوشتان نمیآید تظاهر كنید كه آنها را دوست دارید.
فكر میكنید علاقه و دوست داشتن نباید برپایه شجرهنامه باشد بلكه باید از ته قلب جاری شود. با این وجود گاهی اوقات احساس وظیفه میكنید كه وقتی شخصی از خانواده به شما نیاز دارد، به او كمك كنید. شاید هم دوستانی دارید كه فكر میكنید میتوانند مثل خانواده شما باشند. با وجود اینكه چنین روابطی اشكال ندارد از خودتان بپرسید از چه چیز خانواده فرار میكنید، آیا كودكی خوبی نداشتهاید؟ در نهایت بهتر است فاصله شما از خانواده آنقدر زیاد نباشد كه اگر لازم شد نتوانید زخمهای ارتباطی را ترمیم كنید.
اگر بیشتر پاسخهایتان قرمز است...
خانواده اولویت اول زندگیتان نیست
وقتی به دوران كودكی بر میگردید موجی از خاطرات خوب و خوشحال كننده را به یاد میآورید كه شما را مسرور میكند. خانواده هم در این تجربیات لذت بخش با شما سهیم هستند و احساس امنیت خاطر را برایتان فراهم میكنند اما فكر میكنید كه گذشته بخشی از زندگی است كه تمام شده، وقتش رسیده كه از خانواده جدا شوید و ارتباط با دوستان و افراد تازهای را تقویت كنید.
اما بهتر است ضمن اینكه در تلاش هستید وابستگی عاطفی كمتری با خانواده داشته باشید، به این نكته دقت كنید كه شاید در مواقعی نیاز داشته باشید روی حمایتهای خانوادهتان تكیه كنید و سایر ارتباطات به اندازه خانواده برایتان محكم و قابل اعتماد نباشند. افراد خانواده در هر شرایطی از شما حمایت میكنند. البته از این بابت درست فكر میكنید كه نباید به سادگی به همه خواستههای افراد خانواده تن در دهید. به هر حال بهتر است برای هر ارتباط حد و مرزی قائل شوید و به بهانه استقلالطلبی بیش از حد از خانوادهتان فاصله نگیرید.
اگر بیشتر پاسخهایتان بنفش است...
به خانوادهتان خیلی بها میدهید
سالیان سال زندگی با خانواده سبب شده كه پیوند عاطفی عمیقی بین شما ایجاد شود. نسبت به خواهر و برادرها و حتی با سایر بچههای فامیل هم ارتباط خوبی دارید و همه آنها تاریخچه خانوادگی خاص و منحصر به فردی را به ارمغان میآورند كه برایتان ارزش زیادی دارد.
البته در همه ارتباطات فامیلی آشفتگیهایی هم دیده میشود که طبیعی است اما شما و خانوادهتان در تلاش هستید تا اوضاع آرامی داشته باشید. به عنوان یك فرد خانوادهدوست همیشه از افراد خانواده حمایت میكنید اما بخش ناخوشایند قضیه و تنها نكته منفی این حالت این است كه شاید در مواقعی وابستگی زیاد به خانواده برایتان دردسرساز شود و در روزهای سخت نتوانید خودتان به تنهایی و بدون حمایتهای خانواده از پس مشكلات بر آیید. علاوه بر این ممكن است وابستگی زیاد به خانواده در زندگی مشترك شما هم چندان مورد قبول همسرتان نباشد و از این رابطه زیادی شاكی شود. در نتیجه بهتر است اصل تعادل را فراموش نكنید.
چطور با پدر خانواده ارتباط بهتری داشته باشید؟
بعضی از دخترها در حدی كه با مادرشان صمیمی هستند با پدر ارتباط خوبی ندارند و میتوان گفت بهطور كلی ارتباط دخترها با پدرهایشان از نظر عاطفی ضعیفتر است. در واقع دخترها با مادرهایشان ارتباط عاطفی بهتری دارند و این ضعف رابطه عاطفی با پدر شاید به تفاوتهای جنسیتی آنها ارتباط داشته باشد. از سوی دیگر برخی از دخترها با پدرهایشان رودربایستی همراه با دوری دارند، با آنها حرف نمیزنند و در مسیر ادامه تحصیل و حتی هنگام ازدواج نمیتوانند مشكلاتشان را مطرح كنند.
به چنین دخترانی توصیه میشود برای اینكه با پدر خود ارتباط بهتری داشته باشند خودشان برای پیوندهای عاطفی تلاش كنند. گاهی اوقات این فاصلهها به حدی زیاد است كه حتی بیان حرفهای ساده با چالش ها و اختلاف نظرهای زیاد همراه میشود و دوری پدر و دختر را بیشتر میكند. پس بهتر است دخترها به بهانههای مختلف با پدرشان صحبت كنند. میتوانند در مورد موضوعات خیلی ساده مانند فیلمی كه در تلویزیون میبینند، سر صحبت را باز كنند. تحقیقات نشان میدهد دخترهایی كه با پدرشان ارتباط خوبی دارند در آینده هم احتمال اینكه با همسرشان مشكل پیدا كنند به مراتب كمتر است.
این موضوع در ازدواج موفق دخترها و زندگی مشترك آنها تاثیر زیادی دارد چون دخترها یاد میگیرند كه چطور باید با مردها صحبت كنند. علاوه بر این میفهمند كه اگر درخواستی دارند با چه دایره لغات یا چه لحنی خواستهشان را بیان كنند. در این صورت شناختها بیشتر شده و احتمال سوءتفاهمها كاهش مییابد.