ایراد نطق در مقابل جمعیت حتی اگر فقط بیست نفر باشند برای انسان مسئولیت ایجاد میكند كه در نتیجه اجبارا تا حدی عصبانی و مضطرب میگردد.
راز خوشبختی چیست؟
دیگران هم زیاد در جستجوی این كیمیا بوده و آنهایی كه قدرت داشتهاند نتیجه مطالعات و افكار خود را نوشتهاند و از همه آنها چنین نتیجه گرفته میشود كه پس از تأمین سلامتی بهترین وسیله خوشبختی داشتن رفیق خوب و طرف علاقه بودن است.
مطالب كتاب «رمز نفوذ در دیگران» را میتوان به سه قسمت تقسیم نمود:
اول: تعلیم و طرز بیان در مقابل جمعیت
دوم: تعلیم طرز تهیه گفتار
سوم: تمرینات برای خوب و خوش آهنگ شدن صدا
من وقتی كه در مقابل عده زیادی ایستاده میخواهم حرف بزنم به قدری دست و پای خود را گم میكنم و حواسم پرت میشود كه دیگر نمیتوانم درست فكر كرده و آنچه را كه میخواستم بگویم بخاطر بیاورم و آرزویم این است كه بوسیله تعالیمی كه در این كلاس میگیرم در موقع نطق اعتماد به نفس داشته به راحتی و بدون تشویش بایستم و افكارم بخوبی بتواند كلامم را هدایت كند و بالاخره بتوانم مقصود خود را بطور مؤثر در مقابل شنوندگان بیان كرده و آنها را متقاعد سازم.
تولید اعتماد به نفس و جرأت برای نطق كردن حتی به قدر یك دهم آنچه همه فرض میكنند اشكال ندارد و نباید تصور كرد كه طبیعت استعداد این كار را فقط در عده كمی از مردم به ودیعه گذاشته و سایرین از آن بیبهرهاند بلكه هر كس با تمرین میتواند خود را نطاق خوبی بكند با این شرط كه میل زیادی به این كار داشته و با علاقه و جدیت آن را تعقیب كند. هیچ علت ندارد كه یك نفر در موقع عادی بتواند مدتی نشسته یا ایستاده با دو یا چند نفر صحبت كند ولی نتواند در مقابل عدهای كه به منظور شنیدن سخنرانی او جمع شدهاند حرف بزند در حالیكه قاعدتا باید قضیه به عكس باشد و حضور جمعیت انسان را وادار به اصلاح وضعیت بدن و لباس خود بكند. عده زیادی از ناطقین همین عقیده داشته و میگویند حضور شنوندگان آنها را تحریك نموده و باعث میشود كه فكرشان بهتر و دقیقتر كار كند.
هانری واردپیچر- میگوید: اگر انسان در نطق كردن ورزیده باشد در موقع سخنرانی مقداری از حقایق و افكاری كه فراموش كرده به خاطرش میرسد زیرا كه تمرین زیاد ترس او را از جمعیت به كلی از بین برده و جرأت و اعتماد به نفس جای آن را میگیرد در نتیجه از حضور شنوندگان تشویق شده و بهتر از تنهایی فكر میكند پس شما هم اگر مایلید نطاق خوبی شوید اول یأس را از خود دور كرده و تصور نكنید كه شما از این اصل كی مستثنی هستید تا بتوانید نطق كنید و مسلما بدانید كه بزرگترین ناطقین دنیا هم در اولین سخنرانیهای خود دچار همین ترس بوده و دست و پای خود را گم میكردهاند.
جان برایت- مرد سیاسی معروف انگلیسی كه در مدت جنگ داخلی برای آزادی و اتحاد شدیدا مبارزه میكرد اولین نطق خود را در مقابل جمعیتی كه در یك مدرسه جمع شده بودند ایراد نمود و قبل از شروع به صحبت به قدری میترسید كه از دوستان خود خواهش كرد هر وقت در ضمن صحبت اشاره میكند برایش دست بزنند تا بدین وسیله كمكم بر ترس خود غلبه كند.
ایراد نطق در مقابل جمعیت حتی اگر فقط بیست نفر باشند برای انسان مسئولیت ایجاد میكند كه در نتیجه اجبارا تا حدی عصبانی و مضطرب میگردد. سیسرون در دو هزار سال قبل گفته است "لازمه نطق خوب این است كه با عصبانیت توأم باشد" حتی كسانی كه در پشت دستگاه رادیو سخنرانی میكنند از این اضطراب و ترس مصون نیستند و این قاعده به قدری كلی و صحیح است كه برایش نام مخصوص گذاشته و آن را (ترس از میكروفون) مینامند.
به طور كلی برای تمرین سخنرانی باید چهار نكته زیر را در نظر گرفت:
1. میل به سخنرانی و خوب حرف زدن: این موضوع به قدری اهمیت دارد و به قدری صحیح است كه اگر معلم سخنرانی بتواند در قلب شما نفوذ كرده و درجه میلتان را به سخنرانی معلوم و معین كند حتما میتواند بگوید تا چه درجه در این كار پیشرفت خواهید كرد زیرا درجه پیشرفت شاگرد در سخنرانی تناسب مستقیم با درجه علاقه او دارد بنابراین اگر شما با میل و استقامت زیاد دنبال سخنرانی بروید هیچ چیز نخواهد توانست از پیشرفت سریعتان جلوگیری كند.
2. آنچه را كه میخواهید بگویید قبلا برای خود واضح و معلوم نمایید: شرط اینكه در موقع سخنرانی ناطق راحت و بدون اضطراب باشد این است كه آنچه میخواهد بگوید برایش واضح و روشن باشد والا مثل كوری خواهد بود كه در موقع راه رفتن باید تمام هم خود را برای پیدا كردن راه صرف نماید و البته چنین شخصی نباید منتظر باشد كه در موقع سخنرانی شرمسار و پشیمان نشود.
3. با اعتماد و جرأت كامل سخنرانی كنید: پرفسور ویلیام جیمس كه مشهورترین عالم روانشناس آمریكاست نوشته است"ظاهرا چنین به نظر میرسد كه هر عمل پس از یك فكر یا احساس به ظهور میرسد و به عبارت دیگر اعمال تابع افكار و احساسات هستند در صورتی كه در حقیقت اینطور نبوده و فكر یا احساس با عمل توأم هستند و هر یك از آنها ممكن است در اثر دیگری بوجود آید. از طرف دیگر میدانیم كه كنترل افكار و احساسات خیلی مشكل بوده و كاملا در دست ما نیست ولی به راحتی میتوانیم اعمال خود را تنظیم و كنترل نماییم بنابراین به جای اینكه سعی كنیم كه مثلا غصه خود را به زور فكر مرتفع نماییم(كه البته كار بسیار مشكلی است) بهتر است وضعیت بدن و اعمال خود را مثل اشخاص خوشحال بكنیم تا احساساتمان از اعمالمان پیروی كرده و غصه ما خود به خود برطرف شده خوشحال شویم همچنین برای اینكه در خود جرأت و جسارت تولید كنیم باید وضعیت بدن و رفتار خود را مثل شخص شجاع كرده و با جرأت كامل حرف زده و عمل نماییم".
4. تمرین! تمرین! تمرین: آخرین نكتهای كه اتفاقا مهمترین نكات برای سخنرانی است موضوع تمرین است. به نظر من اگر بنا باشد شما قسمت عمده این فصل را فراموش كنید ارزش دارد كه كلیه آنچه كه تا بحال خواندهاید از یادتان برود ولی همیشه به خاطر داشته باشید كه اولین و آخرین و مطمئنترین راه تولید اعتماد و جلوگیری از ترس در سخنرانی این است كه زیاد در مقابل جمعیت حرف بزنید و تمرین كنید. این عاملی است كه بدون آن باید به كلی از سخنرانی صرف نظر كرد باز هم روزولت مینویسد" شخص مبتدی اولین دفعه در سخنرانیهای خود مبتلا به حالت عصبانی میشود كه به كلی غیر از خجالت است و این حالت شبیه به حال كسی است كه برای اولین دفعه به میدان جنگ میرود. یك چنین مردی باید سعی كند اعصاب خود را شدیدا تحت كنترل درآورده و به كلی خونسرد باشد و خونسرد بودن مربوط به عادت است و عادت فقط به تمرین و تكرار تولید میشود البته نباید انكار كرد كه بعضیها بیشتر استعداد داشته و زودتر به مقصود میرسند و بعضی كم استعدادترند ولی به هر حال همه كس دیر یا زود قادر به ایجاد این عادت در خود میباشد".
هر شب قبل از خواب و هر صبح قبل از برخاستن مدت پنج دقیقه اینطور تنفس كنید اثر آن قبل از خواب این است كه اعصابتان راحت میشود. اثر تنفس صبحانه این است كه در تمام روز خوشحال و تر و تازه خواهید بود و اگر این عمل ساده را مرتب انجام دهید نه تنها صدای شما به مقدار زیاد بهتر خواهد شد بلكه مسلما چند سال هم بر عمرتان افزوده میشود به همین جهت است كه میگویند خوانندگان اپرا و معلمین آواز عمرشان طویل است.
مانوئل كاریكای معروف، صد و یك سال عمر كرد خودش این عمر دراز را مدیون تنفس عمیق هر روزه میدانست.
اگر آنچه میخواهید بگویید حس كنید و حقیقتا افكار خودتان باشد مسلما در سخنرانی موفق خواهید شد مثل زیر این مطلب را روشن میكند:
یكی از شاگردان در موقع سخنرانی خواست از روی مقالهای كه در روزنامه خوانده بود شهر واشنگتن را تنقید كند گفتارش به قدری سست و بیمزه بود كه به هیچ وجه نمیشد از آن نتیجه گرفت ولی همین آقا چند روز بعد اتومبیلش را دزدیدند و به پلیس شكایت كرد و اداره پلیس كه یك هفته قبل خود او را به جرم اینكه در غیر موقع اتومبیلرانی كرده جریمه نموده بود نتوانست دزد را پیدا كرده اتومبیل او را پس بگیرد این مطلب او را عصبانی كرده و دوباره نطقی درباره بدی وضع شهر ایراد نموده با این تفاوت كه این دفعه مطالب را از ته قلب خود میگفت و از روزنامهای اقتباس نكرده بود به همین جهت سخنرانیاش بسیار شیرین و جالب توجه شد.
دوایت ل. مودی رمز این را كه چطور میتواند این همه گفتار خوب تهیه كند به شرح زیر بیان كرده است:
"من عنوانهای زیادی برای سخنرانی فكر كرده و هر عنوان را برای یك پاكت نوشتهام و هر وقت موضوع جدیدی به دستم افتاد برای آن هم پاكت جدیدی ترتیب میدهم از یك طرف دیگر به مرور مطالب و نكاتی را كه میخوانم و میشنوم یا به فكرم میرسد فورا در روی تكه كاغذی یادداشت كرده در پاكت مربوط به خودش میگذارم به این ترتیب همیشه برای موضوعهای زیادی كه روی پاكتها نوشتم یادداشتهای خیلی زیادی دارم كه در موقع احتیاج آنها را مرتب كرده و مورد استفاده سخنرانی قرار میدهم و چون روش بایگانی خود را مرتبا ادامه میدهم همیشه مطالب تازه برای سخنرانی دارم.
دستور حكیمانه دكتر برون:
اول آنچه میخواهید بگویید پیش خود مجسم كنید اگر این كار را به خوبی انجام دهید همان طور كه یك سلول زنده در محیط مساعد به مرور نمو میكند این فكر اولیه هم در داخل مغز شما مشغول به كار میشود ضمنا خود شما هم باید به آن كمك كنید یعنی تا روز قبل از سخنرانی همیشه درباره آن فكر كنید و در رختخواب مدتی را كه بیدار هستید و در ترن و اتومبیل و در اتاق انتظار و بالاخره در هرجا كه مجبورید بیكار بنشینید فكر خود را متوجه موضوع سخنرانی خود بنمایید حتی در كنار رختخواب خود یك مداد و كاغذ بگذارید تا اگر مطالبی به خاطرتان رسید فورا یادداشت كنید. اگر راجع به این موضوع كتاب میخوانید كلیه نكات قابل توجه آن را استخراج كرده بنویسید ولی باید دانست تا آنجا كه ممكن است بهتر است از افكار و اطلاعات خود استفاده كنید تا از كتاب. ولی چون از فكر خودتان فورا نمیتوانید مطالب خیلی زیادی به دست آورید مدتی برای تهیه سخنرانی به خود وقت بدهید به این ترتیب به مرور فكرتان پرورش یافته تقویت میشود و خواهید دید كه كمكم میتوانید در مدت كمی فقط به كمك فكر خود یك گفتار خوب و جامع تهیه نمایید بعلاوه نطقی كه از روی فكر و احساسات خود گوینده ادا شود به مراتب اثرش بیش از آن است كه از روی كتاب بگویند.
برای سخنرانی همیشه مطالب كافی ذخیره داشته باشید:
برای هر سخنرانی باید عده زیادی مطالب و نكات قابل گفتن را در نظر آورده و از بین آنها بهترینشان یعنی فقط ده درصد را انتخاب كرد. این كار دو فایده دارد اولا بهترین و قابل توجهترین مطالب در سخنرانی گفته میشود.
ثانیا سخنران زیادتر از آنچه میخواهد بگوید اطلاعات درباره موضوع سخنرانی دارد و با اطمینانتر و بدون ترس پشت میز خطابه یا به حضور شخصی كه باید حرفهایش را بشنود میرود و به عبارتی دیگر میتوان گفت این كار یك قوه ذخیره در انسان تولید میكند كه در سخنرانی به دادش میرسد.
روش ناطقین معروف در تهیه گفتار:
هربرت سپنسر گفته است كسی كه افكار و اطلاعاتش مرتب نباشد هر چه بیشتر بداند بیشتر اشتباه میكند و این گفته صد در صد درباره ناطق ما صدق میكرد. هیچ احمقی وقتی میخواهد خانهای بسازد بدون نقشه شروع به كار نمیكند پس چرا ما نباید در سخنرانی این پیشبینی را بكنیم سخنران مثل مسافری است كه از رفتن آن منظوری دارد پس باید آن را از روی نقشه انجام دهد.
ناپلئون گفته است:" جنگ یك علمی است و در آن هیچ وقت موفقیت بدست نمیآید مگر در قسمتهایی كه با نقشه و حساب عمل شده باشد" كاش میتوانستم این گفته ناپلئون را با خطوط آتشین در بالای تمام مدارس سخنرانی دنیا بنویسم زیرا این گفته آنقدر كه در جنگ صادق است در سخنرانی هم صدق میكند ولی متاسفانه اغلب ناطقین آن را عمل نمیكنند و به همین جهت سخنرانی آنها چیز مزخرفی از آب در میآید برای چگونگی تهیه گفتار نمیتوان قوانینی كاملا قطعی اظهار نمود و فقط با ذكر مثالهایی از سخنرانیهایی كه خوب تهیه شدهاند میتوان منظور را به خوبی فهماند.
دكتر روسل. هـ . كانول- نویسنده معروف فرمولی دارد كه برای ما شرح داده و گفتارهای خود را بهوسیله آن تهیه میكنند و آن این است كه جواب سؤالات زیر را از خود بكنید:
1. حقایق و نكات اصلی موضوع گفتار چیست؟
2. هر یك از نكات اصلی نام برده را بحث كن.
3. نتایج عملی كه از بحث این نكات به دست میآید كدام است؟
عده زیادی از شاگردان سخنرانی فرمول زیر را به كار برده و از آن خیلی راضی هستند.
1. یك مشكل را نشان بده.
2. راه علاج آن را معلوم نما.
3. شنوندگان را برای همكاری در به كار بردن راه علاج كه یافتهای دعوت كن.
شنوندگان را میتوان به این طریق دعوت به قبول منظور خود كرد.
1. وضعیتی كه باید اصلاح شود این است.
2. باید به این طریق آن را اصلاح نمود.
3. شما باید در این امر كمك كنید.
یك ناطق خوب باید پس از خاتمه سخنرانی سعی نماید كه چهار وجه زیر را در نطق خود معلوم كند:
1. آنچه خود او تهیه كرده است چه بوده.
2. آنچه در موقع نطق توانسته است ادا كند.
3. آنچه روزنامهها درباره سخنرانی او نوشتهاند.
4. آنچه در موقع برگشتن از جلسه سخنرانی در دلش میخواست كه گفته باشد.
به هیچ وجه لازم نیست در موقع سخنرانی سعی كنید كه لغات را شمرده ادا كنید زیرا قسمت عمده فكر و حافظه شما صرف مرتب كردن لغات و جملهها شده و از اصل مطلب كه عبارت از گفتن مطالب مفید و جالب توجه است پرت میشود و از منظور خود نتیجه نمیگیرید.
خود دوگلاس فربنكس- در ضمن شرح حالش نوشته كه او و چارلی چاپلین و ماری پیكفرد- هر روز مدتی از وقت خود را صرف بازی به شرح زیر میكنند:
چندین تكه كاغذ تهیه كرده و روی هر یك، یك كلمه مینویسند و همه آنها را لوله كرده و در ظرفی میاندازند بعد هر یك مثل قرعه كشی یكی از آنها را برداشته و موظفند یك دقیقه تمام راجع به آن صحبت كنند.
تقویت قوه حافظه:
تئودر روزولت- حافظهاش به قدری قوی بود كه همه كس از آن از آن تعجب میكرد علت حافظه زیاد او این بود كه همیشه فكر خود را روی چیزی كه میخواست حفظ كند متمركز مینمود مثلا موقعی كه به شیكاگو رفته بود مردم زیادی در اطراف خانه محل سكونت او آمده و فریاد میزدند و هورا میكشیدند و صدای موزیك از اطراف بلند بود و او در میان این ازدحام روی نیمكتی لمیده كتاب میخواند و حواسش غیر از به مطالب كتاب متوجه چیز دیگری نبود. مسلما پنج دقیقه تمركز كامل حواس بر روی موضوعی از یك روز مطالعه سطحی بیشتر نتیجه دارد.
به طور كلی مغز از راه چشم بیشتر از گوش مطالب را درك میكند و تعداد اعصابی كه چشمها را به مغز مربوط میكنند بیست برابر تعداد اعصابی است كه از گوشها به مغز میروند. یك مثل چینی میگوید" یك دیدن به قدر هزار شنیدن موثر است".
با در نظر گرفتن آنچه راجع به طرز كمك ناطقین مهم به حافظه خود ذكر شد یك طریقه بسیار سهل در اینجا برای حفظ كردن ترتیب نكات مختلف كه در سخنرانی باید گفته شود به شرح زیر ذكر میكنیم.
برای هر یك از اعداد یك كلمهای كه تلفظ آن شبیه به تلفظ آن عدد باشد انتخاب و آن را حفظ كنید مثلا ممكن است جدول زیر را برای این منظور به كار برید:
1. چك
2. دو( شخص در حال دویدن)
3. زه
4. مهار
5. نسج
6. كش
7. رفت
8. طشت
برای اینكه بتوانید نكاتی را كه باید در گفتار خود بگنجانید به هم مربوط سازید ممكن است از دادن جواب به سوالهای زیر استفاده كنید:
1. چرا این موضوع اینطور است.
2. چطور این موصوع اینطور شده.
3. چه وقت این موضوع اینطور میشود.
4. كجا این موضوع اینطور است.
5. كسی گفت كه این موضوع اینطور است.
در طی این فصل معلوم شد كه به وسیله درك مطلب و تمرین و تسلسل افكار میتوان قوه حافظه را تقویت نمود ولی اگر كسی بخواهد بوسیله دیگری مثلا حفظ كردن شروع به تقویت حافظه خود نماید نباید متوقع باشد كه در تمام قسمتها و برای همه چیز حافظهاش خوب شود مثلا اگر روزی یك قطعه شعر حفظ كنید مسلم است كه به مرور حافظه شما برای قسمتهای ادبی زیاد میشود ولی این بهبودی حافظه از نظر مطالب اقتصادی یا عملی خیلی ناچیز خواهد بود. پس به جای اینكه سعی كنید كه به طور كلی قوه حافظه شما تقویت شود بهتر است برای هر موضوع بخصوص روشی را كه در طی این فصل تعلیم دادیم به كار برید.
دگلی- كه از بزرگترین صاحبان كارخانه است سی سال پیش با كمتر از پنجاه دلار پول به شیكاگو وارد شد و حالا فقط سالی سی میلیون دلار سقز میفروشد این شخص رمز موفقیت خود را كه عبارتست از یكی از كلمات امرسون قاب كرده و به دیوار اتاق كار خود زده و این كلام عبارتست از:
"هیچ كار بزرگی در دنیا انجام نمیشود مگر در نتیجه تولید میل و هیجان"
آقای براین- میگوید: سخنرانی موثر آن است كه از قلب گوینده سرچشمه گرفته و به قلب شنونده نفوذ كند نه اینكه از عقل گوینده درآمده و فقط به عقل شنونده اثر نماید.
اگر شنوندگان به خواب رفتند چه میكنید؟
یك واعظ دهاتی از هانری وارد پیچر- پرسید كه اگر شنوندگان در موقع خطابه به خواب رفتند چه باید كرد؟ جواب داد باید یك نفر یك چوب تیز به دست گرفته و دائم به واعظ سیخ بزند زیرا اگر واعظ كاملا بیدار باشد و با انرژی حرف بزند شنونده به خواب نمیرود.
رمز اصلی موفقیت در سخنرانی
امروز كه این راز را به رشته تحریر درمیآورم پنجم ژانویه و روز وفات مرحوم شاكلتن است كه به قطب جنوب مسافرت كرده و روی كشتی خود اشعار زیبایی را نوشته بود:
" اگر میتوانی تخیل كن ولی مغلوب خیالات خود نشوی"
" اگر میتوانی فكر كن و به فكر كردن تنها قناعت نكنی"
" اگر میتوانی هم با بدبختی هم با پیروزی مقابل شو و هر دو برایت یكسان باشد"
" اگر میتوانی قوا و اعصاب خود را وارد به خدمتگذاری خود كن حتی پس از آنكه از پا در آمده باشی"
و در موقعی كه غیر از اراده چیزی در تو باقی نمانده خود و اراده خود را حفظ كنی آنوقت تمام زمین و آنچه در آن هست متعلق به تو خواهد بود و ای پسر من در این صورت میتوان تو را مرد نامید.
وقتی كه انسان میخواهد چیزی یاد بگیرد خواه زبان خارجی باشد خواه بازی گلف و خواه فن سخنرانی ترقی او مرتب نبوده و قاعده بر این است كه اول مقداری پیشرفت میكند بعد مدتی دیگر پیشرفت نكرده توقف مینماید حتی ممكن است كمی پس برود و این یك قاعده معروفالروحی است.
در اینجا لازم میدانم گفتههای قیمتی آلبرت هوبارد كه در یك انسان معمولی مقدار زیادی روح و زندگی تلقین كرده و او را خوشحال و امیدوار و خوشبین میكند تكرار كنم:
"هر وقت برای انجام كاری از خانه خارج میشوید از قدم اول چانه را تو داده و سر را بلند نگه دارید ریهها را پر از هوا كرده و از اشعه خورشید حداكثر استفاده را بنمایید در برخورد با آشنایان و دوستان یك لبخند شیرین نثارشان بنمایید. اصلا ترس از عدم موفقیت را به خود راه نداده و جزئیترین فكر را هم درباره دشمنان خود نكنید فقط به منظور اصلی خود متوجه بوده راست به طرف هدف خود بروید و قوای فكری خود را برای منظورهای عالی خود مصرف نمایید. اگر چند روز به این ترتیب رفتار نمایید خواهید دید همانطور كه مرجان كار خود را كرده و به مرور مواد لازم خود را از آب گرفته خانه خود را میسازد و طبیعتا كاری به سایر مواد موجود در آب ندارد در شما هم كمكم این استعداد پیدا میشود كه افكارتان متمركز بر روی چیزی كه میخواهید شده و موضوعهای دیگر نتوانند علیرغم میل شما آن را منحرف كنند. همیشه در خاطر خود، خود را آنطور كه دلتان میخواهد باشید مجسم كنید و كمكم همانطور شوید. فكر عالیترین اثرات را در گرفتن هر گونه نتیجه دارد. همیشه در روحیه خود شجاعت و صداقت و خوشبینی را به زور فكر تقویت كنید. اختراع نتیجه مستقیم صحیح فكر كردن است. همه چیز در اثر میل زیاد به دست میآید و هر كس صمیمانه بپرسد به جواب صحیح خواهد رسید. هر چه را كه قلب ما بخواهد همانطور خواهد شد بنابراین همیشه چانه را تو داده سر را بلند نگه دارید و بدانید كه هر انسان خدایی است كه هنوز در پیله میباشد باید آن را سوراخ كرده و خارج شود تا به مرحله خدایی برسد."
عملیاتی كه در موقع بیان باید اجرا گردد:
اولا: محكم و با تكیه ادا كردن كلمات مهم
ثانیا: درجه بلندی و كوتاهی( یعنی كوك صدا را تغییر دهید)
ثالثا: سرعت بیان را در كلمات كم و زیاد كنید.
رابعا: بعد از بیان یك نكته مهم كمی تأمل كنید.
شخصیت انسان بیش از هر چیز تابع عوامل ارثی است و قبل از تولد در وجود او به ودیعه گذاشته شده است و پس از تولد فقط ممكن است تغییرات مختصری در آن رخ دهد و به هر حال باید آن را یك عامل غیر متغیری دانست. با وجود اینكه این خاصیت انسان را كمتر میتوان تغییر داد مع هذا همان تغییر مختصری كه در آن قابل اجراست برای ما خیلی مفید است. اگر میخواهید حداكثر استفاده از شخصیت خود در موقع سخنرانی بكنید باید كاملا استراحت كرده و بدون خستگی پشت میز خطابه بروید یك آدم خسته هیچ وقت نمیتواند كسی را به خود جلب كند و محبوب واقع شود بنابراین همانطور كه در مطالب قبل گفته شد تهیه گفتار خود را برای آخرین ساعت فرصت نگه دارید و الا خستگی و سمومی كه در نتیجه آن در بدن شما تهیه میشود قوه حیاتی شما را كم كرده و مغز و اعصابتان را خسته میكند.
چیزی كه گرانت را برای همیشه متاسف ساخت:
گرانت در یادداشتهای خود نوشته است در ملاقاتی كه با ژنرال لی كرد ژنرال لباس انیفرم بسیار شیك و پاك پوشیده بود در صورتی كه لباس او بسیار ساده و نازیبا بود به همین جهت این ملاقات به نفع ژنرال و به ضرر او تمام شد و برای همیشه او را متاثر ساخت.
اما راجع به دستها به كلی آن را فراموش نمایید و خیال كنید وجود ندارد و بدانید كه شنوندگان جزئیترین توجهی به دستهای ناطق نخواهند داشت بنابراین با دل راحت آن را به طرفین آویزان كنید و فقط در موقع خیلی لازم بگذارید با حركات خیلی عادی آنها به بیان شما كمك داده شود. اگر جنسا خیلی عصبانی هستید مانعی ندارد كه دستها را در جیب بگذارید من خیلی از ناطقین مشهور را دیدهام كه این كار را كردهاند و به نظرم بد نیامده است.
سخنرانی را با ذكر نكات قابل تجسم شروع كنید
برای شنوندگان شنیدن مقدار زیادی مطالب كلی و معنوی خیلی سخت است و شنیدن مطالب قابل تجسم را بیشتر دوست دارند و خوب است شروع سخنرانی با ذكر یك چنین مطلبی باشد ولی متاسفانه اجرای این دستور برای ناطق سخت است و هر ناطقی خیال میكند در اول صحبت خود باید یك مطلب كلی را بگوید ولی باید در مقابل این حس خود مقاومت كند.
با ذكر كلام یكی از بزرگان سخنرانی را شروع كنید
ذكر كلام بزرگان اثر زیادی در جلب توجه شنوندگان دارد مثلا اگر میخواهید راجع به راستی سخنرانی كنید ممكن است سخن خود را اینگونه شروع كنید: " سعدی میگوید: راستی موجب رضای خداست، كسی ندیدم كه گمشده از ره راست..."
عنوان سخنرانی خود را از كلماتی كه متناسب با منافع مستقیم شنوندگان است انتخاب كنید.
مسلم است كه تمام شنوندگان بیش از هر چیز به منافع خود علاقهمند هستند بنابراین وقتی بیشتر به موضوع سخنرانی علاقهمند شده و آن را با دقت بیشتری گوش میدهند كه حس كنند شنیدن آن را در بهبودی و ازدیاد منافع شخصی آنها موثر است.
گفتن مطالب موثر زیاد جلب توجه میكند
خواندن و شنیدن مطالب موثر روحیه انسان را از حالت یكنواخت روز در میآورد. بنابراین اگر میخواهید مقدمه نطقتان خوب شود آن را با ذكر یك نكته موثر شروع كنید.
افراد ملت آمریكا بیش از تمام ملل دیگر جرم میكنند در اهیو تنها به اندازه تمام شهر لندن قتل واقع میشود به تناسب جمعیت در آنجا یك صد و هفتاد مرتبه بیشتر دزدی میشود. در كلولند بیش از تمام انگلستان و اسكاتلند اقدام به دزدی میشود. عده مقتولین در شهر نیویورك بیش از انگلیس یا فرانسه و یا آلمان است. علت این امر این است كه در آمریكا مجرمین تنبیه نمیشوند، برای هر جرم فقط یك درصد احتمال تنبیه شدن است به طوری كه اشخاص قاتل بیشتر احتمال میدهند كه از مرض سرطان بمیرند تا اینكه اعدام شوند.
از قدیم میگویند یك قطره عسل بیش از یك خروار سركه مگس به خود جمع میكند از این حیث آدم هم مثل مگس است. اگر میخواهید كسی را با خود همعقیده كنید اول به او ثابت كنید كه دوست صمیمی او هستید این عمل شما مثل همان قطره عسل در او كارگر شده و او را به طرف شما جلب میكند و اگر توانستید این كار را انجام دهید به مقصود خود خواهید رسید.
هر وقت میخواهید با كسی راجع به مطلبی مباحثه كنید بیفایدهترین و مضرترین طریقه این است كه با جدیت تمام سعی كنید به او حالی كنید آنچه او تا به حال راجع به این مطلب تصور میكرده غلط بوده و حرف صحیح آن است كه شما میگویید، زیرا واضح است طرف هم با اصرار مخالفت میكند" به عكس آنچه من میگویم و این مطلب را الان به تو ثابت میكنم" البته تا این كار را نكند آرام نخواهد نشست.
منظور از سخنرانی گرفتن نتیجه است و نتیجه صحیح موقعی به دست میآید كه شنوندگان حاضر و متقاعد به اجرای عملی شوند در این صورت ناطق میتواند در خاتمه سخنرانی اجرای آن عمل را از شنوندگان بخواهد.
سخنرانی را با ذكر یك كلام مقدس خاتمه دهید
اگر ناطق بتواند یك آیه قرآن یا چیزی نظیر آن را در آخر بیانات خود گفته و با آن سخنان خود را ختم كنید بسیار مفید و موثر خواهد بود.
خوب شدن صدا سه عامل اصلی دارد: تنفس صحیح- استراحت بدن- تقویت طنین صدا.
طنین صدا:
همانطور كه بدن توخالی ویلن و تار صدای ضعیف سیم را گرفته و آن را بزرگ و قشنگ میكند صدای انسان هم كه از حنجره خارج میشود در دهان و بینی و كلیه حفرههای صورت طنین انداز شده و آنچه را كه ما میشنویم بوجود میآورد. برای تقویت طنین صدا تمرینات زیر را بنمایید:
برچسب ها :
فن بیان, آیین سخنرانی, تکنیک های سخنرانی, فنون سخنرانی, موفقیت در سخنرانی, سخنرانی, سخنران موفق, اضطراب, استرس, راز خوشبختی, رمز نفوذ در دیگران, خوش آهنگ شدن صدا, اعتماد به نفس, جرأت برای نطق كردن, هانری واردپیچر, جان برایت, ایراد نطق, ترس از میكروفون, میل به سخنرانی, اعتماد و جرأت, پرفسور ویلیام جیمس, مشهورترین عالم روانشناس آمریكا, مهمترین نكات برای سخنرانی, تنفس عمیق, دستور حكیمانه دكتر برون, ناپلئون, هربرت سپنسر, دكتر روسل. هـ . كانول, دوگلاس فربنكس, تقویت قوه حافظه, تئودر روزولت, آلبرت هوبارد, شنوندگان, كلام مقدس, طنین صدا, Rhetorical, Ritual speech, Techniques for Speech, Success in Speech, Speech, Speaking, Successful Speaker, Anxiety, Stress, The secret of happiness, Password influence on others, Melodious voice, Confidence, Dared to address the, Fear of microphones, Interest Lecture, Confidence and courage, main points of the speech, Napoleon, Memory Power Boost, Listeners, Bong
موضوعات داغ