یكى از مقدمات مهمی كه در علم احكام باید مورد توجه قرار گیرد یادگیری «مفاهیم و اصطلاحات احكام» است. به همین علت بعضی از مفاهیم و اصطلاحات مهم احكام را آوردهایم تا ما را در فهم و فراگیرى احکام الهی یارى دهد.
احتیاط: روشى كه رعایت آن در احكام شرعى موجب اطمینان انسان براى رسیدن به واقع است.
احتیاط لازم: احتیاط واجب.
احتیاط مستحب: احتیاطى غیر از فتواى فقیه است و بدین جهت رعایت آن الزامى نیست، ولى داراى ثواب است.
احتیاط واجب: امرى مطابق با احتیاط است كه فقیه همراه آن فتوا نداده است; در چنین مسائلى مقلد اگر خواست مىتواند به جاى عمل به نظریه مرجع تقلید خود به نظریه مجتهد دیگر كه بعد از مرجع تقلیدش، اعلم از دیگران است عمل كند و چنانچه در آن مساله، مرجع دوم نیز قائل به احتیاط واجب باشد، مقلد مىتواند به نظریه مرجع سومى كه بعد از مرجع دوم اعلم از دیگران است، مراجعه نماید....
احتیاط را ترك نكند: این اصطلاح در هر موردى كه فتوایى از فقیه نسبتبهآنمورد ذكر نشده باشد به معناى احتیاط واجب است والا اگر در همانمورد و در كنار آن، فتوایى از فقیه ذكر شده باشد به معناى تاكید برحسن احتیاط است و رعایت آن احتیاط الزامى نیست، ولى داراى ثواب زیاد است.
جعاله: قرارى است كه طى آن انسان اعلام مىكند كه هر كس براى او كار مشخصى را انجام دهد، اجرت معینى را به او بپردازد، مانند اینكه مىگوید هر كس گمشده مرا پیدا كند، هزارتومان به او خواهم داد. به كسى كهاین قرار را مىگذارد «جاعل» و به كسى كه به آن عمل مىكند «عامل» مىگویند.
حاكم شرع: مجتهدى كه براساس موازین شرعى حكمش نافذ است.
غساله: آبى كه معمولا پس از شستشوى چیزى خود به خود یا با فشار از آن خارج مىشود.
كثیر الشك: كسى كه زیاد شك مىكند.
كفاره: عملى كه انسان براى جبران گناهش باید انجام دهد.
سوال: اگر در مسئلهای که نظر مرجع تقلید مبنی بر احتیاط واجب است، یک بار احتیاط واجب مرجع خود را رعایت کرده باشیم، اگر بار دیگری آن مسئله پیش بیاید، آیا میتوانیم به مرجع دیگری رجوع کنیم؟به طور کلی در موارد احتیاط واجب، در هر بار مقلد میتواند به احتیاط عمل کرده و یا به جاى آن، به فتواى مجتهد دیگرى که پس از مرجع خودش، از دیگران اعلم است، مراجعه کند.
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سوال، چنین است:
حضرت آیة الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
به طور کلی در موارد احتیاط واجب مقلد یا به احتیاط عمل کند و یا به جاى آن، به فتواى مجتهد دیگرى که پس از آن مجتهد، از دیگران اعلم است، مراجعه کند.
حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
آری رجوع به مرجع دیگر اشکال ندارد.
حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
اشکال ندارد.
حضرت آیة الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
رجوع به مجتهد صاحب فتوا به ترتیب الاعلم فالاعلم در موارد احتیاط واجب مانعی ندارد.
سوال: واجب چیست و انواع آن کدام است؟
واجب آن چیزی است كه شرع به آن دستور داده و ترك آن جایز نباشد.
واجب اصلى: واجبى است كه بخاطر واجب دیگرى واجب نشده است، بلكه خودش واجب است، مانند نماز.
واجب تَبَعى: واجبى كه به خاطر واجب دیگرى، واجب شده است؛ مانند مقدمات سفر حج كه به تبع وجوب حج واجب مىشود.
واجب تَعبّدى: واجبى كه در انجام آن قصد قربت لازم است؛ مانند روزهى ماه رمضان.
واجب تَوَصّلى: واجبى است كه در انجام آن قصد قربت لازم نیست؛ مانند اداى دَیْن، جواب سلام دادن، كفن و دفن میت.
واجب تخییرى: واجبى كه مكلف در انجام آن و انجام یك یا چند واجب جایگزین دیگر، مخیر است؛ مانند كفاره روزه كه مكلف بین 60 روز روزه گرفتن و اطعام 60 فقیر مخیر است.
واجب تعیینى: واجبى است كه جایگزین ندارد و مكلف باید خود آن واجب را انجام دهد؛ مانند نماز.
واجب عینى: واجبى است كه هر مكلفى شخصاً باید آن را انجام دهد و با اقدام دیگران، از او ساقط نمىشود؛ مانند روزهى ماه مبارك رمضان.
واجب كفایى: واجبى است كه هر مكلفى باید آن را انجام دهد؛ ولى اگر تعداد كافى آن را انجام دهند، از او ساقط مىشود؛ مانند جهاد در راه خدا، كه وقتى عدهاى در حدّ كفایت، اقدام كنند، از دیگران ساقط مىشود.
واجب مطلق: واجبى است كه وجوب آن شرطى نیست؛ مانند نماز.
واجب مشروط: واجبى است كه وجوب آن بسته به شرط یا شرایطى است؛ مانند حج، كه وجوب آن مشروط به استطاعت است.
واجب مُوَسّع: واجبى است كه مكلف، بیش از زمان انجام دادن واجب، فرصت دارد؛ مانند نماز ظهر و ...
واجب مُضیّق: واجبى است كه مكلف به مقدار زمان انجام واجب فرصت دارد؛ مانند روزه.
واجب فورى: عمل واجبى كه فوراً و بدون تأخیر باید انجام داده شود.
واجب الاجتناب: آنچه كه پرهیز از آن شرعاً واجب است.
واجب الحج: كسى كه حج بر او واجب شده است مستطیع.
واجب النفقه: آنكه پرداخت هزینههاى متعارف او بر مكلف واجب است؛ مانند همسر و فرزند.
واجب اهم: واجبى كه شرع در قیاس با واجب دیگر، اهتمام بیشترى به آن داده است؛ مانند حفظ جان مسلمان نسبت به حفظ مال.
واجب بدنى: عمل واجبى كه مكلف باید با اعضا و جوارحش آن را انجام دهد؛ مانند نماز، جهاد.
واجب مالى: عمل واجبى كه مكلف باید با پرداخت مال آن را انجام دهد؛ مانند خمس و زكات.