«آمیگدال» یا همان «بادامه» بخشی از مغز است که اطلاعات مربوط به ترس و همین طور سکس را پردازش میکند؛ پژوهش فوقالعاده جالبِ دیگری در دانشگاه «پرینستون» انجامشده است که نشان میدهد این بخش میزان اعتماد پذیر بودن چهرهی افرادی که با آنها مواجه میشویم را نیز تعیین میکند؛ اما چطور و بر اساس چه معیارهایی؟
آمیگدال (بادامک مغز) در مغز انسان به صورت خودکار از بعضی ویژگیهای چهره برای تصمیمگیریِ خیلی سریع در رابطه با اعتماد پذیر بودن افراد استفاده میکند. به زبان ساده، لازم نیست ما به صورت منطقی به این موضوع فکر کنیم که «آیا من باید به این فرد اعتماد کنم یا نه؟» مغز ما درست در لحظهای که چهرهی فرد را میبینیم از این موضوع آگاه میشود.
بر اساس یافتههای این پژوهشِ دانشگاهِ پرینستون که توسط نیکولاس اوسترهوف و الکساندر تودوروف اجراشده است، برداشتِ نخستِ ما (first impression) از میزان قابلاعتماد بودنِ افراد بر اساس ویژگیهای چهرهشان شکل میگیرد. این پژوهشگران با استفاده از 96 تصویرِ صورتِ مَرد که با رایانه طراحیشده بود، از شرکتکنندگان خواستند تا آنها را بر اساس قابلاعتماد بودن یا نبودن قضاوت کنند. یافتهها همبستگی قدرتمندی را بین برخی ویژگیهای چهرهای و اعتماد پذیر بودن نشان داد.
در واقع چهرههایی که بخــش داخـلی ابـروهایـشان به بالا متمایل است، گونههای بـرجسته، چــانـهی پهــن و کشیده و تـیـغهی بــینی فرورفتهای نــدارند (تصویر سمت راست)، قابلاعتمادتر به نظر میرسند؛ و همین طور چهرههایی که بـین دو ابرویشان به پـایین کشیــده شده، گونههای فرورفته، چانهی کوتاه و تـیـغهی بـــینی فرورفتهای دارند غیرقابلاعتماد به نظر میرسند.
نکتهی عجیب اینجاست که تمام این بررسیها را آمیگدال در کسری از ثانیه بعد از مشاهدهی چهرهی فرد انجام میدهد، بدون اینکه خود فرد از این محاسبات باخبر باشد؛ او فقط حس میکند این چهره قابلاعتمادتر است. اگر از او بپرسند چرا؟ طبعاً نخواهد گفت به خاطر حالت ابروها و گونههایش!
در مقالهای که صحبتش را کردیم اینطور ذکرشده است که این حالتهای چهره احتمالاً بازماندهی یک غریزهی مفید است: اگر کمی در حالتهایی که به چهره های قابل اعتماد نسبت دادهشده اغراق کنیم، به چهرهای که حالت خوشحالی را نشان میدهد خواهیم رسید – با حالت خمیده ابرو به داخل و گونههای بالا آمده که ناشی از لبخند است – که با رفتار و ویژگیهای مثبت همبستگی دارد، از آن طرف حالت اغراقشدهی چهرهی غیرقابلاعتماد شبیه به خشم است که حالت چهرهای هشداردهنده و بالقوه خطرناک دارد. پس منطقی است که از فردی که چهرهاش حالتی شبیه به خشم و عصبانیت دارد بپرهیزیم.
با این حال چه این قضاوت ناخودآگاه دربارهی اعتماد پذیر بودن یا نبودن افراد صحیح باشد چه نباشد، دانستن اینکه ریشهی این قضاوتِ ما دربارهی افراد به چه چیزهایی برمیگردد میتواند بسیار کاربردی و گاهی حیاتی باشد. اگر همهی دلایل منطقی برای اعتماد کردن به فردی وجود دارد جز آن حالت حسی، بهتر است در نظر داشته باشیم که این حس از حالتهای چهرهای برمیخیزد که میتواند کاملاً تصادفی و گول زننده باشد.
پس اگر فرصت داریم که فکر کنیم و بعد تصمیم بگیریم، بهتر است فکر کنیم و به نتیجه فکرمان اعتماد کنیم و در این رابطه به حسمان که میتواند بسیار ظاهربین باشد با احتیاط اعتماد کنیم.