نافله به كار مستحبی، كار نیكو، كه بر انسان واجب نیست. اطلاق می شود. هم چنین به معنی نوه، غنیمت و عطاء نیز آمده است.[ المنجد ج2، ص 1986، مولف: لویس معلوف مترجم: محمّد بندریگی] و در اصطلاح فقهاء: به نمازهای مستحبی در شرع مقدس اسلام نافله می گویند. بیشترین استعمال نافله در نمازهای مستحبّی است.[مصطلحات الفقه ص 528 ؛ آیت الله مشكینی]
معنای اصطلاحی نافله اخصّ است و فقط شامل نماز مستحبّی می شود. ولی معنای لغوی اعّم است. هم شامل نماز مستحبّی و هم شامل غنیمت و عطاء می شود. بین معنای لغوی و اصطلاحی عموم و خصوص من وجه است.
اهمیّت نافله
در دین اسلام تأكید فراوانی بر انجام نمازهای مستحبّی شده و ثوابهای فراوان برای آن منظور گردیده است. و در میان نمازهای مستحبّی نماز شب از فضیلت بیشتری برخوردار است. و در روایات رسیده از معصومین (علیهم السلام) كه نماز شب به خاطر عظمت شأن آن خداوند ثوابش را آشكار نكرده است.
روایات در مورد اهمیّت نافله فراوان از معصومین (علیهم السلام) است كه برای تبرّك چند نمونه ذكر میشود.
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: بر شما باد دوری از تنبلی و كسلی! همانا پروردگار شما مهربان است. كه چیز كم را سپاس و شكر میگوید. همانا مردی برای رضا و خشنودی خدا دو ركعت نماز مستحبّی بجا آورد خداوند به خاطر خواندن این دو ركعت مستحبّی او را داخل بهشت میكند.[ وسایل الشیعه ج 4، ص 44،باب 12 حدیث 4 مولف: شیخ حر عاملی (ره)]
مشروعیت نافله
ادله متعدّدی بر مشروعیّت آن دلالت دارد. روایات موجود در مورد نمازهای نافله كه در كتب حدیثی فراوان است كه به چند نمونه از آن اشاره میشود.
1. بالاسناد عن فضیل بن یسار عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال:
«الفریضةُ والنافلةُ احدی و خمسون ركعةً. منها ركعتان بعد العتدیةِ جالساً تعدّان بركعةٍ وهو قائمٌ الفریضةُ منها سبع عشرة ركعةً والنافلةُ اربعُ و ثلاثون ركعةً»[ وسایل الشیعه، ج 4، ص 46 باب 13 حدیث 3: همان آدرس شماره 3]
«نمازهای واجب و نافله پنجاه و یك ركعت هستند. از نافله دو ركعت بعد از عشاء نشسته خوانده میشود و ایستاده بخواند یك ركعت محسوب میشود نمازهای واجب هفده ركعت میباشد. و نمازهای نافله سی و چهار ركعت میباشند».
2. خود پیامبر (صلی الله علیه وآله) و معصومین (علیهم السلام) كه در تاریخ نقل شده است. نمازهای مستحبّی فراوان میخواندند و قول و فعل آنان برای ما حجّت است و این نافله خواندن آنان دلیل بر مشروعیّت نافله است.
محمد بن حسن از امام صادق (علیه السلام) نقل كردهاند. كه امام فرمودند:
«حضرت علی (علیه السلام) در آخر عمرش در هر روز و شب هزار ركعت نماز میخواندند»[وسایل الشیعه، ج، ص 97 باب 30 حدیث 1: همان آدرس شماره 3.]
نافله در باب صلاة دارای دو قسم میباشد. 1- نافله رواتب روزانه 2- نافله غیر رواتب. نافله رواتب روزانه: نافلههای شبانه، در غیر روز جمعه سیوچهار ركعت میباشند؛ كه هشت ركعت از آنها نافله ظهر و هشت ركعت نافله عصر و چهار ركعت نافله مغرب و دو ركعت نافله عشاء و یازده ركعت نافله شب و دو ركعت نافله صبح میباشد و چون دو ركعت نافله عشاء نشسته خوانده میشود یك ركعت حساب میشود. و در روز جمعه بر شانزده ركعت نافله ظهر و عصر چهار ركعت اضافه میشود[ تحریر الوسیله ج 1، ص 123 و ص 124، مولف: حضرت امام خمینی (ره)]
طریقه خواندن نافله
نمازهای نافله مثل نماز صبح به صورت دو ركعتی خوانده میشوند همراه با تشهد و سلام.[ جواهر الكلام ، ج 7 ص 52، مولف: شیخ محمد حسن نجفی (ره) چاپ هفتم بیروت 19810] و میتوان آن را هم نشسته و هم ایستاده خواند. ولی بهتر است نماز گزار دو ركعت نافله نشسته را یك ركعت حساب كند. مثلاً كسی كه میخواهد نافله ظهر را كه هشت ركعت است نشسته بخواند شانزده ركعت بخواند.[ تحریر الوسیله ج 1، ص 124، همان آدرس شماره 9.]
چگونگی نماز نافله صبح
دو ركعت است:در ركعت اول پس از سوره حمد سوره قل یا ایّها الكافرون و در ركعت دوم پس از سوره حمد سوره توحید را بخواند،و چون سلام داد،به طرف قبله به صورت مرده در قبر به پهلوى راست بخوابد،و گونه راستش را بر روى دست راست بگذارد و بگوید:
اِسْتَمْسَكْتُ بِعُرْوَةِ اللّهِ الْوُثْقىَ الَّتى لاَانْفِصامَ لَها وَاعْتَصَمْتُ بِحَبْلِ اللّهِ الْمَتینِ وَ اَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ وَ اَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ
چنگ زدم به دستاویز محكمتر خدا،كه گستنى نیست برایش،و تمسّك جستم به رشته استوار خدا،و پناه مىبرم به خدا،از شرّ فاسقان عرب و عجم،و پناه مىبرم به خدا از شرّ بدكاران جنّ و انس.
آنگاه سه مرتبه بگوید:
سُبْحانَ رَبِّ الصَّباحِ فالِقِ الاِْصْباحِ
منزّه است پروردگار بامداد،شكافنده سپیده.
و پنج آیه آل عمران را كه در سطور قبل ذكر شد بخواند،سپس برخیزد و بنشیند و تسبیح حضرت زهرا علیها السّلام را بگوید.
پنج آیه سوره آل عمران
اِنَّ فى خَلْقِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ لاَ یاتٍ لاِ وُلىِ الاَْلْبابِ الَّذینَ یَذْكُروُنَ اللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فى خَلْقِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النّارِ رَبَّنا اِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النّارَ فَقَدْ اَخْزَیْتهَ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ اَنْصارٍ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادى لِلاْیمانِ اَنْ امِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُ نُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الاَْبْرارِ رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَلاتُخْزِنا یَوْمَ الْقِیمَةِ اِنَّكَ لاتُخْلِفُ الْمیعادَ
به درستى كه در آفرینش آسمانها و زمین،و رفتوآمد شب و روز،نشانههایى است براى صاحبان خرد،آنانكه خدا را در حال ایستاده و نشسته و پهلو خفته یاد مىكنند،و در آفرینش آسمانها و زمین اندیشه مىنماید،پروردگارا این همه را به ناحق نیافریدى،منزّهى تو،ما را از عذاب دوزخ حفظ كن،پروردگارا هركه تو وارد آتش دوزخ كنى به یقین او را رسوا نمودهاى،و براى ستمكاران یاورى نیست.پروردگارا شنیدم فریاد كنندهاى براى ایمان فریاد مىزند به پروردگارتان ایمان بیاورید،پس ما ایمان آوردیم،پروردگارا گناهان ما را بیامرز،و بدىهاى ما را بپوشان،و ما را همرا نیكان بمیران،پروردگارا آنچه بر رسولانت وعده كردى به ما عنایت كن،و در قیامت ما را رسوا مكن،كه تو هرگز خلف وعده نمىكنى.
برای خود خانه ای در بهشت بسازید
در كتاب(من لا یحضره الفقیه) فرموده: روایت شده: هر كه بین دو ركعت نافله صبح و نماز صبح، صد مرتبه بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد، حق تعالى چهره او را از حرارت آتش حفظ كند، و كسى كه صد مرتبه بگوید: سبحان ربّى العظیم و بحمد استغفر الله ربّى و اتوب الیه حق تعالى خانهاى در بهشت براى او بنا كند،و كسى كه بیست و یك مرتبه قل هو اللّه احد بخواند،خداى تعالى در بهشت خانهاى براى او بنا كند،و اگر آن را چهل مرتبه بخواند،حق تعالى او را بیامرزد.
بنده من به سبب نوافل به من نزدیک می شود
آیت الله العظمی سیداحمد خوانساری (ره) تا آخر عمر نوافل را ایستاده به جای می آوردند. پیرمردی در حرم امام رضا(علیه السلام) بود که حدود 100 سال عمر داشت ولی نسبت به نوافلش مقید بود و ایستاده هم می خواند. در ارشادالقلوب آمده است که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: خداوند متعال می فرماید پیوسته بنده من به سبب نوافل به من نزدیک می شود در حالی که خالص برای من است تا این که او را دوست می دارم، پس هنگامی که او را دوست داشتم گوش او می شوم که با آن می شنود و چشم او می شوم که با آن می بیند و دست او می شوم که با آن انتقام می گیرد و اگر از من حاجتی بخواهد به او می دهم و اگر از چیزی به من پناه آورد، او را پناه می دهم.