در نگاه اول این نام متعلق به یک موتور جستجو است، اما در ورای نام چهار حرفی و صفحهی جستجوی سادهی این کمپانی، غولی خفته است که عطشی سیریناپذیر برای اطلاعات دارد.
گوگل را میتوان به سیاهچالهای تشبیه کرد که منابع مالیش بهمثابه جاذبهی بیحد و حصر سیاهچاله است و با این پشتوانهی قوی کمپانیهای بسیاری را از استارتآپهای نوپا تا کمپانیهای شناخته شده همچون بوستونداینامیکز از آن خود کرده است.
گزارش مالی گوگل در سهماههی اول سال جاری نیز نشان از درآمدی 15.4 میلیارد دلاری دارد که دربردارندهی رشدی 19 درصدی است. اما واقعیت این اعداد چیست؟
کمپانیهای بسیاری وجود دارند که تصور داشتن درآمدی 15.4 میلیارد دلاری برای آنها یک رؤیای محال است. اما گوگل با دستیابی به چنین درآمدی در سهماههی اول سال جاری میلادی، رشدی 19 درصدی را نیز رقم زده است. اما در هر حال، این ارقام سهامداران را راضی نکرده و موجبات نارضایتی آنها را فراهم کرده است.
با انتشار گزارش مالی گوگل، برخی از سهامداران اقدام به فروش سهام خود کردند که این حرکت منجر به کاهش 5 درصدی ارزش سهام گوگل شد. در 24 ساعت اولیه پس از انتشار گزارش مالی گوگل، ارزش هر سهم گوگل با کاهشی 9 دلاری از 544 دلار به 536 دلار کاهش یافته است.
گوگل دارای رشدی نسبی است؛ اما این کمپانی در مقطع کنونی رشدی را شاهد نیست. رشد گوگل به دو فاکتور اصلی وابسته است: جمعیت کاربران حاضر در اینترنت و کاربرانی که با استفاده از ابزارهای قابلحمل قدم در دنیای اینترنت میگذارند.
سرعت رشد اینترنت در حال کاهش است و گوگل نیز با اینترنت معنا پیدا میکند
در حال حاضر 80 درصد از جستجوهای اینترنتی توسط گوگل انجام میشود. در کنار این آمار باید به میلیونها کاربری اشاره کرد که از جیمیل و یوتیوب نیز استفاده میکنند.
این دو سرویس از جملهی پرطرفدارترین سرویسهای ارائه شده توسط گوگل هستند. هماکنون گوگل یکی از سرویسها و موجودیتهای غالب در فضای اینترنت است و رشد هر چه بیشتر اینترنت معنایی جز رشد گوگل ندارد. اما رشد اینترنت تا حدودی دچار رکود شده است.
براساس پیشبینیهای انجام شده، نفوذ اینترنت در سال 2016 در جوامع انسانی به بیش از 50 درصد خواهد رسید؛ از این رو پس از این برهه شاهد رکورد شدید رشد اینترنت و رشد منفی آن خواهیم بود.
نمودار بالا گویای افرادی است که تا سال 2010 میلادی به اینترنت دسترسی نداشتهاند. هماکنون ضریب نفوذ اینترنت در آمریکا و اروپای غربی بسیار بالا است و افراد معدودی به اینترنت دسترسی ندارند؛ اما مشکل اصلی پس از سال 2016 خود را نمایان خواهد ساخت. رکود در افزایش آمار افراد مراجعهکننده به اینترنت و ثابتماندن این مقدار، برای گوگل خبر خوشی نبوده و نشان از آغاز دوران رکود برای گوگل است.
شاید نگاهی به نمودار افزایش کاربران اینترنت در چین و همچنین مقایسهی آن با روند صعودی درآمد این کمپانی، بینش روشنتری را در مورد وابستگی رشد کاربران اینترنت به درآمد گوگل نشان دهد.
در بررسی درآمد گوگل با توجه به تفکیک جغرافیایی نیز واقعیتهای ناخوشایندی برای گوگل برملا می شود. بیشتر درآمد گوگل حاصل فعالیت این کمپانی در کشورهای توسعه یافته است که هماکنون نفوذ اینترنت در این مناطق به حد اشباع رسیده و رشد اینترنت در این مناطق لاکپشتی خواهد بود.
در صورتی که گوگل خواهان کسب درآمدی مشابه کشورهای توسعه یافته در سایر مناطق از جمله کشورهای در حال توسعه است، باید اقداماتی مشابه را در این کشورها انجام داده و در برخی از سیاستهای خود تجدید نظر نماید. برای مثال باید از کشور چین در این مورد یاد کرد؛ چرا که از نظر فناوری و رشد اینترنت، چنین مناطقی بکر و دست نخورده باقی ماندهاند.
براساس اطلاعات منتشر شده توسط مؤسسهی تحقیقاتی Asymco، گوگل به ازای هر کاربر در کشورهایی چون بریتانیا و ایالات متحده، درآمدی 86 دلاری را به جیب میزند؛ در حالی که سایر مناطق که شامل اروپا و ژاپن است، درآمدی 12 دلاری را به ازای هر کاربر در سال برای گوگل رقم زدهاند. از اینرو میتوان مشکل گوگل را در کسب درآمد حداقلی از مناطقی عنوان کرد که اینترنت در آن نفوذ کمتری داشته یا کاربران رغبت کمتری به سرویسهای آن دارند. اعداد و ارقام به دست آمده نشان از کاهش فاصلهی موجود ندارند که فعالیت بیشتر گوگل برای جذب کاربران در این مناطق را طلب میکند.
گوگل به ازای هر کاربر درآمدی 1.20 دلاری را از آن خود میکند؛ اما رشد کاربران بهواسطهی تعلق این کاربران به کشورهای در حال توسعه نیز تأثیری در رشد درآمد گوگل ندارد.
شاید یکی از دلایل عدم استقبال از رشد 19 درصدی گوگل در سهماههی اول، عدم افزایش آن در مقایسهی با رشد گوگل در دورههای پیش از آن است؛ چراکه از نظر فعالین بازار و افرادی که در والاستریت با شاخصهای اقتصادی کار میکنند، رشد یک کمپانی در مقایسه با رشد پیشین آن معنا پیدا میکند.
ازاینرو میتوان بزرگترین چالش این کمپانی را بالابردن رشد خود و برابری آن با رشد اینترنت خواند.
یکی دیگر از مواردی که میتوان از آن بهعنوان نقاط ضعف گوگل نام برد، عدم توانایی این کمپانی در بالابردن قیمت کلیک کاربران است. هزینهی هر کلیک در حال کاهش بوده و رشد مجموع کلیکهای انجام شده نیز رشد چندانی ندارد.
ابزارهای قابل حمل بهمانند شمشیر دو لبهای برای گوگل است؛ آیا گوگل از رشد ابزارهای قابلحمل آسیب خواهد دید؟
بخشی از این کاهش به رشد ابزارهای هوشمند قابلحمل وابسته است. بسیاری از کمپانیها همچون آمازون، لینکدین، اپل و فیسبوک از اپلیکیشنهای اختصاصی خود و همچنین جستجوی مخصوص به خود بهره میبرند. این اپلیکیشنها از منظر گوگل مخفی بوده و فعالیتهای داخلی آن نیز از روال سنتی جستجوی گوگل مخفی است. هماکنون بسیاری از کاربران ترجیح میدهند تا به جای استفاده از مرورگرها از این اپلیکیشنها برای تعقیب حیات مجازی خود استفاده کنند.
بسیاری از این سرویسها همچون فیسبوک دارای جامعهی کاربرانی هستند که هیچگونه وابستگی به گوگل نداشته و در نتیجه از دامنهی کسب درآمد گوگل خارج هستند.
اینترنت رشد میکند، اما الگوی آن به گونهای نیست که گوگل قادر باشد تا براساس ساختار خود از آن کسب درآمد نماید. بیش از 90 درصد از درآمد گوگل از طریق جستجو و سرویسهای مرتبط تأمین میشود.
براساس تحلیل Asymco، در صورتی که گوگل الگوی کسب درآمد خود را تغییر ندهد، در اینصورت با مشکلاتی در سالهای آتی، مخصوصاً پس از سال 2016 مواجه خوهد شد.