امین شجاعی جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۰

«توبه» در لغت، به معنای رجوع است. وقتی بنده به مولای خود بر می گردد، می گویند توبه کرده است. خداوند در قرآن کریم به همه ی مومنان دستور توبه می دهد. رسول مکرّم اسلام فرموده اند: «خودتان را با استغفار و توبه معطّر کنید تا بوی بد گناه شما را رسوا نکند».

در جای دیگر فرموده اند: «من در هر روز هفتاد بار استغفار می کنم تا مبادا این ابرها فضای دل را بگیرند.» البته استغفار برای انسان کامل در حقیقت، دفع است نه رفع.

امام صادق علیه السلام فرموده اند: هرکس زیاد استغفار نماید، خداوند او را از هر غمی رها و از هر تنگی ای خارج می سازد، و او را از جایی که گمان نمی برد روزی می بخشد.

بازگشت انسان تائب به سوی خداوند، موجب تخلیه ی روان از فشار احساس گناه گردیده، حالت طهارت و فطرت پاکی به او برمی گردد. با آمرزش معاصی و گناهان و آلودگی های درونی در پرتو توبه، آدمی آرامش و آسایش روحی پیدا می کند.

در فرایند توبه و بازگشت، فرد احساس گناه خود را سرکوب نکرده در ناخودآگاه آن را بایگانی نمی سازد، تا بر حجم بار و انرژی منفی روح بیفزاید. بلکه در فضایی عاشقانه در محضر خدای رفیق شفیق اعتراف می کند و از او آمرزش می طلبد. خداوند نیز وی را مشمول لطف و رحمت بی منتهایش قرار می دهد، و با مهر و رأفت از او استقبال می نماید.

امام علی می فرماید: «اولها الندم علی ما مضی»، اولین شرط (رکن) توبه پشیمانی‏ و حسرت و تأسف و آتش درونی و ناراحتی بر آنچه که گذشته است، می‏ باشد(نهج البلاغه/ 417) یعنی توبه آن وقت واقعا توبه است که شما نگاهی به صحیفه سیاه اعمال‏ گذشته خودتان بکنید، یک مرتبه یک ندامتی، یک پشیمانی زیادی، یک‏ تأسف و حسرت فوق العاده ‏ای در شما ایجاد شود و دلتان آتش بگیرد که این‏ چه کاری بود که من کردم؟! شرط اول توبه کردن‏ چنین پشیمانی و ندامتی است.

رکن دوم توبه و استغفار: تصمیم به عدم بازگشت

شرط (رکن) دوم توبه چیست؟ امام علی(علیه السلام) می فرماید: «العزم علی ترک العود؛ تصمیم بر ترک بازگشت به آن برای همیشه.» (نهج البلاغه/ 417) یک‏ تصمیم مردانه، یک تصمیم جدی که دیگر من این عمل ناشایست را تکرار نمی‏ کنم.

حق الهی یعنی‏ چه؟ مثلا روزه حق الله است، روزه مال خداست. روزه ‏هایی را که خورده ‏ای‏ باید قضا بکنی. نمازهایی را که ترک کرده ای باید قضایش را به جا بیاوری.

البته شما را با این شعری که خواندم مایوس نکرده باشم، نگویید پس کار ما تمام است، نه «لاتقنطوا من رحمة الله؛ از رحمت‏ الهی مأیوس نباشید.» (زمر/ 53) از هر چه گناه دارید برگردید، خدا می‏ پذیرد.

همه‏ شرایط را ذکر کرده ‏اند، ولی حد و اندازه برای گناه ذکر نکرده ‏اند. نگفته‏ اند اگر گناهت به این حد رسید توبه‏ ات قبول می‏ شود و از آن بالاتر که‏ شد نه، بلکه گفته‏ اند توبه کن قبول می ‏شود اما به شرط اینکه واقعا توبه‏ کنی. اگر آتش درونی در تو پیدا بشود، انقلاب مقدس در روح تو پیدا بشود و تصمیم بر عدم عود بگیری، توبه تو قبول است، اما به شرط اینکه‏ تصمیم تو واقعا تصمیم باشد، نه اینکه بیایی اینجا پچ پچی هم با خودت‏ بکنی و بگویی عجب وضع بدی داریم و بیرون که رفتی فراموش بکنی. این‏ به درد نمی‏ خورد و بدتر است. اما فرمود کسانی که استغفار می‏ کنند و باز گناه‏ را تکرار می‏ کنند استغفارشان از استغفار نکردن بدتر است. چون این‏ مسخره ‏کردن توبه است، استهزاء خداست، استهزاء توبه است.

این دو تا، رکن توبه است: اول ندامت، حسرت، اشتعال درونی، ناراحتی از گذشته، پشیمانی کامل از گناه و دوم: تصمیم قاطع و جدی برای‏ تکرار نکردن گناه.

شرایط توبه و استغفار

اما توبه و استغفار دو تا شرط هم دارد:

1- بازگرداندن حقوق مردم: بعد امام علی(علیه السلام) دو موضوع را فرمود که شرط کمال توبه واقعی است. فرمود: توبه، آن وقت توبه است که این گوشت هایی را که در حرام رویانیده ‏ای، آب کنی. این ها گوشت انسان نیست. یعنی چه؟ یعنی این گوشت هایی که در مجالس شب نشینی در بدن تو آمده است، این هیکلی که درست کرده ‏ای از حرام، استخوانت از حرام است، پوستت از حرام است، گوشتت از حرام‏ است، خونت از حرام است، باید کوشش کنی که این ها را آب کنید و به جای‏ این ها گوشتی که از حلال روییده باشد، پیدا شود.

خودت را ذوب کن. حتما باور نمی‏ کنید. سپس فرمود به این بدن که این همه لذت‏ معصیت را چشیده است، رنج طاعت را بچشان، از نازک نارنجی بودن بیرون‏ بیا، با نازک نارنجی گری آدم بنده خدا نمی‏ شود، اصلا انسان نمی‏ شود، آدم‏ نازک نارنجی انسان نیست. روزه می‏ گیری سخت است، مخصوصا چون سخت‏ است بگیر. شب می خواهی تا صبح احیا بگیری برایت سخت است، مخصوصا چون‏ سخت است این کار را بکن. یک مدتی هم به خودت رنج سختی بده، خودت را تأدیب کن.

توبه آن وقت واقعا توبه است که شما نگاهی به صحیفه سیاه اعمال‏ گذشته خودتان بکنید، یک مرتبه یک ندامتی، یک پشیمانی زیادی، یک‏ تأسف و حسرت فوق العاده ‏ای در شما ایجاد شود و دلتان آتش بگیرد که این‏ چه کاری بود که من کردم؟!

2- ادای حقوق الهی: شرط دوم قبولی توبه این است که حقوق الهی را ادا کنی. حق الهی یعنی‏ چه؟ مثلا روزه حق الله است، روزه مال خداست. روزه ‏هایی را که خورده ‏ای‏ باید قضا بکنی. نمازهایی را که ترک کرده ای باید قضایش را به جا بیاوری. مستطیع بوده ‏ای و حج نرفته ‏ای.

حجت را باید انجام بدهی، اینها شوخی‏ نیست. در مساله حج وارد است که اگر کسی مستطیع بشود و هیچ عذر شرعی‏ نداشته باشد یعنی استطاعت طبیعی داشته باشد و از نظر راه مانعی نباشد، استطاعت مالی داشته باشد و امکانات ثروتش به او اجازه بدهد، استطاعت‏ بدنی داشته باشد و مریض نباشد که قدرت رفتن نداشتن باشد، و در عین حال‏ به حج نرود و نرود تا بمیرد، چنین کسی هنگام مردن، مسلمان از دنیا نخواهد رفت.

فرشتگان الهی می آیند و به او می‏ گویند: «مت ان شئت‏ یهودیا و ان شئت نصرانیا؛ تو که این رکن اسلامی را به جا نیاورده‏ ای، حالا مخیر هستی، می‏ خواهی یهودی بمیر، می‏ خواهی نصرانی بمیر، تو دیگر نمی‏ توانی مسلمان بمیری». (وسائل/ ‏جلد 8 صفحه 20-21)



شارژ سریع موبایل