بالاترین مقام یک انسان به هنگام مرگ و خروج از دنیا مومن بودن است. برخى ایمان در دل ها برقرار است، و برخى دیگر میان دل ها و سینه ها عاریت و ناپایدار. (نهج البلاغه، خطبه 189)
نشانه هاى ایمان
1 - «ایمان بنده راست نباشد، جز آنگاه كه اعتماد او بدانچه در دست خداست بیش از اعتماد وى بدانچه در دست خود اوست بود.» (نهج البلاغه 310)
2 - كلمه 333 كلمات قصار ص 420 نهج البلاغه:
(در صفت مۆمن فرمود:) شادمانى مۆمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش. سینه او هر چه فراختر است و نفس وى هر چه خوارتر. برترى جستن را خوش نمىدارد، و شنواندن نیكى خود را به دیگران دشمن مىشمارد. اندوهش دراز است، همتش فراز. خاموشىاش بسیار است، اوقاتش گرفتار؛ سپاسگزار است، شكیبایى پیشه است، فرو رفته در اندیشه است، نیاز خود به كس نگوید، خوى آرام دارد، راه نرمى پوید. نفس او سختتر از سنگ خارا - در راه دیندارى - و او خوارتر از بنده - در فروتنى و بىآزارى -.
و نیز فرمود: «ایمان آن است كه راستى را برگزینى كه به زیان تو بود بر دروغى كه تو را سود دهد، و گفتارت بر كردارت نیفزاید و چون از دیگرى سخن گویى ترس از خدا در دست آید». (همان، 458)
آفات ایمان
1 - همنشینى با اهل هوى و هوس
2 - دروغ گفتن
3 - حسد ورزیدن
«همنشینى پیروان هوا فراموش كردن ایمان و جاى حاضر شدن شیطان است. از دروغ دورى گزینید كه از ایمان به دور است ... بر هم حسد مبرید كه حسد ایمان را مىخورد چنانكه آتش هیزم را.» (همان، خطبه، 86)
نماز حسنه ای است که انسان را از گناه دور می کند . ما باید در این موارد خود را بشناسیم. اصل حضور ایمان یعنی پیروی از خداوند بدون اینکه کسی از اعمال انسان آگاه باشد. افرادی که در هرشرایطی و در مقابل افراد مختلف، نماز را برپا میدارند وارثین بهشت هستند
عوامل تقویت ایمان
1 - اعمال صالح
«ایمان را بر كردههاى نیك دلیل توان ساخت، و از كردار نیك ایمان را توان شناخت.» (نهج البلاغه، خطبه، 156)
2 - سلامت قلب
«ایمان بندهاى استوار نگردد تا دل او استوار نشود و دل او استوار نشود تا زبان او استوار نگردد.» (همان، 176)
3 - صبر
«صبر و شكیبائى نسبت به ایمان مثل سر است نسبت به تن، همانطور كه تنى سر ندارد فایدهاى ندارد، ایمانى هم كه صبر و شكیبائى در او نباشد فائدهاى ندارد.» (همان، كلمات قصار، 82)
4 - حیاء
«هیچ ایمانى مثل حیاء نیست.» (همان، 113)
نتائج ایمان
1 - شهود حق
«دیدهها او را آشكارا نتوان دید، اما دلها با ایمان درست بدو خواهد رسید.» (همان، خطبه، 179)
2 - توان فهم معارف عالى
«دانستن امر ما (ولایت) كارى سخت است و تحمل آن دشوار كسى آن را تحمل نكند جز انسان با ایمانى كه خداوند قلب او را براى ایمان آزموده باشد.» (همان، خطبه 189)
فراموش نکنیم که انسان مختار است که با اراده ی خود خدا را باور کند، ایمان بیاورد و یا انکار کند. خداوند خودش خودش را معرفی می کند.
این نیز هست که امام علی (علیه السلام) خطاب به خدا میگوید: ای کسی که تو خودت معرف خودت هستی! پذیرش خداوند توسط انسان، ایمان هست. شروع ایمان زمانی است که انسان حق طلب، به خود اجازه ندهد حق را با باطل بپوشاند و خدا را به عنوان یک حقیقت بپذیرد.
ایمان به رسول: از آنجایی که خداوند معرفی کننده ی رسولانش از آدم تا خاتم است، کسی که به خدا ایمان دارد، معرفی او و رسولش را هم قبول خواهد داشت. یعنی به دنبال ایمان به خدا، ایمان به رسول حاصل میشود. هرچه دامنه ی پذیرش انسان بالاتر رود، خداوند انسان را با مراتب بالاتری از ایمان آشنا میکند.
امام صادق فرمودند که ایمان 10 درجه دارد و دست یابی به این درجات به پذیرش شخص وابسته است، به طور مثال سلمان از افرادی بوده که ایمانش تا درجه ی 10 بوده و برخی از افراد هم هستند که تنها به یک درجه از ایمان دست پیدا میکنند. وقتی قلب، به قلبی پذیرا و با ایمان تبدیل میشه، این ایمان وارد اعمال فرد شده و همه ی اعمال خدایی میشه.
راه تقویت ایمان
در روایات داریم که اگر خواهان ایمان بالاتر هستید، قرآن زیاد بخوانید.
یکی از اسماء قرآن ذکر است که خود این اذکار خدا را به یاد انسان میآورد و بدین ترتیب چون تلاوت قرآن ایمان و توکل و یاد خدا را در انسان زیاد میکند بنابراین شیطان از این کار- تلاوت و ارتباط با قرآن-ممانعت میکند.
مۆمن وقتی گناه میکند ایمان در او نیست و این تلاوت قرآن است که باعث افزایش ایمان و توکل در انسان شده و با این تلاوت گناه از انسان دور میشود و خدا را به یاد انسان میآورد.
اهمیت اعتقاد به لا اله الا الله
امام هشتم فرمودند که اگر کسی همه ی خدایان دیگر را نفی کند و تنها یک خدا در زندگی خود احساس کند ، از عذاب خداوند در امان هست و بعد از مرگ هم غرق در رحمت الهی می شود و اگر مصائبی هم در دنیا هست ، برای امتحان الهی است.
امام علی (علیه السلام) فرمودند: که کلید در بهشت نه طلایی و نه نقره ای است، کلید در بهشت، کلمه ی لا اله الا الله هست.
در روایتی نیز امام هشتم فرمودند: که آیا پاداشی جز بهشت برای گوینده ی لا اله الا الله وجود دارد!!
کلمه ی اسلام در کجای ایمان قرار میگیرد؟!!
بر طبق تعریف حضرت علی(علیه السلام) در نهج البلاغه، عمل به احکام الهی به معنای اسلام حقیقی است و بیان شهادتین لفظی تنها برای ورود به جمعیت مسلمانان است ورود شهادتین (لا اله الا الله) در قلب انسان به معنی ایمان هست.
امام صادق فرمودند که ایمان 10 درجه دارد و دست یابی به این درجات به پذیرش شخص وابسته است، به طور مثال سلمان از افرادی بوده که ایمانش تا درجه ی 10 بوده و برخی از افراد هم هستند که تنها به یک درجه از ایمان دست پیدا میکنند. وقتی قلب، به قلبی پذیرا و با ایمان تبدیل میشه، این ایمان وارد اعمال فرد شده و همه ی اعمال خدایی میشه.
موانع ارتقاء درجه ی ایمان چیست؟!!
موانع ارتقاء درجه ی ایمان گناه کردن در حین دانستن آن است که وارد کفر و نا اطاعتی از خداوند شده است . گناهانی که اکبر گناهان هستند مانع تر هستند منتها برای هر نوع گناهی راه توبه وجود دارد. مگر اینکه افرادی گناه در پس گناهان دیگر قلب را می پوشاند و قلب هایشان را به طور کامل میپوشاند و دیگر میل و رغبتی به بازگشت به سوی خدا نخواهند داشت.
راه دستیابی به ایمان را با چه ابزارهایی باید طی کنیم؟!
در سوره ی مومنون ویژگی های مومنان شرح داده شده است. همانا مومنان رستگار هستند و آنان در نمازشان با خشوع رفتار می کنند.
پس در درجه ی اول نماز را بیان می کند . حضرت محمد صلی الله و علیه وآله تفاوت بین مومن و کافر را در خواندن نماز می داند. توجه به خداوند موجب می شود تا دیگر فرصتی برای پرداختن به لهو و کار بیهودگی نداشته باشند و عملا" در حال دادن ذکات هستند و خودشان را به گناه بین زن و مرد وارد نمی کنند و هیچ گاه وقت نماز را از دست نمی دهند و امانت دارند و راستگو هستند.
نماز حسنه ای است که انسان را از گناه دور می کند. ما باید در این موارد خود را بشناسیم. اصل حضور ایمان یعنی پیروی از خداوند بدون اینکه کسی از اعمال انسان آگاه باشد. افرادی که در هرشرایطی و در مقابل افراد مختلف، نماز را برپا میدارند وارثین بهشت هستند.
بعد از دستیابی به ایمان، چه رحمت هایی از آن انسان می گردد؟!
دستیابی به مقام بهشت و توفیق به انجام عبادت های بزرگ را می یابیم و خداوند به انسان نورانیتی عطا می کند که تفاوت بین حق و باطل را حس می کنیم. کار را برای انسان راحت تر میکند. وقی انسان ببیند که دیگر حتی مرتکب یک گناه هم نمی شود، خوشحال باشد چون ایمانش پر شده و به بالاترین حد خود رسیده است.