حج گذشته از آثار و ثوابهای اخروی که دارد، در دنیا نیز دارای آثار فراوان سیاسی، اجتماعی و معنوی است. این آثار و فواید میتواند به عنوان فلسفه یا حکمت حج مطرح شود. در روایات و سخنان ائمه (علیهم السلام) اشارههای فراوانی به آثار حج شده است. جهت اختصار دو نمونه از این روایات را نقل میکنیم.
فلسفه تغلیظ دیه (افزایش دیه) در ماه های حرام حفظ حرمت این ماه هاست، و ربطى به گناهکار بودن یا نبودن قاتل ندارد. تا اشکال شود که در قتل خطای محض، قاتل گناهی مرتکب نشده است؛ پس چرا دیه تغلیظ میشود.
واجبات در وقت احرام سه چیز است: 1.نیت، یعنی انسان در حالی كه میخواهد محرم شود، به احرام عمرهی تمتع، نیت كند عمرهی تمتع را و لازم نیست قصد كند ترك محرماتی را كه بر محرم پس از احرام، حرام میشود. 2.تلبیه، یعنی لبیك گفتن و صورت آن این است كه بگوید: «لبیك الهم لبیك، لبیك لا شریك لك لبیك، إنَّ الحمد و النعمه لك و الملك لا شریك لك لبیك.»3.پوشیدن دو جامهی احرام برای مردان كه یكی لنگ است و دیگری «رداء» كه باید آن را به دوش بیندازد.
در مذهب اهل بیت(علیهم السلام) در اعمال مکه مکرمه (عمره مفرده یا حج تمتع) بعد از طواف کعبه و نماز طواف و سعی بین صفا و مروه و تقصیر؛ طواف نساء انجام میگیرد که بعد از آن نماز طواف نساء خوانده میشود. هر مرد یا زنی که مُحرم شده و لباس احرام میپوشد، حق ازدواج و همبستری با جنس مخالف را بر خود حرام میکند و تنها بعد از انجام طواف نساء و نماز آن است که میتواند مبادرت به عقد ازدواج یا همبستری با همسر خود داشته باشد. در فقه اهل سنت چیزی به نام طواف نساء و نماز طواف نساء وجود ندارد.
چند چیز در سربریدن حیوانات مستحب است: موقع سربریدن گوسفند، دو دست و یك پاى آن را ببندند و پاى دیگرش را باز بگذارند، و موقع سربریدن گاو چهار دست و پایش را ببندند و دم آن را باز بگذارند، و موقع كشتن شتر دو دست آن را از پائین تا زانو، یا تا زیر بغل به یكدیگر ببندند و پاهایش را باز بگذارند و مستحب است مرغ را بعد از سر بریدن رها كنند تا پر و بال بزند.
دوازده چیز نماز را باطل میكند: 1ـ آنكه در بین نماز یكی از شرط های آن از بین برود مثلاً در بین نماز بفهمد مكانش غصبی است. 2ـ آنكه در بین نماز عمداً یا سهواً یا از روی ناچاری، چیزی كه وضو یا غسل را باطل میكند پیش آید. 3ـ از مبطلات نماز آن است كه مثل بعضی كسانی كه شیعه نیستند دست ها را روی هم بگذارد.
یکی از واجبات حج تمتع، قربانی است، شراکت در یک قربانی براى چند نفر، در حال اختیار کفایت نمىکند؛ بلکه در حال ضرورت نیز، محل اشکال است؛ بله! شراکت در قربانىِ مستحب، مانعى ندارد.