سمیه قاسمی پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۰

در ایران آمارهای امیدواركننده‌ای در مورد زندگی مشترك وجود ندارد و ازدواج‌های ناموفق خیلی بیشتر از زندگی‌های موفق است. در هر چهار دقیقه یك طلاق به ثبت می‌رسد و آخرین آمارها نشان می‌دهد از هر پنج ازدواج، دو مورد به طلاق رسمی، دو مورد به طلاق عاطفی و فقط یكی از آنها به زندگی موفق ختم می‌شود.

همین جا فرصت خوبی است تا مطالبی را یاد بگیرید كه ازدواج شما همان یك مورد موفق باشد و به طلاق رسمی و عاطفی منجر نشود. دكتر شاهین فرهنگ به شما می‌گوید كه با شناخت تفاوت‌های ساختاری زن و مرد می‌توانید زندگی شیرین‌تری را تجربه كنید.


چرا زندگی‌ها اینقدر زود سرد می‌شود؟

در اوایل دوران آشنایی كه زن و مرد با هم نامزد می‌كنند، اگر آقا در مسیر راه خانم چاله‌ای را ببیند فكر می‌كنید به او چه می‌گوید؟ پاسخ این است: «عزیزم، مراقب چاله باش.»

اگر یك هفته مانده به عقد همین اتفاق بیفتد، آقا می‌گوید: «چاله به این بزرگی را نمی‌بینی؟» دو، سه ماهی قبل از عقد شاید بگوید مگه كوری! و یك سال بعد از ازدواج: «آخ جون چاله!» البته ممكن است استثنا‌هایی هم وجود داشته باشد كه خود مرد بعد از ازدواج داخل چاله شیرجه می‌رود تا همسرش به داخل آن نیفتد! اما این جزو موارد نادر است!

اما گذشته از شوخی دلیل سردی زندگی‌ها چیست؟ من فكر نمی‌كنم كسی به اجبار وارد زندگی مشترك شود. اسلحه روی سر ما قرار نداده‌اند كه حتما ازدواج كنیم. ما انتخاب می‌كنیم. اما جالب است بدانید در حدود 48 درصد از طلاق‌هایی كه ثبت می‌شود مربوط به زوج‌هایی است كه عمر زندگی مشترك‌شان كمتر از دو سال است. سه‌چهارم طلاق‌های ثبت شده كشور مربوط به ازدواج‌های كمتر از 10 سال است.

چرا اینقدر زود زندگی‌ها سرد می‌شود؟ دلایل مختلفی دارد؛ اینكه ناآگاهانه وارد می‌شویم، شناخت و تفاهم نداریم، نمی‌دانیم چه می‌خواهیم، هدف نداریم، انتخاب درستی نداشته‌ایم، عشق‌مان كم و غیرواقعی است، خودمان را نمی‌شناسیم و... همه اینها درست اما یكی از دلایل مهم این است كه همدیگر را نمی‌شناسیم.


زبان همدیگر را یاد بگیریم

اگر یك دستگاه مایكروویو برای شما هدیه بیاورند و شما طرز كارش را ندانید، بلافاصله آن را داخل برق می‌زنید و با آن كار می‌كنید؟ چرا این كار را نمی‌كنید؟ خب، خراب شود مگر برای آن پول داده‌اید؟ هدیه است دیگر. در این‌جور مواقع سراغ راهنمای آن می‌روید. اگر دفترچه ایتالیایی بود، چه كار می‌كنید؟ در اینترنت جست‌و‌جو می‌كنید، از نمایندگی می‌پرسید و... وقتی از طریق یكی از این كانال‌ها طرز كارش را یاد بگیرید در این صورت راحت با آن كار می‌كنید.

وقتی یك تلفن همراه تازه می‌خریم تا مدت‌ها سعی می‌كنیم طرز كارش را یاد بگیریم و قابلیت‌هایش را بشناسیم. ظاهرا در عصری زندگی می‌كنیم كه ارزش یك انسان از یك دستگاه مایكروویو و تلفن همراه كمتر است اما چرا؟ مایكروویوی كه برایم هدیه می‌آورند را تا وقتی طرز كارش را یاد نگرفته‌ام به آن دست نمی‌زنم. حیف است لطمه می‌بیند و صدمه می‌خورد. می‌خواهم با تلفن همراهم خوب آشنا شوم و مدت‌ها با آن كار می‌كنم ولی وقتی می‌خواهیم با یك انسان زندگی‌مان را شریك شویم به این اندازه مطالعه نمی‌كنیم.

وقتی با یك انسان كنار هم قرار می‌گیریم دستورالعمل‌های هم را بررسی نكرده و دفترچه كار هم را ورق نزده‌ایم. پس انگار ارزش یك انسان كمتر از یك گوشی تلفن همراه است. قبول دارید وقتی می‌خواهیم از چیزی استفاده كنیم و با طرز كار آن آشنا نباشیم برعكس مدل قبلی بهره‌ای كه از آن می‌بریم كم و لطمه‌ای كه به آن می‌زنیم، زیاد است؟  اگر از زبان هم سر دربیاوریم لطفی كه به هم می‌كنیم زیاد و بهره‌ای كه از هم می‌بریم زیاد و لطمه‌ای كه به هم می‌زنیم كم است و برعكس. بیایید زبان هم را یاد بگیریم.


چطور زندگی را شیرین‌تر كنیم؟

قبول دارید كه زنان و مردان با هم فرق دارند؟ زن و مرد در احساسات، خواسته‌ها، تمایلات، نوع نگاه به زندگی، مسوولیت‌پذیری‌ها، كنش‌ها و واكنش‌ها، عشق‌ورزی و ابراز احساس و. . . با هم فرق دارند و اگر این تفاوت‌ها را نشناسیم دیوارهای رنجش و كدورت بین ما بلند و بلند‌تر شده و فاصله در خانه‌ها بیشتر می‌شود. می‌خواهیم با شناخت این تفاوت‌ها و شناخت ویژگی‌های ساختاری یاد بگیریم چطور زندگی را شیرین‌تر كنیم.

البته اینكه مردان و زنان هر كدام ویژگی‌های خاصی دارند، استثنا هم دارد. استثنا اصل و قاعده را زیر سوال نمی‌برد؛ مثلا ممكن است ما بگوییم: «آقایان هدف‌مدار هستند» و مثلا اگر فردی این ویژگی را در خودش نبیند. بعد از بررسی متوجه می‌شویم در خانه‌ای به دنیا آمده كه قبل از او سه دختر دیگر به دنیا آمده بودند و او بین چهار زن - سه تا خواهر و یك مادرـ بزرگ شده است. در روانشناسی می‌گوییم چنین مردی آرام‌آرام ساختار زنانه پیدا كرده و ممكن است رفتارهایش با مردهای دیگر مغایرت داشته باشد.
 

 میلیون‌ها سال است روی اعصاب هم راه می‌رویم!


زنان و مردان تمركز دیداری متفاوتی دارند

حدود  دو و نیم میلیون سال پیش مردها دو ماموریت را پذیرفتند و خانم‌ها دو مسوولیت را قبول كردند. شكار و حفاظت بر عهده مردها بود. آنها به دوردست نگاه می‌كردند تا شكار كنند. در آن زمان بیل، كلنگ و مكانیسم خانه‌سازی نبود و مردم در غارهای طبیعی زندگی می‌كردند. همه هم دنبال حمله به غار بودند. مردان باید مراقب می‌بودند كسی از قبیله دشمن در اطراف نباشد چون حضور فردی از دشمن می‌توانست نشانگر نقشه برای حمله به غار باشد.

خانم‌ها دو مسوولیت را پذیرفتند؛ یك اینكه مراقب روشن نگه داشتن آتش باشند كه به سختی روشن می‌شد و دومین مسوولیت نگهداری از بچه‌ها بود. به همین دلیل از میلیون‌ها سال قبل مردها عادت كرده‌اند تمركز دیداری‌شان به دوردست، تونل مانند و فقط برای تمركز بر كلیات باشد و خانم‌ها دو و نیم میلیون سال است كه در آنها نهادینه شده تمركز دیداری‌شان از راست و چپ كاملا باز، تمركز نزدیك و دقت روی جزئیات باشد.

همین تفاوت باعث شده مردان و زنان صدها بار در زندگی از دست هم رنجیده‌خاطر شوند؛ به خاطر همین اختلاف در تمركز دیداری. به‌طور مثال آقای خانه سر كمد رفته و خانم در آشپزخانه مشغول آشپزی است. آقا داد می‌زند خانم جورابم كجاست؟ خانم می‌گوید در كمد. خانم می‌بیند و آقا پیدا نمی‌كند. بارها این بلا سر خیلی‌ها آمده است. هیچ ربطی به دقت ندارد. مردها عادت دارند این‌طوری ببینند؛ كه نیست!


چرا مردها متوجه تغییرات ظاهری خانم‌ها نمی‌شوند؟

ممكن است خانمی در ظاهر خود تغییراتی داده باشد و انتظار داشته باشد كه همسرش این تغییرات را ببیند اما مردها نمی‌توانند این جزئیات را ببینند چون دید نزدیك‌شان خوب نیست و خانم‌ها عادت كرده‌اند كه بپرسند ظاهر من تغییر كرده؟ یا مثلا اگر خانمی پادری خانه را پشت و رو بیندازد، ممكن است همسرش 50 بار از رویش رد شود و نفهمد. اگر می‌خواهید همسرتان تغییرات ظاهری‌تان را ببیند حداقل یك نیم متر عقب‌تر بایستید!


مردها تجسم فضایی قوی‌تری دارند

مرد‌ها وقتی می‌خواستند شكار كنند باید محاسبه می‌كردند كه نیزه را با چه زاویه‌ای می‌خواهند پرتاب كنند و كجا فرود می‌آید. هر چه فاصله با دشمن كمتر بود، خطر بیشتر می‌شد. این مسائل باعث شد نیمه‌راست مغز مردها فعال‌تر باشد. در این بخش تجسم فضایی وجود دارد. اما این بخش چیست؟ با یك مثال می‌گویم. فرض كنید خانواده‌ای اسباب‌كشی كرده‌اند، خانم می‌خواهد بداند بوفه‌اش در خانه جدید جا می‌شود؟

با دست یا متر اندازه می‌گیرد. پسر پنج ساله كه نگاه می‌كند می‌گوید جا نمی‌شود. چرا؟ چون مردها تجسم فضایی دارند. این بخش در مغز مردها قوی‌تر شده است.  احتمال دارد مردی هنگام رانندگی ویراژ دهد و همسرش مدام از این كار انتقاد كند. واقعیت این است كه مردها تجسم فضایی قوی‌ای دارند و وقتی با ماشین می‌پیچند می‌توانند فاصله را تخمین بزنند. این كار برای خانم‌ها سخت است.

خانم‌ها چون تجسم فضایی ضعیف‌تری دارند در موارد مشابه مدام به مردان تذكر می‌دهند و آنها را عصبانی می‌كنند.  در آمریكا تستی از رانندگی خانم‌ها تهیه كرده‌اند. پل نازكی را انتخاب کرده‌اند كه اگر ماشین بخواهد از رویش رد شود باید چرخ‌هایش روی لبه پل حركت كند. به خانم‌ها می‌گفتند با ماشین رد شوند. از هر10 خانم 9 نفر ماشین را داخل جوی می‌انداختند چون این كار تجسم فضایی می‌خواهد.


تغییر نیمكره مغز مرد 20 دقیقه زمان می‌خواهد

اگر مغزمان را با یك خط عمودی برش بزنیم، راست و چپ مغز دو نیمكره دارد. نیمكره راست مغز بخش سمبلیك و تخیلی است؛ بخش تجسم فضایی احساسات، همه هنرها، عاشق شدن‌ها، خواب دیدن، در رویا فرورفتن. نیمكره چپ بخش منطق و استدلال است. فرمان سخن گفتن، انجام محاسبات ریاضی، مقایسه‌ها، تحلیل مسائل و. . در نیمكره چپ شكل می‌گیرد. خانم‌ها می‌توانند همزمان از هر دو نیمكره استفاده كنند اما این برای مردان ممكن نیست.

آنها یا از نیمكره راست یا از نیمكره چپ‌شان استفاده می‌كنند و همین موضوع سبب اختلاف می‌شود. مردها برای اینكه از یك نیمكره به بعدی بروند بین 20 تا 25 دقیقه زمان نیاز دارند.  فرض كنید مردی بعد از یك روز شلوغ كاری به خانه می‌رسد. ترافیك سرسام‌آور تهران، دود و خستگی و. . . وقتی وارد خانه می‌شود نیمه راست مغزش كاملا تعطیل است؛ یعنی آقایان با احساس‌شان وارد خانه نمی‌شوند، با منطق‌شان وارد می‌شوند. در این شرایط نمی‌توانند به پیام‌های احساسی پاسخ دهند. 20 تا25 دقیقه وقت لازم دارند تا به آرامی نیمه راست مغزشان فعال شود.
 

 میلیون‌ها سال است روی اعصاب هم راه می‌رویم!


چرا خانم‌ها می‌توانند چند كار را همزمان انجام دهند؟

خانم‌ها چون هم‌زمان از دو نیمه مغزشان استفاده می‌كنند، می‌توانند چند كار را انجام دهند. آخرین تحقیقاتی كه دانشگاه سوربن منتشر كرده نشان می‌دهد خانم‌ها همزمان دو كار را عالی و پنج كار را خوب انجام می‌دهند. علتش این است كه كل مغزشان فعال است. با گوشی تلفن حرف می‌زنند، سالاد درست می‌كنند، سریال می‌بینند و مراقب بچه‌ها هم هستند اما مردها این‌طور نیستند.


مردان هدف‌مدار هستند و زنان رابطه‌مدار

هدف مردان از حضور در جهان این است كه اعلام كنند موجودی مقتدر هستند. هدف زنان از حضور درجهان این است كه بگویند ما فرشته‌هایی هستیم كه هدف‌مان نزدیك‌تر و صمیمی كردن روابط انسانی است. همین هدف‌مداری مردان و رابطه‌مداری زنان باعث شده خیلی جاها از دست هم ناراحت و عصبانی شویم؛ مثلا زوجی عروسی دعوت شده‌اند و ساعت پنج بعدازظهر سوار ماشین می‌شوند. مرد سه ساعت رانندگی می‌كند و هنوز مسیر را پیدا نكرده است و حاضر نیست بایستد و سوال كند چون هدف‌مدار است و می‌خواهد ثابت كند خودم می‌توانم.


بهترین راه پیشگیری از عصبانیت و دلخوری‌ها

در روانشناسی موضوعی داریم به نام كوچك‌های بزرگ؛ یعنی موضوعاتی كه در ظاهر كوچك و بی‌اهمیت هستند ولی نتایج بزرگی همراه دارند و در زندگی عاشقانه كدورت‌هایی به وجود می‌آورند. مانند سنگی كه در آب می‌اندازیم و دامنه‌هایی در آب ایجاد می‌كنند كه بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. با شناخت اختلاف‌های ساختاری از دست هم عصبانی و ناراحت نمی‌شویم چون می‌دانیم كه این موضوعات به تفاوت‌های ساختاری زن و مرد مربوط است. پس این تفاوت‌ها را آویزه گوش‌تان كنید تا زندگی مشترك خوبی داشته باشید.



شارژ سریع موبایل