همسرش به طور معمول بعد از ساعات کاری با دوستانش در جایی که بعد از سالها رفت و آمد دوران مجردی، پاتوق آنها محسوب میشود، قرار میگذارد و تا ساعتهای پایانی شب وقتش را با آنها میگذراند و روزهای تعطیل هم با همان دوستان که البته بیشتر آنها مجرد هستند، به بیرون شهر برای تفریح و به قول خودش عوض کردن آب و هوا میروند و او که انتظار داشته برای این روزهای تعطیل برای خود و همسرش برنامهای تفریحی بریزد و اسباب تفریح دونفرهشان را جمع کند.
حالا مجبور است طی یک وظیفه به قانون درآمده هر هفته بساط خوشگذرانی شوهرش را مرتب کند و در سبدی بچیند و به دستش بدهد و خودش در تنهایی منتظر گذران ساعتها باشد و از همه سختتر اینکه طوری رفتار کند که دیگران متوجه نشوند او روزهای تعطیل تنهاست تا او را به بیعرضگی و نداشتن قابلیت جذب همسرش به خانه و خانواده متهم نکنند.
مزیتهای داشتن دوست خوب بر هیچ کسی پوشیده نیست اما جایگاه همین دوستی و رفاقت باید در زندگی مشترک زوجین تعریف شود بهگونهای که مسلط بر زندگی نشده و زندگی را تحتالشعاع خویش قرار ندهد، برخی از مردها به جهت آزادی که دارند، رفیقباز هستند. هر کسی را به منزل میآورند و براساس غفلتی که دارند یک زمان به خودشان میآیند که در دام فساد گرفتار شدهاند. به قماربازی یا استعمال مواد مخدر یا میگساری عادت کرده و به شبنشینهای خانمانبرانداز قدم میگذارند و همین امر باعث سردی در زندگی شده و مقدمات پاشیده شدن آن را فراهم میآورد.
باید بر این نکته تاکید کرد در خانوادهای که مرد آن رفیقباز باشد همه چیز زندگی را فدای رفیقش میکند و همسرش را آزار میدهد و فرزندان از پدر بیزار میشوند و در نهایت کانون گرم خانواده از هم میپاشد.
ناپختگی زن و شوهر دلیل اصلی رفیقبازی همسران
فردی که در زندگی مشترک در انجام وظایف زناشویی و همسرداری کوتاهی میکند، خواسته یا ناخواسته باعث میشود که همسرش بیشتر از گذشته اوقات فراغت خود را با دوستانش سپری کند.
در این حالت ممکن است مرد یا زن رشد یافته باشند، اما چون همسرشان در ایفای نقش همسری ضعفهایی دارد، فرد با بودن بین دوستانش احساس آرامش بیشتری کند. در واقع وقتی یک مرد یا زن نتواند نقشآفرینی صحیحی در خانه داشته باشد، کانون خانواده سرد میشود و یکی از زوجین ترجیح میدهد نیاز عاطفیاش را در جمع دوستانش و گاه متاسفانه با نشاطهای کاذب تامین کند. البته کوتاهی همسر فقط یکی از دلایل رفیقبازی است، به عبارت دیگر رفتار نادرست همسر میتواند دلایل دیگری هم داشته باشد.اما در کل، ناپختگی زن و شوهر یکی از مهمترین دلایل توجه بیش از حد زن یا شوهر به دوستان خود و بیتوجهی نسبت به همسر است.
شاید شما مقصر رفیق بازی همسرتانید
فردی که در زندگی مشترک در انجام وظایف زناشویی و همسرداری کوتاهی میکند خواسته یا ناخواسته باعث میشود که همسرش بیشتر از گذشته اوقات فراغت خود را با دوستانش سپری کند. در این حالت ممکن است مرد یا زن رشد یافته باشند اما چون همسرشان در ایفای نقش همسری ضعفهایی دارد، فرد با بودن بین دوستانش احساس میکند آرامش بیش تری دارد. در واقع وقتی یک مرد یا زن نتواند نقش آفرینی صحیحی در خانه داشته باشند، کانون خانواده سرد میشود و یکی از زوجین ترجیح میدهد نیاز عاطفیاش را در جمع دوستانش وگاه متاسفانه با نشاطهای کاذب تامین کند.
البته کوتاهی همسر تنها یکی از دلایل رفیق بازی است به عبارت دیگر این رفتار نادرست میتواند دلایل دیگری هم داشته باشد.
رفیق بازی مساوی با طلاق عاطفی
بدترین پیامد داشتن رابطه بیش از اندازه با دوستان یا به اصطلاح عامیانهتر «رفیق بازی» این است که فاصله بین افراد بیشتر و بیشتر میشود و هر یک از زوجین ترجیح میدهند کمترین ارتباط را با یکدیگر داشته باشند.
در پی این نوع رفتارها به مرور زمان آن عاطفه و احساسی که اوایل ازدواج وجود داشته است از بین میرود و در نهایت ممکن است به طلاق عاطفی منجر شود.
دوران مجردی پایان یافته است
بهتر است بدانید بعد از ازدواج دوران مجردی پایان یافته است و خیلی چیزها در زندگی شما با ازدواج تغییر میکند. روابط دوستانه یکی از مواردی است که با این دوران تغییر میکند و همان طور که گفته شد وقت آزاد و اولویت بندی افراد با این تغییر شرایط عوض خواهد شد، اما یک راهکار دیگر هم وجود دارد؛ شما دیگر مثل گذشته زمان آزاد زیادی نخواهید داشت اما حذف کلی و قطع رابطه با دوستان هم درست نیست.
به همین دلیل یکی از راهکارها این است که در مورد روابط خود خوب فکر کنید. آنهایی که برایتان مهمتر است را در ذهن مشخص و برای تمدید روابط با آنها برنامه ریزی کنید. شما میتوانید دوستان جدیدی هم پیدا کنید. دوستانی که زوج باشند و شما بتوانید همراه با همسرتان در کنار آنها وقت بگذرانید، اما تمام این شرایط زمانی امکان پذیر است که زوجین با یکدیگر به نتیجه و تفاهم رسیده باشند و قبل از هر تصمیم گیری با یکدیگر گفتگو کنند.
اولین قدم: اصلاح رابطه خود
همسری که تلاش میکند عادت ناپسند رفیق بازی را از سر همسرش بیندازد ولی موفق نمیشود، به این دلیل است که ارتباط بین آنها کمرنگ شده است. در این مواقع ممکن است زن یا شوهر به دلیل دلسوزیهای زیادی که به هم دارند با شریک زندگیشان، با جملات امری یا دستوری برخورد کنند. این نوع صحبت کردن به طور خاص با روحیات جنس مذکر به هیچ وجه سازگار نیست. خانمها باید بدانند در صورتی که به خاطر عمل اشتباه شوهرشان، مرتب به او دستور بدهند، نه تنها مشکل حل نمیشود بلکه فاصله عاطفی آنها از هم زیاد میشود.
استفاده از جملات محبت آمیز را فراموش نکنید
فرض کنید مردی به خانه دیر میآید. همسرش هم نگران شده و به خاطر دلسوزی میگوید «باز که دیر آمدی و خبر ندادی؟» یا «تو همیشه دیر میآیی». این گونه جملهها با اینکه توهین نیست ولی به مرد شوک وارد میکند و ممکن است مرد هم در جواب بگوید «اصلا خوب کاری کردم، که دیر آمدم» یا «از این به بعد دیرتر هم خواهم آمد!» همین طور که میبینید استفاده از جملاتی نظیر این جملهها، ممکن است باعث قطع ارتباط عاطفی زوجین شود. حالا اگر خانم به همسرش بگوید «نگرانت بودم» یا «دلتنگت شده بودم». این جملات برای مردها یک بار عاطفی دارد و باعث میشود آنها درباره این عملشان بیشتر فکر کنند و درباره آن تصمیم جدیدی بگیرند. استفاده از جملات مثبت، یکی از مهارتهای ارتباط مطلوب است. این را هم بدانید که اگر این مشکل برطرف شد، باید خاطرات آن را در زبالهدان تاریخ زندگیتان بیندازید و هیچ وقت نه به آنها فکر و نه آن روزها را یادآوری کنید.