چقدر نزد من خوشایند و دوست داشتنی هستی. اگر مردمانت مرا اخراج نمی کردند، غیر تو را برای سکونت برنمی گزیدم.
این سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به شهر مکه است که ابن عباس آن ها را نقل میکند. این نهایت علاقه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به سرزمین مقدس مکه است.
پیامبر، سرزمین جدش ابراهیم و سرزمین وحی را دوست داشت و حاضر نبود به راحتی از آن جدا شود. از همین رو بود که 13 سال سختی ها را به جان خرید و با وجود مهاجرت مسلمین به حبشه و مدینه، خود از آن سرزمین فاصله نگرفته بود. عبدالله بن عدی می گوید که پیامبر را سوار بر ناقهاش در کنار صفا و مروه دیدم. حضرت خطاب به مکه میفرمود:
تو بهترین زمین خدایی. تو دوست داشتنیترین قطعه زمین برای خدایی. اگر مرا از اینجا اخراج نمی کردند، هرگز اینجا را ترک نمی کردم.
اما اقدامات مشرکین سرنوشت دیگری را برای پیامبر می طلبید؛ هنگامی که وعده ها و وعید های آنان در پیامبر کارساز نشد و جای بزرگترین حامیان پیامبر، عبدالمطلب و أبوطالب و حضرت خدیجه سلام الله علیهم را خالی دیدند، تصمیم بر اجرای نقشه شومی گرفتند؛ قتل پیامبر، آن هم به گونهای که خاندان ایشان توانایی خونخواهی حضرت را نیز نداشته باشند.
لیلة المبیت
وقتی پیامبر از نقشه شوم مشرکین اطلاع یافت و به اجبار تصمیم به ترک مکه گرفت، پسر عم خویش، علی بن أبیطالب علیه السلام را فرا خواند و توصیههای لازم را به او گفت؛ اینکه در مکه بماند و امانات را به صاحبانش برگرداند و در فرصت مناسب خانواده پیامبر را به همراه خود به مدینه بیاورد.
اما توصیه دیگر پیامبر این بود که شبانگاه به جای پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر بیارامد تا پیامبر به راحتی منزل را ترک گوید و بدون مزاحمت کفار به مدینه هجرت کند.
حضرت علی علیه السلام پذیرفت. همان رو انداز سبز رنگ پیامبر را بر خود کشید و بر جای پیغمبر خفت. کفار به بستر پیامبر یورش بردند تا او را برای همیشه از بین ببرند. اما با پسر عم او رو برو شدند و او را بر جای پیامبر یافتند. پیامبر را از او جستند. حضرت فرمود که مگر او را به من سپرده بودید که الآن او را از من میخواهید. با شنیدن این پاسخ، کافران علی علیه السلام را با خود برده و مورد ضرب و شتم قرار دادند.
خداوند این اقدام حضرت را ستود و جان فشانی امام را در قرآن کریم، جاودانه کرد؛
برخى از خلق در رضاى خدا جان خود را دهد.
لیلة المبیت از نگاهی دیگر
به تصریح آیات قرآن کریم، پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه اخراج شد. این صراحت را در آیات 40 سوره توبه و 13 سوره محمد و 76 سوره اسراء میتوان جست.
قرآن کریم می گوید که حضرت رسول وقتی مورد تهدید مکیان قرار گرفت از آن دیار اخراج شد. امری که در مورد برخی پیامبران دیگر نیز اتفاق افتاد.
سنت خداوند بر این است که در صورت اخراج یک پیامبر از شهرش، عذاب الهی مردمان آن شهر را فرا خواهد گرفت. در ماجرای حضرت لوط، به محض خروج پیامبر خدا عذاب الهی، اهالی شهر را فرا گرفت.
همچنین در ماجرای موسی کلیم الله؛ همین که پیامبر الهی و همراهانش از رود نیل عبور کردند آب، فرعونیان را در خود بلعید و هلاک کرد. این یک وعده الهی است و تخلف ناپذیر.
در جریان اخراج حضرت محمد صلی الله علیه و آله نیز خداوند بر این سنت تأکید نموده است؛ نزدیک بود که تو را از این سرزمین بیرون برانند که در این صورت جز مدت کمی باقی نمی ماندند.
چه بسیار مناطقی که از این منطقهای که پیامبر را اخراج کردند قویتر بودند، آن ها نیز در برابر عذاب الهی نه توان مقاومتی داشتند و نه یاری. از این رو با اخراج پیامبر، عذاب الهی حتمی بود؛ آن هم عذابی فوری نه با تأخیر.
پیامبر اسلام صلی الله علیه واله حتماً از این سنت الهی مطلع بود و از آن رو که مهربانی و عطوفت ایشان زبانزد است، راه حلی برای ممانعت از وقوع عذاب الهی اندیشید.
در جریان عذاب قوم لوط، خداوند عذابش را از یک گروه غیر از پیامبر خدا استثناء کرده است و آن گروه کسی نیست جز خاندان پیامبر؛ وقتی حضرت ابراهیم علیه السلام از عذاب قوم آگاه شد گفت که لوط در میان آنان است. خداوند فرمود که ما بهتر می دانیم چه کسی در میان آنان است، ما لوط و خاندانش را نجات میدهیم. از همین رو بود که خداوند از لوط خواست تا خاندانش را هم با خود ببرد.
در داستان حضرت نوح نیز، شاید علت سوال حضرت نوح از خداوند در مورد عدم نجات فرزندش با عنایت به همین سنت تخلف ناپذیر است. از این روست خداوند در پاسخ، فرزند نوح را خارج از خاندان پیامبر میداند.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله نیز با عنایت به این مطلب، خاندان خود را از شهر خارج نکرد تا عذاب الهی را از مردمان این سرزمین دور بدارد. هرچند خداوند متعال وقتی شهر مکه را شهری امن قرار میدهد، خود در این امر پیش قدم است اما امنیت این شهر نه از ذات آن، که از حضور ولی خداست.
از این رو دور کردن عذاب از اهالی مکه را نیز می توان از افتخارات انحصاری امام علی علیه السلام در این شب دانست. شاید از این راه بهتر معنی آیه مباهله را درک کنیم؛ وقتی خداوند از حضرت علی تعبیر به نفس پیامبر میکند چرا که در جای دیگر خطاب به پیامبر میفرماید: ما تا وقتی تو در میان این قوم باشی آن ها را عذاب نخواهیم کرد.