«پول تا امروز برای هیچکس خوشبختی نیاورده است. انسان هر چه بیشتر به دست میآورد، بیشتر میخواهد. پول، به جای اینکه جای خالی را پر کند، جای خالی ایجاد میکند.» -- بنجامین فرانکلین
پول داشتن مخالف با داشتن زندگی ساده نیست اما عشق پول داشتن مخالف آن است. عشق پول هیچوقت ارضا نمیشود. این عشقی ناامیدانه است که همیشه بیشتر و بیشتر میخواهد. یک انرژی هدررفته است. و بیشتر اینکه ما، رفتار و اعمالمان را اسیر خود میکند.
وقتی عشق پول وجود داشته باشد، آزادی نخواهد بود.
عشق پول همه وقت ما را میگیرد. اینکه فکرمان مشغول این باشد که چطور آن را به دست آوریم، بیشترش کنیم یا پساندازش کنیم، میل به دست آوردن پول بیشتر ما را از مهمترین و محدودترین منبعی که در دست داریم محروم میکند: زمان.
عشق پول همه انرژی ما را میگیرد. پول به توجه مداوم و همیشگی نیاز دارد. از اینها گذشته، هیچ فرصتی را برای به دست آوردن پول بیشتر نباید از دست داد.
عشق پول ارزشهایمان را از بین میبرد. وقتی عشق پول در زندگیمان وجود داشته باشد، آدم متفاوتی میشویم. عشقی که به پول داریم دامی است که خیلی زود تعهدات قلبی ما را بلعیده و باعث میشود رفتارهایی از خود نشان دهیم که در غیر این صورت از آنها دوری میکردیم.
عشق پول حس رقابتمان را بیشتر میکند. عشق پول باعث می شود آرزوی چیزی را داشته باشید که در اختیار دارید. خیلی زود دنیا برایتان به یک میدان مسابقه تبدیل میشود که با حسادت و کینه رهبری میشود.
عشق پول تواناییمان را محدود میکند. ما هیچوقت نمیتوانیم از چیزی که آرزو میکنیم بزرگتر شویم. وقتی به دست آوردن پول مهمترین هدف زندگیمان شود، هیچوقت نمیتوانیم بزرگتر از توازن حساب بانکیمان شویم. این جای خجالت دارد، واقعاً چیزهای بالاتری هست که بخواهیم به دنیا عرضه کنیم.
عشق پول، عشق پول میآورد. زندگی ما به تدریج افرادی که ذهنی شبیه به خودمان دارند را به سمت ما جذب میکند. وقتی عاشق پول باشیم، آدمهای دیگری که عشق پول هستند را به سمت خودمان جذب میکنیم. و هرچه بیشتر مورد تشویق اطرافیانمان قرار گیریم، این حس در ما قویتر خواهد شد.
عشق پول عشقهای دیگر را از بین میبرد. عشق پول باعث میشود خیلیها عشقهای واقعیشان را قربانی کنند تا بتوانند پول بیشتری به دست آورند. برای اینکه بفهمید عشق پول رویاهایتان را کشته یا نه، به این سوال پاسخ دهید، «اگر نیاز به پول نبود، امروز چه میکردم؟»
اما چطور میتوانیم از شر این عشق خلاص شویم؟ بااینکه کتابها و مقالات زیادی در این رابطه نوشته شده است، اجازه بدهید چند نکته مطرح کنیم که شاید کمکتان کند بتوانید از این میل به انباشتن پول آزاد شوید.
۱. پول را ابزاری ببینید که به وسیله آن بتوانید زندگیتان را پیش ببرید. پول در ذات خود جلوی زحمت زیاد ما را میگیرد. باعث میشود مجبور نباشیم خودمان برای خود لباس بدوزیم، مبلمان درست کنیم و امثال آن. بخاطر وجود آن میتوانید روزتان را آزادانه به کارهایی که از آن لذت میبرید بگذرانید. با استفاده از آن میتوانید محصولات ساخت دست کسانیکه که با عشق و به طریقی متفاوت با شما اینکار را کردهاند را بخرید. همین، هدف پول همین است. و اگر برای برآوردن نیازهایتان پول کافی دارید، نباید باقی عمرتان را برای به دست آوردن بیشتر از آن صرف کنید.
۲. از فقر یا پولداری خودتان راضی باشید اما اگر وضعیت پولی خوبی ندارید برای بهبود آن تلاش کنید. همه شما آدمهای فقیری را میشناسید که با شادی و رضایت کامل زندگی میکنند و همینطور آدمهای پولداری که امروز به هیچ عنوان از روزی که پول کمتری داشتند خوشحالتر نیستند. داراییهای شما باعث خوشحالیتان نیست. این قلبتان است که این شادی را ایجاد میکند. و اگر عشق پول زندگیتان را محدود میکند، رضایت تنها راه آزادیتان است.
۳. از بدهکار شدن دوری کنید. فرد بدهکار همیشه برده طلبکار خود است. اینکه پول بیشتری نسبت به آنچه درمیآورید خرج کنید همیشه باعث میشود بدهکار این و آن باشید. اگر نمیتوانید از زیر بار بدهکاری بیرون بیایید، از کسی کمک بگیرید.
۴. تقسیم کردن را یاد بگیرید. تقسیم کردن داراییهایتان با دیگران برای هر دو طرف، هم شما و هم طرفمقابلتان، مفید است. پس ببخشید تا دیگران هم به شما ببخشند.
۵. یادتان باشد که پول میآید و میرود. گاهیاوقات در پایان روز پولی برایتان باقی مانده است و یک روز هیچ پولی نمانده است. این خصوصیت ذاتی پول است. از آن نترسید و به استقبال آن بروید.