چندی پیش مهدی صابری، رئیس هیأتمدیره انجمن حمایت از بیماران اختلال هویت جنسی از وجود تقریبی دو هزار و 500 فرد مبتلا به این اختلال در کشور خبر داد.
دختران و پسرانی كه اغلب با تمسخر، عدم درك و مخالفت خانواده و اطرافیان مواجه میشوند و همین مسئله موجب میشود تا علاوه بر سنگینی اختلالی كه با آن دست به گریبان هستند با افسردگی نیز دست و پنجه نرم كنند؛ روندی كه اگر كنترل و درمان نشود، میتواند بر فعالیتهای اجتماعی فرد تاثیر بگذارد و به مرور او را گوشهگیر و خانهنشین كند.
اگر شما هم فکر میکنید رفتارهای فرزندتان تداعیكننده جنس مخالفش است یا عملكرد و انتخاب او با آنچه باید باشد سازگاری ندارد، حتما این مقاله را بخوانید تا با علائم اختلال هویت جنسی و راههای صحیح برخورد با آن آشنا شوید. دکتر فاطمه رنجبر، متخصص اعصاب و روان و فلوشیپ روانپزشکی کودک و نوجوان شما را در این زمینه راهنمایی میکند.
وقتی بدن با روحیه جور درنمی آید!
در مسئله جنسیت دو موضوع مطرح است: آگاهی جنسی و نقش جنسی. آگاهی جنسی معمولا از حدود 3 سالگی به بعد اتفاق میافتد؛ برای مثال یک پسربچه میفهمد که پسر است و به تدریج متوجه تفاوتهای دو جنس میشود. تقریبا از 4یا 5 سالگی نیز مسئله کنجکاوی جنسی پیش میآید و کودک میخواهد بداند تفاوتهای بین دختر و پسر چیست. به موازات آگاهی جنسی، فرد نقش جنسی هم میپذیرد. برای مثال اگر دختر است تمایل دارد لباسهای دخترانه بپوشد یا عروسکبازی کند یا اگر پسر است دوست دارد ماشینبازی کند.
در دوران دبستان هم معمولا دوستیابیها به سمت جنس موافق است. سپس با رسیدن به دوره نوجوانی مسئله تمایلات جنسی پیش میآید و فرد به طور طبیعی به سمت جنس مخالف کشیده میشود. منتها گاهی اوقات آگاهی جنسی فرد متناسب با فیزیولوژیک بدنش نیست؛ برای مثال ممکن است از لحاظ فیزیولوژیک، آناتومی و هورمونها پسر باشد اما در عین حال آگاهی جنسی و تمایلاتش دخترانه باشد. چنین فردی مبتلا به اختلال هویت جنسی است و از همان دوران کودکی فکر میکند، دختر است.
ترانسکشوال کاذب هم داریم
ترانسکشوال کسی است که واقعا آگاهی جنسی و نقش جنسیاش با وضعیت آناتومیکی بدنش متفاوت باشد. بعضی از افراد هم ترانسکشوال کاذب هستند یعنی به صورت دورهای احساساتشان تغییر میکند برای مثال ممکن است یک دختر نوجوان خیلی دوست نداشته باشد در قید و بند محدودیتهای دخترانه قرار بگیرد به همین دلیل سعی میکند مثل پسرها رفتار کند اما درحقیقت از جنس خودش بدش نمیآید و قبول دارد که دختر است بنابراین فقط برای داشتن آزادی بیشتر آگاهی جنسیاش را به طور کاذب و دورهای تغییر میدهد.
شاید مشکل از هورمونها باشد
ترانسکشوالها قبل از اینکه بخواهند جراحی کنند، باید یک دوره تحت رواندرمانی قرار میگیرند تا مشخص شود آیا واقعا ترانس هستند یا خیر. شاید اگر بدانند بعد از تغییر جنسیت دیگر راه بازگشتی ندارند نظرشان را تغییر دهند. علاوه براین از لحاظ فیزیولوژیک و آناتومیک هم مورد بررسی قرار میگیرند.
یک ترانس واقعی تمام آزمایشها و هورمونهایش طبیعی و مطابق با جنسیت بدنش است و فقط خودش احساس میکند جنسیتش برعکس است بنابراین اگر در آزمایشها مشخص شود مشکلی وجود دارد دیگر به او ترانس واقعی نمیگویند. برای مثال ممکن است میزان هورمونهای زنانه یا مردانه در بدن بالا و پایین شده باشد و تمایلات طبیعی فرد با درمانهای هورمونی بازگردد.
كی نگران شویم؟
نقش جنسی تا حد زیادی تابع محیط است. برای مثال یک پسربچه از پدرش الگو میگیرد و دوست دارد مثل او باشد و یک دختربچه از مادرش الگوبرداری میکند اما کسانی که اختلال هویت جنسی دارند اگر پسر باشند دوست دارند بیشتر رفتارهای مادر را تقلید کنند و تمایلی به دوستی با گروه همسالان پسر ندارند.
تا زمانی که سن کودک پایین است این رفتارها خیلی برای اطرافیان عجیب نیست اما وقتی به دوره نوجوانی میرسد به جای اینکه به سمت جنس مخالف کشیده شود، جنس موافق را انتخاب میکند. برای مثال اگر پسر است سمت پسرها کشیده میشود چون خودش را دختر فرض میکند و ممکن است خیلی ظریف صحبت کند، لباس زنانه بپوشد، ابروهایش را بردارد و ...
برچسب نزنیم!
وقتی چنین فردی بزرگ میشود و به سن نوجوانی میرسد کمکم با مخالفهای خانواده و جامعه روبهرو میشود. گاهی اوقات برچسب همجنسگرایی یا هموسکشوال هم به آنها زده میشود بهخصوص در جوامعی که خیلی آگاهی ندارند و سنتی هستند درحالی که این افراد «ترانسکشوال» نامیده میشوند و از افراد « هموسکشوال» یا همجنسگرا کاملا متفاوت هستند اما متاسفانه جامعه این دو را با هم یکسان تلقی میکند.
درواقع این همجنسگرایی است که یک اختلال جنسی غیر طبیعی محسوب میشود و باید درمان شود چرا که به تمایلات و انتخابهای خود فرد بازمیگردد اما ترانسکشوالها واقعا تقصیری ندارند و بر اثر خطای طبیعت دچار این اختلال شدهاند.
حمایتهای دولت بیشتر شود
از دوران نوجوانی است که مشکلات برای این افراد شروع میشود زیرا این رفتارها در جامعه پذیرفته نیست بنابراین فرد دچار افسردگی میشود و احتمال سر زدن کارهای خطرناک در او بالا میرود. البته اگر بتواند به هر ترتیبی که شده تغییر جنسیت میدهد چون انگار همیشه در یک قفس زندانی بوده است. خوشبختانه این اختلال در ایران از خیلی سال پیش به عنوان یک بیماری شناخته شده و برای درمان آن فتوای فقها و مراجع هم وجود دارد حتی انجمن حمایت از ترانسکشوالهای واقعی هم تشکیل شده و بهزیستی و پزشکی قانونی هم به آنها کمک میکند تا تغییر جنسیت دهند؛ برخلاف خیلی از جوامع که حتی مدرنتر از ما هستند اما هنوز ترانسکشوال را قبول ندارند.
شاید مقصر پدر و مادر باشند!
گاهی اوقات بعضی خانوادهها دوست دارند فرزند پسر داشته باشند اما دختردار میشوند و سعی میکنند دخترشان را مثل پسرها تربیت کنند؛ ممکن است حتی لباسهای پسرانه تن او کنند و او را در بازیهای پسرانه شرکت دهند یا بالعکس، بعضی خانوادهها دوست دارند دختردار شوند اما پسر دار میشوند و او را مثل دخترها بار میآورند.
این افراد هم ترانسکشوال کاذب به حساب میآیند زیرا به دنبال یک عامل بیرونی دچار اختلال شدهاند. موضوع اینجاست که وقتی کودک به سنین نوجوانی میرسد و رفتارهای جنس مخالف را ادامه میدهد پدر و مادر تازه پی میبرند که زیادهروی کردهاند و تصمیم میگیرند دوباره او را به جنس خودش بازگردانند که این موضوع بسیار دشوار است. اما ترانسکشوالهای حقیقی احساسشان واقعی است و اگر این احساس خیلی شدید باشد حتما نیاز به جراحی پیدا میکنند.
نگران این رفتارها نباشید
علائم ترانسکشوال بودن فقط در بازیهای کودکان تجلی نمی کند و در همه حوزهها دیده میشود. برای مثال کودک ممکن است از پوشیدن لباس متناسب با جنس خودش به شدت خودداری کند و اگر از او بپرسند دختر است یا پسر، جنس مخالف خود را بگوید. شاید خیلی از پسرها هم دوست داشته باشند خالهبازی کنند اما در عین حال لباس پسرانه را میپذیرند و وقتی از آنها سؤال میشود که پسر هستند یا دختر میگویند من پسر هستم.
گاهی اوقات هم کودکان در شرایط خاص ترجیح میدهند مانند جنس مخالف رفتار کنند برای مثال اگر پدربزرگ نوه دختری را بیشتر دوست داشته باشد پسر خانواده سعی میکند مانند دخترها رفتار کند تا توجه پدربزرگ را به خود جلب کند یا برای مثال ممکن است کودک پسر در خانواده فقط خواهر، دخترخاله، دخترعمه و ... داشته باشد و این موضوع باعث شود کمی رفتارهای زنانه پیدا کند. این موارد هم از ترانسکشوالهای کاذب به حساب میآیند.
با روانپزشک مشورت کنید
خانوادهها باید از همان اوایل کودکی سعی کنند نقشی که به فرزندشان میدهند با آگاهی جنسی، آناتومی و فیزیولوژی بدنش هماهنگ باشد حتی بازیها و ورزشهای کودک باید متناسب با جنس خودش باشند. برای مثال اگر دختر است از او بخواهند گاهی اوقات آشپزی یا خالهبازی کند. اگر پدر و مادر احساس کردند باوجود تربیت صحیح جنسی، رفتار فرزندشان موافق جنسیت خود نیست حتما باید به روانپزشک مراجعه کنند تا با مصاحبه و آزمایش مشخص شود ترانسکشوال واقعی است یا کاذب.
گاهی حتی اگر ترانسکشوال واقعی باشد و در اوایل دوران کودکی با او کار شود میتوان این آگاهی جنسی را برگرداند یعنی اگر از همان ابتدا درمان را شروع کنیم و نگذاریم کودک در نقش جنسیتی فرو رود شاید بتوانیم او را به جنسیت موافق آناتومیاش بازگردانیم.