چنانچه در صدد بهبود روابط هستید، باید کمی مسئولیتپذیر باشید و تحقیقات نشان میدهد که، باورها، کلید مسئولیتپذیری هستند!
در هر رابطه، زمانهایی وجود دارد که کار درست را انجام نمیدهید. بهطرز بیادبانهایی به یک همکار طعنه میزنید. به یک شریک عشقی حمله میکنید. کارهای خودپسندانه انجام میدهید. چنانچه در صدد بهبود روابط هستید، باید کمی مسئولیتپذیر باشید. بدین ترتیب، میتوان برای تغییر خودتان، به منظور بهبود روابط آینده، قدمی بردارید.
اگر مسئولیتپذیری موجب ایجاد تغییر در شما شود، باورهای شما نیز در مورد تغییر باید روی تمایلاتتان در پذیرفتن مسئولیت کارهایتان تاثیرگذار باشد. آیا همینطور است؟ این پرسش از سوی کارینا شومان و کارول دوِک در مقالهی منتشر شده در شمارهی دسامبر ۲۰۱۴ مجلهی شخصیت و روانشناسی اجتماعی بولتن مورد بررسی قرار گرفت.
در یک مطالعه، محققان روابط بلند مدت افرادی را که با شریکِ زندگی خود زندگی میکردند را بررسی نمودند. محققان بر این باور بودند که شخصیت قابلیت تغییر دارد، پس تلاش نموده تا اثبات کنند، شخصیت قابل تغییر است. آنها از افراد خواستند که یک دفتر خاطرات روزانه برای یک هفته داشته باشند. بدین ترتیب چنانچه شرکتکنندگان هر گونه ناسازگاری را تجربه مینمودند، باید ثبت مینمودند که آیا عذرخواهی کردهاند یا خیر و همچنین آیا آنها مسئولیت کارهای خود را پذیرفتهاند یا خیر. باورهای آنها مبنی بر اینکه شخصیت میتواند تغییر کند یا نه، تاثیری بر اینکه آیا افراد برای اشتباهاتشان عذرخواهی میکنند، یا نه نداشت. اما محققان معتقد بودند افراد قویتر که باور دارند میتوانند تغییر کنند، احتمالاً بیش از دیگران مسئولیت اشتباهات خود را میپذیرند.
در مطالعه دوم، محققان باورهای مردم مبنی بر تغییر را با وادار کردن آنها به خواندن یک مقاله علمی دال بر این ایده که شخصیت نسبتا ثابت باقی میماند و یا مقالهای که از تغییر حکایت مینمود، دستکاری کردند. پس از آن، شرکتکنندگان تعدادی سناریو که موجب میشد تصور کنند کاری اشتباه در مورد شخص دیگری انجام دادند را مطالعه نمودند. پس از خواندن سناریوها، شرکتکنندگان به تعدادی سوال پاسخ دادند، از جمله اینکه آیا آنها مسئولیت کارهای خود را میپذیرند یا خیر.
شرکتکنندگانی که مقالههایی مبنی بر تغییر شخصیت را خواندند نسبت به آنهایی مقالههایی در مورد اینکه که شخصیت تقریبا ثابت باقی میماند را خواندند، به احتمال زیاد به این باور میرسند که باید مسئولیت کارهای اشتباه خود را بپذیرند. این مطالعه نشان میدهد که باورهای افراد در مورد اینکه آیا آنها میتوانند تغییر کنند یا خیر را میتوان دستکاری کرد و دستکاری این باورها روی تمایلات آنها در مسئولیتپذیری کارهایشان تاثیر میگذارد.
مطالعه سوم از یک روش مشابه استفاده کرد: باز هم، باورهای مردم در مورد تغییر دستکاری شد. دوباره، شرکتکنندگان یک سناریو مبنی بر این تصور که در مورد شخص دیگری اشتباهی انجام دادند و باید مسئولیت کارهای خود را بپذیرند، خواندند. پس از آن، از شرکت کنندگان خواسته شد تا کلمه ناقص را کامل کنند. برای مثال ممکن بود کلمه ناقص THREA___ باشد. اجزایی انتخاب شدند که میتوانست هم با کلمهی مربوط به استرس(مانند THREAT تهدید) کامل شود و هم یک کلمه نامربوط به استرس(مانند THREAD ریسمان). هرچه استرس افراد بیشتر بود، احتمال بیشتری وجود داشت که کلمه متقاطع را با کلمات مربوط به استرس کامل کنند.
همچون گذشته، شرکتکنندگانی که تصور میکردند میتوانند تغییر کنند، نسبت به آنهایی که به بر خلاف این تصور میکردند، تحریک شدند تا به احتمال بیشتر بگویند مسئولیت کارهایشان را میپذیرند. جالب توجه اینکه، شرکتکنندگانی که تصور میکردند که نمیتوانند تغییر کنند، ترغیب شده بودند تا جاهای خالی را به نحوی با کلمات مرتبط با استرس و یا تهدید پر کردند.
قرار دادن تمام این موارد در کنار هم، تاثیر شگرف دیگری بر باورهای افراد در مورد تغییر نشان داد. مادامی که بر این باورید که رفتار شما میتواند تغییر کند، به احتمال زیاد بیشتر مایل به پذیرش مسئولیت کارهایتان هستید. یکی از عمده دلایلی که چرا قادر به پذیرش اشتباه خود هستید، این است که چنانچه تشخیص دهید اشتباه نمودهاید برای بهتر شدن تلاش میکنید؛ بنابراین اذعان به اشتباهات را تهدیدی بر علیه خود قلمداد نمیکنید. افرادی که بر این باورند که نمیتوانند تغییر کنند، با پذیرفتن اشتباهتشان دچار استرس میشوند، زیرا معتقدند اشتباهات میتواند مهمترین معرف شخصیت آنها باشد.
نهایتاً، افراد میتوانند رفتارهای خود را تغییر دهند، اما تغییر مستلزم کمی تلاش است. بخش مهمی از این روند پذیرش اشتباه و آموختن درسهایی از این اشتباهات است. اعتقاد به اینکه میتوان تغییر کرد، بهترین فرصت برای اصلاح رفتارها و بهبود روابط است.