خیانت تلخ است چه از طرف خانم خانه باشد و چه از طرف آقای خانه .خانه ای که هر کدام از طرفین دلشان جای دیگری مشغول شود، نمی تواند جای گرمی برای تربیت فرزند و رسیدن به آرامش محسوب گردد.
در گذشته آمار خیانت زنان نسبت به همسرانشان بسیار ناچیز بود و دلیل آن را می توان پایبندی بیشتر زنان به اصول مذهبی و حضور کمتر آنها در اجتماع و پایین بودن سطح ارتباطات زن و مرد در جامعه دانست، ولی در دهه های اخیر با پیشرفت هایی که زنان در زمینه شغلی و تحصیلی داشته اند و افزایش ارتباطات بیرون از چارچوب خانواده ، به وجود آمدن فضاهای مجازی و دسترسی آسان به اینترنت ، همچنین اشاعه و گسترش فساد و فحشا و شکستن قبح خیانت در رسانه های خارجی (ماهواره ) همه و همه زمینه را جهت خیانت در روابط زناشویی آماده ساخته است.
در منابع علمی موجود می توان خیانت را بر روی یک طیف در نظر گرفت طیفی که یک سر آن بی وفایی های عاطفی قرار دارد و در سر دیگر آن خیانت های جنسی.
خیانت و بی وفایی را می توان به 3 دسته تقسیم کرد که عبارتند از :
1) خیانت های عاطفی: در این نوع از بی وفایی های عاطفی یکی از زوجین به دلایلی مسائل عاطفی خود را با فردی که خارج از خانواده است در میان میگذارد و فرد غریبه ای تکیه گاه عاطفی همسر پیمان شکن می شود ، بی وفایی عاطفی اشکال فرعی دارد مانند ارتباط از طریق فضای مجازی، ارتباط در محیط کار یا ارتباطات تلفنی.
2) خیانت های جنسی : خیانت جنسی به معنای روابط جنسی مرد یا زنی دارای همسر با جنس مخالف است .این خیانت در همه فرهنگها ودر تمام اعصار امری ناپسند تلقی شده است.
3) خیانت های مرکب: در این نوع از خیانت فرددر آغاز درگیر مسائل عاطفی شده و در نهایت به مسائل جنسی کشیده می شود.(1)
دلایل بسیاری در سوق دادن زنان به سمت خیانت به همسرانشان وجود دارد که اگر این مسائل به وجود نمی آمد شاید خیانتی هم اتفاق نمی افتاد،
این دلایل عبارتند از :
1) عدم پایبندی به اصول دینی و اخلاقی: هیچ دین و مذهبی خیانت به همسر را نمی پذیرد . اصول اخلاقی نیز وفاداری به همسر را مورد اهتمام قرار داده است به همبن دلیل دیده می شود در میان زوج های مذهبی علی الخصوص زنان مذهبی خیانت به ندرت اتفاق می افتد.
2) برآورده نشدن نیازهای جنسی: بسیاری از مردان توجه لازم را جهت تامین نیازهای جنسی همسرانشان ندارند و به راحتی از این مسئله می گذرند در حالیکه همین بی توجهی می تواند مشکلات بسیاری را از لحاظ روحی و جسمی برای زنان ایجاد نماید و زمینه ساز بروز خیانت در آنها گردد.
3) مقابله به مثل : زنان که از جانب همسرانشان مورد خیانت قرار گرفته اند ممکن است در صدد انتقام گرفتن برآیند و با شوهرانشان مقابله به مثل نمایند.
4) سرد شدن روابط عاطفی: در صورتیکه روابط عاطفی زن و شوهر به سردی گراییده باشد و هیچ مهر و محبتی در میان آنها نباشد زمینه برای بروز خیانت آماده می شود ، زنان نیاز دارند که از همسرانشان محبت ببینند و اگر این مورد در خانه به دست نیاید ممکن است به جستجوی آن به بیرون ازچارچوب خانواده بروند.
5) عادی سازی روابط خارج از خانواده : متاسفانه با افزایش استفاده از ماهواره و پخش فیلم ها و سریالهایی که در آنها برقراری رابطه با شخص دیگری به جز همسر کاملاً عادی و طبیعی است ، به مروردر ذهن افرادی که مخاطبان این رسانه ها هستند این مسئله عادی شده و قبح آن از بین می رود و زمینه ایجاد انحراف آماده می گردد.
6) ازدواج های اجباری: زنی که بر خلاف میلش و به دلیل اصرار های خانواده تن به ازدواج می دهد احتمال بیشتری دارد که نسبت به همسرش خیانت کند.
7) مشکلات اقتصادی : برخی از زنان ممکن است به دلیل وضعیت نامناسب همسرشان از لحاظ مالی و اینکه او نمی تواند نیازهای اولیه همسرش را تامین نماید به سوی افرادی کشیده شوند که از لحاظ مالی دارای تمکن هستند.
8) آزار و اذیت های جسمی: زنانی که مورد خشونت های فیزیکی همسرانشان قرار میگیرند به دلیل ایجاد تنفر از همسرشان به دنبال پناهگاهی میگردندو به آغوش دیگری پناه می برند.
البته ممکن است بسیاری از این خیانت ها به مرحله خیانت جنسی نرسند و این زنان که مورد غفلت همسرانشان قرار گرفته اند با توجه بیشتر همسرانشان از سقوط در ورطه خیانت نجات یابند. ولی در نهایت می توان گفت خیانت به هر صورتی که باشد منفور و ناپسند است و هیچ زنی به هیچ دلیلی نباید این اجازه را به خود بدهد که دامان پاکش را جولانگاه حضور دیگران سازد.