سارا قاسمی شنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۶:۰۰

تمام سواحل برای جذب خورشید مورد استفاده قرار نمی گیرد. اما ساحل ها چه کار می کنند؟ آنها می توانند برای افرادی که در ساحل در حال آفتاب گرفتن هستند، مضر باشند. در حالیکه یک فرد در ساحل روی حوله، زیر سایبان دراز کشیده است و اگر تصور کنیم که زن و شوهری با هم بخواهند در ساحل دراز بکشند، قطعاً آنها بیشتر از 1 متر مربع را در ساحل پوشش می دهند. یا کسانی که در ساحل قدم می زنند یا والیبال ساحلی بازی می کنند نیز بیش از 25 مترمربع زمین را در ساحل پوشش می کنند و تمام اشیایی که در این محدوده هستند می توانند اشغال شوند.

اکنون می تواند جذاب باشد که بخواهیم در خصوص عمق 4 متری زمین فکر کنیم در حالیکه هر ذره شن و ماسه در ساحل حدود 0.7 میلی متر است و هر فردی هنگام استراحت در ساحل روی حدود 100 میلیون ذره شن و ماسه می خوابد. به صورت تصادفی این مقدار (100 میلیون ذره) برابر است با نرون های مغزی فردی که در ساحل خوابیده است.

البته تفاوت بسیاری مابین مغز انسان و ساحل دریا وجود دارد. برای مثال هر ذره شن و ماسه در ساحل فقط توسط چند نفر می تواند لمس شود، اما هر نرون در مغز انسان می تواند با 7000 فرد دیگر ارتباط برقرار کند. حدود 7000 رشته درهم تنیده در هر نرون عصب وجود دارد. بحث ساحل بسیار ساده تر است و پیچیدگی آن 1000 برابر کمتر از مغز انسان است. حتی اگر هز ذره شن و ماسه یک نرون عصبی بود، در آن صورت محاسبه ذرات شن و ماسه سخت بود و رقم بسیار بالایی می شد.

با وجود اینکه مغز انسان توسط داده های بزرگ بمباران می شود، اما باز هم مغز خیلی خوب از عهده این بمباران برمی آید. مغز انسان می فهمد، یاد میگیرد، می سازد و ... چون ارتباط مغز با سایر مفاهیم برقرار است.

اینترنت اشیاء، معمولا به عنوان یک مجموعه ای از دستگاه هایی است که توسط داده ها تغذیه می شود، دیده می شود. اینترنت اشیاء مقدار قابل توجهی از داده ها است. چه چیزی اینترنت اشیاء را قابل توجه و جذاب کرده است؟ برای مثال هنگام پیش بینی وضعیت آب و هوای آینده چطور می توانیم از آن استفاده کنیم؟ همانند مغز انسان، هر سنسور تشخیص آب و هوا، بعنوان شیء هستند که نیازمند برقراری ارتباط با یکدیگر هستند، تا زمانی که همه ی 10000 سنسور بطور کامل پوشش داده شود.

در واقع، ارتباط بین این اشیاء کار مشکلی نیست. اینترنت اشیاء به اینترنت متصل است. بنابراین همه چیز به همه چیز متصل است! تنها چیزی که ما نیاز داریم پروتکل و آی پی است. بنابراین 10 هزار ارتباط، یک رقم بسیار کوچکی در تئوری اینترنت اشیاء است. اگر تنها کشور انگلستان را در نظر بگیرید، 25 میلیون خانه وجود دارد و هر کدام ترموستات اندازه گیری دما دارند. مغزی دارای ترموستات را تصور کنید که از 25 میلیوننرون عصبی متصل تشکیل شده است. از چنین مغزی ما چه چیزی می توانیم یاد بگیریم؟

می توانیم بهترین راه گرم کردن خانه مان را یاد بگیریم؟ اگر آنها را با سنسورهای آب و هوا ترکیب کنیم قادر به پیش بینی دقیق آب و هوا خواهیم بود؟ آیا با تغییرات آب و هوایی قادر به افزایش انرژی مورد نیاز ما خواهد بود؟

موضوع هیجان انگیز دیگر این است که چطور تئوری اینترنت اشیاء می تواند برای اثربخشی بیشتر تغییر یابد؟ اینترنت اشیاء می تواند برای طراحی اینترنت اشیاء معقول به ما کمک کند؟

اینترنت اشیاء ایده جدید و بزرگی است که ما می توانیم تولید داده تا تولید گاو را در خانه انجام دهیم اما باید به ارتباطات مابین اشیاء نفوذ نماییم، درست مثل ارتباطات موجود در مغز انسان است.



شارژ سریع موبایل