آمدن یك رقیب تازه میتواند خواهر بزرگتر را از تخت پادشاهی پیاده و آرامش را برای مدتی از قلمروی او دور كند. گرچه اغلب پدر و مادرها میگویند برای تنها نبودن فرزند اول، سختی دوباره بچهدار شدن را به جان خریدهاند اما بچههای بزرگتر حداقل در ماهها و سالهای اول میگویند كه از آمدن تازهواردی كه از نظر خودشان میخواهد جای آنها را بگیرد، زیاد هم خوشحال نیستند.
حیدر حسینی، روانشناس كودك میگوید شاید بچههای كوچكتر تا سالها فرزند بزرگتر را سپر بلای خودشان كنند و با اطمینان روی مسیری كه فرزند بزرگتر در آن بارها زمین خورده قدم بگذارند اما نمیتوان حضور فرزند دوم برای كودك اول را هم خالی از خیر و لطف دانست. این روانشناس میگوید بودن فرزند بزرگتر در خانه، خیلی از كارها و تصمیمگیریها را برای عضو كوچكتر آسان میكند و البته در مقابل بزرگترها هم با آمدن این تازهوارد مسوولیتپذیری و نمایش قدرت را تجربه میكنند و زودتر از تكفرزندها بسیاری از جنبههای رشد را طی میكنند.
كوچكترها پادشاهی نكنند
كودكی كه پیش از این یكهتاز بوده، بهخاطر آرامش نوزاد تازهوارد، حق تماشای تلویزیون با صدای بلند را از دست میدهد، منابع مالی خانواده و توجه پدر و مادر دیگر به او محدود نمیماند. فرزند بیرقیب خانواده، حالا نیمی از داشتههایش را از دست داده و همین كافی است تا بهخاطر تولد خواهرش خشمگین باشد.
هر فرزندی كه به دنیا میآید، جایگاه كودك بزرگتر را تهدید میكند. تهدید قدم نورسیده برای خواهر بزرگتر، همیشه به اختلافهای ساده و گذرا محدود نمیشود. گاهی ناآگاهی والدین آنقدر به كودك اول ضربه میزند كه او را به واپسروی مجبور میكند؛ یعنی كودك بزرگتر به عادت بچگیاش برمیگردد و عادات از دست رفتهای چون ناخن جویدن، شبادراری و. . . را از سر میگیرد. توجه افراطی والدین به فرزند نورسیده، میتواند تعادل روانی كودك بزرگتر را مختل كند اما فرزند بزرگتر همیشه شكست نمیخورد. گاهی پدر و مادرها از ترس واكنش فرزند اول به عضو تازهوارد به او توجهی نشان نمیدهند و به جای حل مشكل، فرزند كوچكتر را با بحران روبهرو میكنند.
به یك اندازه مادری كنید
فرزند بزرگتر برنامه مورد علاقهاش را میبیند كه عضو كوچكتر خانواده از راه میرسد و با قدرت گریه و جیغهایش شبكه تلویزیون را عوض میكند. مادر به چهره برافروخته دختر بزرگ نگاه میكند و از او میخواهد به نفع خواهر یا برادر كوچكش كنار برود.
گفتیم كه كشمكش و رقابت، جزء جدانشدنی روابط خواهرهاست اما اگر میخواهید اوضاع آرام بماند باید در این ارتباط تساوی را رعایت كنید. به یك میزان برایشان وقت بگذارید، به یك اندازه برای آنها خرید كنید و نیازشان به دیده شدن را به یك اندازه برآورده كنید. یادتان نرود توجه شما به فرزندانتان، اگرچه به یك اندازه است اما همیشه به یك شكل ابراز نمیشود. درحالیكه فرزند كوچكتر در جستوجوی نوازش است، فرزند بزرگتر به استقلال و احترام بیشتری نیاز دارد.
اما تساوی همیشه به معنای مشابهت نیست پس گمان نكنید همه چیزشان همشكل باید باشد و باید از آزادیهای مشابهی برخوردار باشند. بچههای بزرگتر اغلب به خود میگویند: «كسی كه درست عین من رفتار میكند، هویتم را از من میگیرد!» پس یكبار دیگر به شما یادآوری میكنیم كه هم اندازه بودن توجه، آزادیها، اختیارات و امكانات را با همشكل بودنشان اشتباه نگیرید و به فرزند كوچكتان اجازه ندهید كپی خواهر بزرگترش باشد.
بچه كوچك را جا نگذارید
دختر بزرگ میتواند با دوستهایش به تنهایی وقت بگذارد، با آنها بیرون برود و مثل بزرگترها لباس بپوشد. فرزند كوچك اعتراض میكند و همیشه این جمله را میشنود: «تو هم به سن او برسی، آزادیهای او را به دست میآوری!»
هرچه دختر بزرگتر به دوره بلوغ نزدیكتر میشود، تفاوت انتظارات او و خواهرش بیشتر میشود. تلاش خانوادهها برای اثبات این تفاوت، فرزند كوچكتر را آزرده میكند. میل فرزند كوچك به رقابت و همشكل شدن با خواهرش، گاهی مادر را نگران میكند اما اگر میخواهید نگرانی شما مسالهساز نشود، باید بیشتر از قبل هوشیار باشید! در قدم اول، به این موضوع توجه كنید كه گرایش كودك شما به داشتن آزادیها و امكانات خواهرش چقدر است؛ همه كودكان به یك اندازه حساس نیستند. پس اول حساسیت كودكتان را اندازه بگیرید و بعد قدم بردارید. عجیب نیست اگر شما و فرزند بزرگترتان، الگوی فرزند كوچكتر شده باشید.
پس در كنار وضع محدودیتها، خواستههای او را نادیده نگیرید. در قدم دوم باید با رفتاری درست به فرزند كوچكتر بفهمانید كه همیشه نمیتواند مثل خواهرش رفتار كند و امكانات و آزادیهای او را داشته باشد. به او نشان دهید در محدوده خود از توجه و محبت شما بهرهمند میشود و دلیلی ندارد از خواهرش تقلید كند. در سومین قدم، شما میتوانید با جایگزین كردن برخی موارد و كمرنگ كردن برخی محدودیتها به این جنگ خواهرانه پایان دهید. پس او را در فعالیتهای مشتركتان سهیم كنید. اگر خواهر بزرگتر را قبل از مهمانی با خودتان به آرایشگاه میبرید، دختر كوچك را از این اتفاق هیجانانگیز محروم نكنید و از آرایشگر بخواهید موی او را با توجه به سنش آرایش كند. دخترهای كوچك از اینكه در جمع شما و خواهر بزرگترشان جایی نداشته باشند، بیزارند.
پدر قانون بگذارد، مادر اجرا كند
بچهها اشتباه میكنند و با سرزنش پدرشان روبهرو میشوند اما مادر از راه میرسد و از فرزندش در برابر سرزنشهای پدر دفاع میكند. از این لحظه به بعد، كودك خوب میداند كه همیشه كسی هست كه بهخاطر اشتباهاتش از او حمایت كند.
دوره و زمانه عوض شده و حتی در جامعه سنتی ما هم، زنان در تصمیمگیریها و سیاستهای خانه بیش از پیش درگیر شدهاند. با این وجود، گمان نكنید شما و همسرتان باید به یك شیوه رفتار كنید حتی در دنیای مدرن هم وجود یك قانونگذار كه حرف آخر را میزند در خانه ضروری است.
روانشناسان میگویند بهتر است پدرها چنین نقشی را برای فرزندانشان بازی كنند. پس گرچه شما و همسرتان دور از چشم بچهها در مورد همه ریزهكاریهای تربیتی و بایدها و نبایدها توافق میكنید اما اجازه دهید برخی محدودیتهای خانه را پدر وضع كند. به فرزندتان با حرف و عمل آموزش دهید بعد از گذشت زمان معینی میتواند آنچه در آرزویش بوده را داشته باشد و برخی از این نصیحتها را از زبان پدر خانواده مطرح كنید.
خبرچین تربیت نکنید
فرزند بزرگتر به اندازه كافی قدرت دارد اما خواهر كوچكتر برای قدرت گرفتن، راهی جز خبرچینی را نمیشناسد. او برای پیروز شدن در دعواهای خواهرانه، رازهای خواهرش را فاش میكند و ریز و درشت رفتارهای خواهرش را به مادر گزارش میدهد.
فراموش نكنید میل به اعمال نظر در همه ما وجود دارد پس بچههایتان را از این قاعده مستثنا ندانید اما یادتان باشد واكنشهای كودكان با توجه به شرایط آنها برانگیخته میشود. اگر فرزند كوچكتان علیه خواهرش خبرچینی میكند با هوشمندی حرف او را گوش دهید اما هیجانزده واكنش نشان ندهید. مدتی صبر كنید تا هیجانات شما فروكش كند و دور از چشم خواهر یا برادر كوچكتر و بدون اشاره به گفتههای او ، با كودك بزرگترتان صحبت كنید.
از خواهر بزرگ مادر نسازید
دختر كوچكتر اشتباه میكند و در نبود مادر، خواهر بزرگ تنبیه او را وظیفه خود میداند. او كه گمان میكند جانشین مادر است، خواهر كوچكش را به هر بهانهای سرزنش میكند و برایش خط و نشان میكشد.
درحالیكه خواهرهای همسن و سال، مشغول سرگرم كردن هم هستند، خواهرهای بزرگتر خود را زیر بار مسوولیت سنگینتری میبینند. آنها بیشتر نقش مادر دوم را بازی میكنند و از تربیت خواهر كوچكتر گرفته تا تر و خشك كردنش را وظیفه خود میدانند.
روانشناسان میگویند، بزرگتر بودن به خواهرها قدرتی معجزهآسا میدهد؛ قدرتی كه اغلب تا پایان عمر باقی میماند. طبیعی است دختر بزرگ خانواده هم برای اثبات چنین قدرتی، گاهی به خواهرش زور بگوید. اما آنچه میتواند به این رفتار پایان دهد، واكنشی است كه شما به دعواهای آنها نشان میدهید. وظیفه شماست كه در مقابل قلدری دختر بزرگ بایستید و دور از چشم فرزند دیگر به خواهرش بفهمانید كه مسوولیت محدودی برای تربیت خواهر كوچكترش دارد و دلیلی ندارد كه نقش شما را در رابطه با او بازی كند. باز هم یادآوری میكنیم بچهها بیشتر از آنكه از نصیحتهای شما یاد بگیرند با رفتارتان آموزش میبینند.
از خودتان شروع كنید
یادتان نرود بچهها بیش از آنكه از نصیحتهای ما چیزی یاد بگیرند، عادتهای خود را با دیدن رفتار ما شكل میدهند. پس با نشان دادن محبت كلامی و نوازش كردن فرزندانتان، آنها را به هم نزدیكتر كنید. بررسیها ثابت كرده نشان دادن احترام نسبت به فرزندان، همسر و اطرافیانتان باعث میشود فرزندان شما به یكدیگر احترام بگذارند. اگر بچههای شما توانایی ابراز احساسات را یاد بگیرند، چند قدم از اختلافات رایج میان خواهر و برادرها فاصله میگیرند.
راز خانوادههای خوشبخت
اگر میخواهید دردسر مادر بودن را كمتر كنید، آرزو كنید صاحب دو فرزند دختر شوید. محققان میگویند خانوادههایی كه دو دختر دارند، كمترین میزان دعوا و سروصدا را تجربه میكنند و فرزندانشان در زمان بازی هماهنگترند. از نظر آنها تعداد فرزندان دختر و پسر و ترتیب تولدشان، میزان آرامش یا تنشهای خانه را تعیین میكند.
روزنامه دیلیمیل بهترین و بدترین ترتیبهای تولد را اینگونه که در زیر آمده معرفی میكند و میگوید، اگر شرایط خانواده شما مثل خانوادههای بالای این جدول است، به خوشبختی نزدیكتر هستید و هرچه به خانوادههای پایینتر نزدیك میشوید، تنش و دردسر به خانواده شما بیشتر پا میگذارد:
1. دو دختر
2. یك پسر و یك دختر
3. دو پسر
4. سه دختر
5. سه پسر
6. چهار پسر
7. دو دختر و یك پسر
8. دو پسر و یك دختر
9. سه پسر و یك دختر
10. سه دختر و یك پسر
11. دو پسر و دو دختر
12. چهار دختر
عشق كوچكترها را نادیده نگیرید
دختر كوچكتر مرد مورد علاقهاش را پیدا كرده اما خانواده نگران غرور دختر بزرگ هستند. آنها گمان میكنند در صورت ازدواج فرزند كوچكشان، دختر بزرگ شانس خوشبخت بودن را از دست میدهد.
مجرد ماندن دختر بزرگتر درحالیكه دختر كوچكتر ازدواج كرده است در جامعه سنتی موضوعی بحثانگیز است. كم نیستند خانوادههایی كه این اتفاق را ناشی از عیب دختر بزرگ میدانند اما همیشه هم دیگران روی دخترهای بزرگتری كه مجرد ماندهاند برچسب نمیزنند. حسادت خواهرانه اینجا هم به میدان میآید و خواهر بزرگتر از اینكه همتای كمسن و سالترش، آنچه او ندارد را از آن خود كرده، آزرده میشود. گذشته از حساسیتی كه جزء جدانشدنی رابطه خواهرهاست، گاهی والدین هم فرزند بزرگتر را تحریك میكنند و به او القا میكنند كه برخلاف خواهرش، شایسته دوست داشته شدن نیست.
در چنین شرایطی ازدواج خواهر كوچكتر احساس ناكامی را در خواهر بزرگتر ایجاد میكند و جامعه هم این باور را تقویت میكند. اما فراموش نكنید كه قرار نیست هیچكس بهخاطر ضعف دیگران محدود شود و از خواستهاش دست بكشد. شما نمیتوانید بهخاطر حسادت فرزند بزرگترتان، خواهرش را از این تجربه محروم كنید اما وظیفه شماست كه با كنترل و هدایت فرزندتان، این مفهوم را در ذهن او تغییر دهید و او را برای حفظ اعتماد به نفس و آرامشش حمایت كنید.
خانه را آرام كنید
مادری كه بچههایش تفاوت سنی زیادی با هم دارند، خودش را مسوول اختلاف آنها میداند. از نظر او این تفاوت باعث شده بچهها از هم فاصله بگیرند و دنیای یكدیگر را درك نكنند.
دو تا سه سال فاصله سنی به رابطهای امنتر و صمیمانهتری میان بچهها میانجامد. بعد از گذشت سه سال از تولد فرزند اول، نهتنها مادر شرایط جسمانی مطلوبتری پیدا كرده بلكه فاصلهای كه میان مادر و پدر بهخاطر مسوولیتهای جدید و تغییر شكل ارتباطشان ایجاد شده هم كمتر شده است. با این وجود، نمیتوان حكمی كلی صادر كرد. مثل دیگر موارد، تصمیمگیری برای تولد فرزند بعدی به شرایط خانوادهها بستگی دارد و اینكه خواهرها رابطه صمیمانهتری را تجربه كنند، به رابطه والدین، سبك فرزندپروری و سلامت روانی آنها وابسته است.
خانه را زنانه- مردانه نكنید
خواهرها و مادر از هم جدا نمیشوند؛ از خیابان گرفته تا مهمانی و خرید و آشپزخانه در هر محیطی در كنار هم جمع میشوند و به این دوستی نفوذناپذیر افتخار میكنند.
تشكیل كلونیهای دخترانه، اتفاقی است كه بسیاری از خانوادههای دختردار را تهدید میكند. در این خانوادهها، دختران و مادرشان یك حلقه ارتباطی را تشكیل میدهند كه اعضای غیر همجنس خانواده به ندرت امكان ورود به آن را دارند. این گروه زنانه با هم بیرون میروند، با هم تصمیم میگیرند، عادات یكدیگر را كسب میكنند و به مرور ارتباط آنها با افراد بیرون از حلقه ارتباطیشان محدود و دشوار میشود. درحالیكه بخش مهمی از عادات و ویژگیهای شخصیتی دختران با حضور پدر در خانواده اتفاق میافتد. اگر شما هم از نعمت داشتن فرزندان دختر بهرهمندید، فراموش نكنید كه این كلونیها اغلب آسیب بسیار جدی را به دنبال میآورند؛ آسیبی كه تا پایان عمر زندگی آنها را تهدید میكند و حتی بر روابط دختران و همسرانشان در آینده هم تاثیر میگذارد.
خواهرها را مقابل هم قرار ندهید
خواهر بزرگتری كه تازه وارد مدرسه شده، نمیتواند خواهر كوچكتری را كه كتابهایش را خطخطی كرده ببخشد و وقتی تازه حریم خصوصی را درك كرده از اینكه تهتغاری مدام سر از وسایل شخصیاش دربیاورد عذاب میكشد.
باز هم به جملات قبل بازگردید و یك بار دیگر اهمیت «اصل تساوی» را مرور كنید. هرگز بهخاطر آرامش و شادی یكی از فرزندانتان دیگری را قربانی نكنید. به فرزند كوچكترتان یاد دهید كه به حریم شخصی خواهر یا برادرش احترام بگذارد. گذشته از این، برای پایان دادن به گریههای كودك كوچكتر، هرگز داراییهای فرزند بزرگتر را بدون اجازه یا تمایل او در اختیار او قرار ندهید. همانطور كه شما دوست ندارید كسی بدون اجازه به كمد لباستان دستبرد بزند، فرزند شما هم زمانی كه كسی در وسایلش سرك میكشد یا میخواهد آنها را تصاحب كند، عذاب میكشد. پس هرگز به او نگویید.«تو بزرگتری! تو ببخش!»