در این مطلب می خواهیم به دلایل درست و نادرست ازدواج یا همان ازدواج شناسی بپردازیم اما قبل از پرداختن به دلایل درست ازدواج، به دلایل نادرست آن می پردازیم.
همانقدر که ازدواج با مردان کوچکتر بیشتر شده، ازدواج با مردانی که بزرگتر هستند هم زیاد شده است. مردانی که بعضا پانزده سال یا حتی بیشتر از زن مورد علاقه شان بزرگتر هستند. در چنین شرایطی شما به عنوان کسی که مورد خواستگاری قرار گرفته باید سه سوال اساسی را از خودتان بپرسید و تنها در صورتی که جوابتان به این سوال ها مثبت است به ادامه رابطه جدی تر از قبل فکر کنید.
در زندگی درس هایی هست که همیشه ذهن آدمی را پریشان می کنند. به ویژه در مورد عشق و دوست داشتن، همیشه داستان هایی بر سر زبان بیشتر مردم است که به به جای آرامش، انسان را دچار شک می کنند.
شور عشق (یا همان عشق رمانتیک) احساسی موقت، زودگذر و غیرقابل اعتماد است. شور عشق، یعنی همان احساساتی که اوایل آشنایی با یک نفر، ما را مشغول میکند و خواب و خوراکمان را میگیرد، مبنای درستی برای زندگی مشترک نیست.
همه آدم ها وقتی وارد رابطه با فرد جدید می شوند به این سوال فکر می کنند: آیا ما به درد هم می خوریم؟ آیا برای هم مناسب هستیم؟ آیا می توانیم همیشه موجب آرامش و شادی یکدیگر باشیم؟
خواستگارتان یک جوان رؤیایی است که تا ابد عاشقتان میماند و زندگیاش را به پایتان میریزد یا یک مرد خیالباف و ناتوان که قرار است یک عمر شما را در شکستهایش شریک کند؟
لطفا قبل از خواندن این مطلب این جمله را چندبار با خودتان تكرار كنید و به خاطر بسپارید: «هیچ قانون كلیای كه شامل همه انسانها بشود، درمورد ارتباطات شخصی وجود ندارد.»