در خانواده ها معمولا پدر و مادری که با هم مشکل دارند با یکی از بچه ها بر علیه والد دیگر ائتلافی تشکیل می دهند و فرزند را به سمت خودشان می کشانند؛ یعنی هر یک از والدین می خواهد که بر ضد دیگری با کودک متحد شود. در روانشناسی این فرآیند را مثلث سازی می نامند.
این فرآیند گاهی آسیب زا نیست و به تعادل سیستم کمک می کند اما در بسیاری موارد، وقتی رابطه به شدت آسیب زا باشد، می تواند مخل و ناراحت کننده شود.
در این مطلب می خواهیم این فرآیند را زمانی که والدین در مرحله طلاق و پس از ن قرار دارند و از کودک خود برای ائتلاف استفاده می کنند، تحلیل کنیم؛ ببینیم چه آسیب هایی دارد و چه راهکارهایی برای خارج شدن از این ائتلاف آسیب زا وجود دارد.
چرا یارگیری می کنیم؟
واقعیت این است که همه ما در معرض نوعی از مثلث سازی قرار داریم؛ وقتی پدر و مادر درباره روشن تربیتی فرزند با یکدیگر دعوا می کنند، مثلث سازی شکل می گیرد؛ زمانی که در خانواده ها روابط خارج از خانواده شکل می گیرد و نفر سوم وارد زندگی می شود و ... مشکلات انسان ها به اندازه مخفی کاری های آنهاست و مشکلات معمولا مثلث طلب هستند.
وقتی زن و شوهری که از قدرت یکسانی برخوردار نیستند و سر مسئله مهمی با هم به توافق نمی رسند، زوجی که دارای قدرت کمتری است برای خروج از آن تنش و برای حفظ موجودیت بیشتر خود در رابطه، به ناچار به سمت شخص یا اشخاص سومی حرکت می کند که دارای قدرت کمتر ولی قابل توجه است و آن فرد گاهی یکی از فرزندان است.
در چنین موقعیتی، شخصی که قدرت اول را داشته یا باید تسلیم شود، یا کنار بکشد، یا فشار را بیشتر کند و همچنین می تواند به سمت یکی دیگر از اعضای خانواده برود و مثلث در مثلث را شکل دهد؛ اگر وضعیت حل و فصل نشود، اعضای دیگر خانواده به ناچار یا با میل خود برای کم کردن مشکلات وارد رابطه می شوند.
در کل زمانی که دو نفر نخواهند معضل رابطه شان را براساس مذاکره حل کنند و در عین حال امکان قطع رابطه نیز وجود ندارد (مثلا به خاطر وجود فرزند، حتی پس از طلاق) امکان شکل گیری مثلث (یارگیری یا ائتلاف) وجود دارد.
یارگیری با ما و کودک ما چه می کند؟
همانطور که گفته شد، وقتی تنش ها بین والدین (زن و شوهر سابق) طولانی و بدون راه حل باقی می ماند، آنها به یارگیری رو می آورند و فرد سومی را که همان فرزند است وارد می کنند. در این حالت ممکن است تنش ها تا حدی حل شود اما در طولانی مدت، این تنش ها به شکل واقعی حل نمی شود.
شاید همین یارکشی قبل از طلاق باعث بروز تنش و در نهایت درگیری و طلاق شده بود! به بیانی دیگر، یارگیری ها در کوتاه مدت تنش را کاهش می دهد اما در درازمدت مشکلاتی برای افراد به جا می گذارند که بهتر است عطایش را به لقایش بخشید.
هیجان های منفی مانند خشم، تنش، افسردگی و اضطراب از آسیب های این یارگیری است. فردی که علیه او یارگیری شده، احساس طرد می کند و خشم ناشی از آن باعث می شود از هر تلاشی برای آسیب زدن به دو نفر دیگر که با هم ائتلاف کردند فروگذار نکند؛ مثلا پدری که خشمگین از ائتلاف مادر و فرزند است، ممکن است اجازه ملاقات ندهد یا دائما بهانه بیاورد. کودک نیز از فشار واسطه گری خسته می شود و ممکن است غمگین و مضطرب شود چون بعضا نمی داند چگونه و در چه موقعیتی باید تصمیم درست را بگیرد.
طرف دیگر هم دائما تنش زیادی را برای حفظ ائتلاف تحمل می کند، مثلا مادر ممکن است به فرزند خود باج های زیادی جهت یارکشی بدهد. این هیجانات منفی می تواند باعث بروز آزارهای مختلف کلامی، جسمی و ... بین دو طرف شود.
کاهش قدرت و اعتبار هر دو والد از دیگر آسیب های این ائتلاف است. کودک می بیند که هر کدام از والدین جهت یارکشی، والد دیگر را تخریب می کند و قوانین او را زیر سوال می برد. این فرآیند در نهایت به ضرر اعتبار هر دو والد است. در این شرایط کودکان خیلی زود یاد می گیرند که اگر می خواهند چیزی به دست بیاورند، بهتر است والدین در یک جبهه نباشند. آن وقت او طرف کسی را می گیرد که خواسته او را برآورده کند.
فکر نکنید این کار بدجنسی است. در واقع کودک عمدا این کار را انجام نمی دهد. در فضای رابطه این راه را برای برآورده کردن خواسته هایش یاد گرفته است. این خصوصیت در فرزند می تواند در روابط آینده او نیز آسیب زا باشد.
در کل فرسایندگی روانی برای طرفین و اثرات مخرب تربیتی، دو محصول این ائتلاف است.
چگونه از یارکشی بیرون بیاییم؟
در هر صورت به دلیل اینکه بین شما و همسر سابق تان همچنان پل ارتباطی (بودن فرزند) وجود دارد، امکان تشکیل مثلث ها هر لحظه وجود دارد و باید با اطلاع رسانی پیشگیری کنیم و اگر نشد با مراجعه به روانشناس، اثرهای منفی روابط مثلثی را کم کنیم. گام های زیر می تواند کمک کننده باشد:
1- مثلث را شناسایی کنید و از اثرات مخرب آن آگاه باشید
در روابط خود کمی تامل کنید و ببینید آیا مثلث سازی اتفاق افتاده است؟ آیا در رابطه افراد سعی در یارکشی می کنند؟ آیا خشونت ها و مشکلات پیش آمده ناشی از همین رابطه مثلثی است؟ و ... اگر متوجه این امر شدید بهتر است آسیب های آن را نیز برای خود مرور کنید.
این فرآیند می تواند جنبه انگیزشی برای شکستن این مثلث در شما ایجاد کند. برای مثال اگر ما ندانیم که مبتلا به بیماری دیابت هستیم و پس از مراجعه به پزشک و دادن آزمایش توسط پزشک مربوطه، به میزان قند خونمان که بالای 380 است، واقف شویم و تنها پزشک میزان قند خون و تبعات مربوط به افزایش قند را به ما گوشزد کند و هیچ گونه دارویی تجویز نکند، دیده شده که در اکثر موارد صرف آگاهی از میزان قند خون و تبعات آن باعث شده است که ام یک خود کنترلی نسبتا قابل توجهی در مصرف مواد قندی از خود نشان می دهیم.
2- اقدامات عملی برای شکستن ائتلاف انجام دهید
بعد از شناسایی این ائتلاف، دقت کنید که چگونه می توانید رابطه را به تعادل برگردانید. مثلا مادر می تواند به فرزند خود که هم اکنون در تیم اوست کمک کند تا اوقات مشترکی را با پدرش بگذراند و حتی مشوق این امر نیز باشد.
از طرفی باید سعی کنید روش های منفی مانند بدگویی از طرف، بهانه گیری و ... را کاهش و حتی در حضور فرزند قطع کنید.
3- با طرف مقابل وارد مذاکره شوید
بهتر است از والد دیگر بخواهید تا با هم در مورد مسائل مهم صحبت و مذاکره کنید. در این فضا مهمترین دغدغه های خود را مطرح و با گفتگو به راه حل های مناسب و مورد توافق در جهت حل مشکلات و مسائل پیش رو برسید. این جلسات جنبه پیشگیری از ایجاد مثلث سازی نیز دارد. اگر نیازمند آموزش در زمینه مذاکره هستید، می توانید مطالبی را در این مورد مطالعه کنید.
4- کمک تخصصی دریافت کنید
اگر شدت مثلث سازی زیاد است و شخصا برای شکستن آن نمی توانید کاری بکنید، بهتر است از کمک یک روانشناس بهره بگیرید.