گروهی از محکومان، دورانی را که در حبس به سرمی برند با توجه به اهداف و برنامه های دستگاه قضایی، در جهت آماده سازی زندانیان برای آینده ای روشن،در زمینه های مختلف از جمله سواد آموزی و انواع رشته های کارآمد فنی و حرفه ای، آموزش می بینند و گواهینامه های معتبر این دوره ها را نیز دریافت می کنند.در این بین، باوجود هزینه های قابل توجهی که صرف آموزش و نگهداری زندانیان می شود، اما معضل بیکاری برخی محکومان پس از آزادی از زندان، دایره جرم و بزه را بازتر می کند.
حس نفرت زدگی به دیگران با بهانه بیکاری
بیکاری و در نتیجه فقر ، پیامدها و آسیب های فراوانی را برای شهروندان هر جامعه ای به بار می آورد.گروهی از افراد، هنگامی که بیکار باشند و یا شغل به همراه درآمد مناسب نداشته باشند برای تامین نیازهای اساسی خود و گذراندن زندگی حداقلی، به سمت انواع گوناگونی از انحرافات اجتماعی مثل طلاق،خشونت و بزهکاری می روند.
بیکاری، علت موجبه بسیاری از آسیب های برجسته،جرایم کیفری و انواع بیماری های روانی و گاهی اوقات ایجاد نوعی حس نفرت زدگی نسبت به سایر اعضای جامعه است. بعضی از افراد بیکار که در تامین مخارج اولیه زندگی ناتوانند حس انسان دوستی خود را نیز از دست می دهند. آنها به اشتباه احساس می کنند حقشان توسط سایر افراد جامعه پایمال شده است؛ بنابراین از راههای نابهنجار و غیرقانونی درصدد بازپس گرفتن حق خود از دیگران برمی آیند. شرایط محیطی و مسئولیتهای زندگی، برخی از این افراد را مجبور می کند تن به کارهایی بدهند که جرم شناخته می شود و به مردم جامعه آسیب های بسیاری وارد می سازد.
بیکاری ودر نتیجه فقر جامعه را برای وقوع جرم مستعدتر و برخی از افراد را روانه زندانها می کند. این مساله بسیار تاسف برانگیز است که آنها بعداز گذراندن دوره محکومیت خود،دوباره با معضل بزرگ بیکاری روبه رو می شوند. این افراد به علت داشتن بزرگترین مانع در راه اشتغال یعنی سوء پیشینه، پس از آزادی،مشکلشان نسبت به قبل دوچندان نیز می شود؛ بطوری که یکی از دغدغه های زندانیان و خانواده هایشان، مساله اشتغال آنها پس از آزادی و چگونگی امرار معاش است.
زینب،مادری 58 ساله که پسرش به جرم دزدی در زندان به سر می برد با ناراحتی از پسرش می گوید: "پسر 20 ساله ام خرج من و 3 خواهر محصلش را با کار در مکانیکی تامین می کرد،اما به دلیل چند روز بیماری او را اخراج کردند،او بعداز آن نتوانست کار مناسب پیداکند و در نهایت به اشتباه، دزدی را برای بدست اوردن پول انتخاب کرد و به یک فرد سابقه دار تبدیل شد که دیگر کسی حاضر نمی شود به او کار بدهد.
دیدگاه جامعه به زندانیان پس از آزادی
زندانیان همه در یک گروه بندی قرار ندارند،بخشی از آنها به علت دست زدن به جرائم و بزه های خود که شاید از بیکاری سرچشمه می گیرد به زندانها می روند. هریک از آنها در زندان برحسب استعداد،توانایی،سن و جنسیتشان مهارتی را یادگرفته اند و می خواهند برای امرار معاش از آن حرفه آموخته شده به درستی بهره گیرند.
مجازات بیشتر این زندانیان به دلیل نگاه منفی جامعه به افراد دارای سوءپیشینه با بیرون آمدن از زندان پایان نمی یابد. بسیاری از شهروندان ، طبق الگویی که از یک فرد مورد اطمینان و با اعتبار دارند، راه را برافرادی که مرتکب خطا و جرم شده اند به راحتی می بندند وبا زدن برچسب سابقه دار به کسانی که از زندان آزاد شده اند، اجازه نمی دهند که شغلی را برعهده بگیرند.درچنین شرایطی که فرصت برای مسئولیت پذیری این افراد فراهم نمی شود، هدر رفت سرمایه های انسای و مالی کشور را نیز شاهد خواهیم بود.
حسن، 65 سال سن دارد و همچنین کاسب یکی از بازارهای تهران است؛ او نسبت به افرادی که از زندان آزاد شده اند،نگرشی بسیار منفی دارد و در این باره می گوید:"هرگز حاضر نیستم که اجناس مغازه ام را به یک فرد سابقه دار بدهم چرا که احتمال خطا دراین گونه اشخاص، بیشتر است!"
کمرنگ شدن ارتباط مناسب با جامعه!
بیشتر زندانیان در دوران حبسشان، به امید ورود به محیط کار، بعداز اتمام دوره محکومیت در جهت یادگیری حرفه مورد نظر خود بسیار تلاش می کنند.آنها پس از آنکه روانه خانه هایشان می شوند،می بایست مسئولیت های فردی خود را درقبال خانواده ه انجام دهند و همچنین با مشکلات بسیاری مثل کمرنگ شدن ارتباط مناسب با اعضای خانه و طرد شدن توسط جامعه دست و پنجه نرم می کنند.
بسیاری از این افراد،سرپرست خانواده و بعضی دیگر هم جوانانی هستند که در آینده ای نه چندان دور تشکیل خانواده می دهند و مسئولیت تامین مخارج خانه را برعهده دارند.گاهی اوقات، فقدان شغل برای این دسته از زندانیان و عدم رسیدگی مناسب برای این مساله ،آنها را به سمت کارتن خوابی سوق می دهد. از طرف دیگر گروهی از فرزندان مدد جویان، برای یاری رساندن و تامین هزینه های خانواده به ناچار درس و مدرسه را کنار می گذارند و به جامعه بزرگ کودکان کار می پیوندند.
دکتر امیرحسین جلالی،روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه، درباره آثار فردی و اجتماعی بیکاری پس از آزادی افراد از زندان، معتقد است:"احتمال آسیب پذیری،بروز رفتار نابسامان روانی و بزهکاری در این خانواده ها به دلیل بیکاری و فقر، بیشتر از سایر اعضای جامعه است."
فروپاشی کانون خانواده پس از آزادی!
بیکاری مسبب اصلی واردشدن افراد به چرخه جرم و نهادن نام بزهکار تا پایان عمر بر فرد است و این اسیب همچنین، پیامدهای غیرقابل جبران فردی و اجتماعی از جمله فروپاشی کانون خانواده را بوجود می آورد.
درچنین شرایطی به منظور برقراری امنیت و آرامش در محیط، نهادهای مسئول می بایست پایگاهی برای اشتغال زندانیان پس از آزادی ایجاد کنند و با اینکار، هزینه های هنگفت مادی و معنوی نگهداری زندانیان را کاهش دهند.البته برای برطرف شدن این معضل نه تنها مسئولان بلکه آحاد مختلف جامعه باید مشارکت کنند و به زندانیان آزاد شده، از دریچه انسانی تری نگاه کنند.
کم نیستند شمار زندانیانی که به ادامه زندگی بدون جرم دل بسته اند و برای بدست آوردن شغل و درآمد مناسب از صاحبان انواع مشاغل دست یاری می طلبند.
موضوعات داغ