وقتی كه كودك راه رفتن و تكلم را بیاموزد روشهای بیان مشكلات هیجانی او هم توسعه مییابد. در این حال ممكن است مشكلات هیجانی خود را از راه تخریب و عدم تحرك و مخالفتجویی و منفیكاری و مانند اینها ابراز كند. در 2 تا 3 سالگی كودك گاهی رفتارهایی دارد كه مورد قبول خانواده نیست بنابراین باید بعد از یافتن علت راههای مقابله با این رفتارهای نامناسب را بیابید.
شاید عصبانی است
عصبانیت شایعترین مشكل بچههاست. این عصبانیت در واقع تجلی درد و ناكامی كودك به دلیل ناتوانی او در كنترل جهان اطراف است. از آنجا كه كودك نوپاست، هر چند احساسات او بسیار قوی است اما وسیله كافی برای ابراز ناامیدی را ندارد و همین او را بیش از پیش ناامید كرده و از عصبانیت منفجر میكند. در نهایت او با تنها وسیلهای كه در اختیار دارد به دیگران حمله میكند یعنی با كتك زدن.
جلب توجه میکند
كودك نیاز به توجه دارد بهطور معمول او ترجیح میدهد از راههای مثبت یعنی با انجام كارهای خوب این توجه را بهدست آورد اما اگر تشویق كارهای خوب به اندازه كافی نباشد و كودك مورد بیتوجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی هم بهتر از بیتوجهی است. كودكی كه اغلب مورد غفلت واقع میشود ممكن است پس از مدتی كشف كند كه اگر جنگ و دعوا راه بیندازد و دیگران را بزند در مركز توجه دیگران قرار میگیرد.
ارتباط كلامی را یاد دهید
کودک باید بیاموزد که از كلمات برای بیان احساسات منفیاش استفاده كند. به كودك یاد بدهیم در زمان مناسب بگوید «الان عصبانی هستم!» وقتی كـودك بتواند احساسات خود را مستقیما و مانند افراد بالغ بیان كند، شیوه كتك زدن به تدریج متوقف میشود.
احساساتش را تصدیق كنید
كودك میزند چون نمیتواند احساسات خود را به ما منتقل كند. وقتی به احساسات كودك آگاه باشید و آن را تصـدیق كنید، دیگر دلیلی برای كتك زدن وجود ندارد. مثـلا به او بگـویید «حتمـا از اینكه به تـو اجـازه ندادهام اینكار را بكنی خیلی ناراحت هستی!» با این جمله به او نشان میدهید كه احساس او را درک کردهاید و به او حـق میدهید كه احسـاس عصبانیت كند و این طبیعی است. آنچه ما با این کار به او میآموزیم، این است كه با روشی غیر از كتك زدن عصبانیت خود را ابراز كند.
الگوی خوبی باشید
كودكان اگر ببینند والدین آنها تنبیه بدنی را بهكار میبرند، بیشتر تمایل به کتک زدن بچه های دیگر پیدا میكنند. اگر راجع به رفتار خشن كودك نگران هستید، نباید به او اجازه دهید شما را در حال كتك زدن حتی بهعنوان تنبیه ببیند.
هیجاناتش را برونیسازی میکند
3 عامل وجود دارد که در بیماریها باید به آن توجه شود؛ یکی رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی میکند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواسگونه است. اگر این 3 نوع رفتار در کودکان مشاهده شود باید حتما با مشاور مشورت شود تا بررسی انجام و اطمینان حاصل شود که مسئله خاصی وجود ندارد. والدین باید توجه داشته باشند که هرکدام از این رفتارها باید در مدت طولانی با کودک همراه باشد تا نیاز به بررسی داشته باشد اما به طور کلی علل و درمان متفاوتی برای این نوع رفتار وجود دارد.
برونیسازی میکند
پسربچهها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن برونیسازی کردن میگویند. به این معنا که اگر یک مشکل روانشناختی داشته باشند معمولا با درگیر شدن با محیط سعی میکنند آن مشکل را برطرف کنند یا هیجان منفی را کم کنند. در دخترها بیشتر به این صورت است که آنها را درونیسازی میکنند.
جلب توجه منفی میکند
عامل دیگر میتواند جلب کردن توجه منفی باشد. بیتوجهی والدین میتواند برای کودکان تولید خشم کند و در این صورت رفتارهای ناسازگارانهای از خود نشان میدهند. وقتی چنین رفتاری بروز میکند والدین مجبورند به آن رفتار توجه کنند. به این ترتیب کودک توجهی را که ندارد از این طریق کسب میکند و در او تقویت میشود.
اختلال بیشفعالی
مسئله دیگری که وجود دارد طیف اختلالات بیشفعالی و اختلال سلوک و نافرمانی مقابلهای است که اگر در تاریخچه خانوادگی چنین مشکلاتی وجود داشته باشد میتواند به ارث برسد و کودک از همان ابتدا حالت ناسازگارانهای داشته باشد. سؤال مهم اینجاست که این کودک از قبل این حالت را داشته یا به تازگی این رفتار را شروع کرده، تاریخچه خانوادگی این کودک و شرایط خانوادگی در این رفتار کودک بسیار مهم است.
این یک نشانه است
نمیتوان به صورت واضح درباره مشکل این کودک صحبت کرد چون طیف عوامل گوناگونی در بروز رفتار موثر است اما در میان پسربچهها این یک نشانه است. ممکن است این رفتار در یک جایی از خانواده یادگیری یا تقویت شده باشد. ممکن است مادر افسرده هنگام رسیدگی به کودک پرخاش کرده باشد.
به این توصیه ها عمل کنید
توجه به بخشی از رفتار کودک که اتفاقا مثبت است میتواند بسیار موثر باشد.
در مقابل رفتار پرخاشگرانه صبر کنید و اجازه ندهید کودک خشمتان را تحریک کند.
بیتوجهی کنید. مدت زمانی بیتوجهی کردن باعث میشود کودک نسبت به آن رفتار سرد شود.
کودک را نترسانید. در برخی خانوادهها کودک را از پدر میترسانند. ترساندن غریزه صیانت از ذات را در کودک تحریک میکند. در برخی کودکان همین باعث اختلالات روانی شده و در برخی دیگر هم منجر به پرخاش میشود.