سارا قاسمی يكشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۰

خدایى كه مى‏ تواند زبان را هنگام تكلّم با مردم ببندد و هنگام ذكر خدا باز كند، مى ‏تواند از پدرى پیر و مادرى عقیم نیز فرزندى به دنیا بیاورد.

قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّیَ آیَةً قَالَ آیَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاَثَةَ أَیَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِیرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَالإِبْكَارِ (آل عمران ـ 41)

گفت: «پروردگارا، براى من نشانه‏اى قرار ده.» فرمود: «نشانه‏ات این است كه سه روز با مردم، جز به اشاره سخن نگویى و پروردگارت را بسیار یاد كن، و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبیح گوى.»

بشارت تولد یحیى‏

سخن از زكریا و درخواست فرزندى از سوى او از پیشگاه خدا و بشارت به تولد یحیى بود.

در اینجا زكریا از خداوند تقاضاى نشانه‏اى بر این بشارت بزرگ مى‏كند و چنان كه گفتیم نه به خاطر عدم اعتماد بر وعده‏هاى الهى، بلكه براى تأكید بیشتر و اینكه ایمان او به این مطلب ایمان شهودى گردد، تا قلبش مالامال از اطمینان شود، همان گونه كه ابراهیم خلیل تقاضاى مشاهده صحنه معاد براى آرامش هر چه بیشتر قلب مى‏ نمود.

زكریا عرضه داشت: "پروردگارا! نشانه‏اى براى من قرار ده" (قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً).

در پاسخ خداوند به او "گفت: نشانه تو آن است كه سه روز با مردم جز به اشاره و رمز، سخن نخواهى گفت" و زبان تو بدون هیچ عیب و علت براى گفتگوى با مردم از كار مى‏افتد (قَالَ آیَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاَثَةَ أَیَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا).

"ولى پروردگار خود را (به شكرانه این نعمت) بسیار یاد كن و هنگام شب و صبحگاهان او را تسبیح‏گوى" (وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِیراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْكارِ).

از این جمله استفاده مى‏شود در حالى كه زبان او به طور موقت، براى سخن گفتن با مردم از كار افتاده بود، قادر بر تسبیح و ذكر خدا بود، تا هم وظیفه شكرگزارى را نسبت به این موهبت عظیم كه خدا به او عنایت كرده بود انجام دهد و هم نشانه روشنى از خداوند بزرگ بر گشودن موضوعات بسته باشد، یا به تعبیر دیگر بریدن از مردم و پیوستن به حق در این سه روز، او را به خدا نزدیك‏تر كند و آیت و نشانه روشنى از قدرت خدا باشد.

"رمز" در اصل اشاره كردن با لب ها را گویند، به صداى آهسته نیز "رمز" گفته مى‏شود، این واژه در گفتگوهاى معمولى، معنى وسیع‏ ترى پیدا كرده و به هر سخن و اشاره و نشانه‏اى كه مطلبى را مخفیانه یا به طور غیر صریح برساند، رمز مى‏ گویند.

به هر حال خداوند درخواست زكریا را پذیرفت و سه شبانه روز زبان او بدون هیچ عامل طبیعى از سخن گفتن با مردم باز ماند در حالى كه به ذكر خدا مترنم بود.

این وضع عجیب، نشانه‏اى از قدرت پروردگار بر همه چیز بود، خدایى كه مى‏تواند زبان بسته را به هنگام ذكرش بگشاید، قادر است از رحم عقیم و بسته، فرزندى با ایمان كه مظهر یاد پروردگار باشد به وجود آورد، و از اینجا رابطه این نشانه با آنچه زكریا مى‏خواست، روشن مى‏ شود.

بعضى از مفسران گفته‏اند: احتمال دارد كه این خوددارى از سخن گفتن با مردم جنبه اختیارى داشته، و زكریا به فرمان خدا مامور بوده كه در این سه روز، زبان جز به ثناى الهى نگشاید و به اصطلاح مامور به روزه سكوت بود كه در بعضى از امم پیشین وجود داشته است.

فخر رازى این قول را از ابو مسلم نقل مى‏كند، و آن را تفسیر زیبا و معقولى مى‏شمرد (تفسیر كبیر، جلد 8 صفحه 41) ولى روشن است كه این تفسیر با محتواى آیه سازگار نیست زیرا زكریا درخواست آیه و نشانه‏اى براى بشارت الهى كرد، و سكوت اختیارى هیچ گونه دلیلى بر این معنى نمى‏تواند باشد.

واژه "عشى" معمولاً به ساعات آخر روز گفته مى‏شود همان گونه كه "ابكار" به ساعات آغاز روز مى‏گویند، بعضى معتقدند كه از ابتداى ظهر تا غروب آفتاب "عشى" نام دارد، و از ابتداى طلوع صبح تا هنگام ظهر، ابكار است. (المصحف المفسر، نوشته فرید وجدى ـ ذیل آیه مورد بحث)

ولى راغب اصفهانى در كتاب مفردات مى‏گوید: "عشى" از هنگام ظهر است تا صبح فردا، و ابكار از طلوع صبح است تا ظهر. بنابراین عشى و ابكار، مجموع شبانه روز را شامل مى‏شود، ولى همان طور كه گفتیم این دو واژه معمولاً در دو معنى اول به كار مى ‏رود.

نكات آیه:

1ـ در اینجا سوالى پیش مى‏آید كه آیا بسته شدن زبان پیامبر، با مقام نبوت و وظیفه تبلیغى او سازگار است؟

پاسخ این سوال چندان مشكل نیست:

زیرا این موضوع، در صورتى با وظیفه نبوت سازگار نمى‏باشد كه طولانى باشد اما براى یك مدت كوتاه، مدتى كه پیامبر مى‏ تواند در آن مدت از قوم و جمعیت خود غایب گردد و به عبادت خدا بپردازد مانعى نخواهد داشت.

به علاوه در همین مدت او مى‏ توانست با ایماء و اشاره مطالب لازم را به اطلاع آنها برساند و یا با تلاوت آیات پروردگار كه ذكر خدا محسوب مى‏شد، حقایق را به آنها تفهیم كند و اتفاقاً همین كار را كرد و با اشاره، مردم را به ذكر خداوند هدایت نمود!

2ـ از جمله «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِیراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْكار» استفاده می شود که زبان آن بزرگوار براى ذكر خدا قادر به تکلم بوده. بنابراین ذكر را به زبان جارى می كرده و برای تسبیح نمودن پروردگار ناطق و گویا بوده است. بنابراین علامتى كه خدا به حضرت زكریا عطا كرد از چند نظر اعجاز عجیبى دارد:

یکی اینكه: حضرت زكریا براى تسبیح و ذكر گفتن قادر به تكلم بود، ولى از سخن گفتن به كلام بشر عاجز بود!

دوم اینكه: خدا خبر داد هنگامى كه این حالت به تو دست داد، آن فرزند یعنى حضرت یحیى به وجود خواهد آمد. بعداً هم همان طور شد كه خدا خبر داده بود.
 

او قادر مطلق است!


پیام‏های آیه:

1ـ خدایى كه مى ‏تواند زبان را هنگام تكلّم با مردم ببندد و هنگام ذكر خدا باز كند، مى‏تواند از پدرى پیر و مادرى عقیم نیز فرزندى به دنیا بیاورد. «كَذلِكَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ»، «أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ»

2ـ انبیاء، به دنبال رسیدن به مقام یقین و شهود هستند. «اجْعَلْ لِی آیَةً»

3ـ آنجا كه خداوند بخواهد، سبب را از كار مى‏اندازد و زبان قدرت حرف زدن را از دست مى‏دهد. «أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ»

4ـ هر چه لطف الهى بیشتر مى‏شود، باید یاد او نیز بیشتر شود. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِیراً»

5ـ ذكر خدا هر چه بیشتر، بهتر. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِیراً»

6ـ در میان ذكرهاى خداوند، تسبیح جایگاه خاصّى دارد. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ»، «وَ سَبِّحْ»


اشتراک در بالاترین اشتراک در فیسبوک اشتراک در توییتر اشتراک در کلوب اشتراک در دنباله اشتراک در فیسنما اشتراک در گوگل پلاس

منبع : تبیان
برچسب ها : مذهبی, دانستنی های مذهبی, دین اسلام, دستورات خداوند, قوانین دین اسلام, قادر مطلق, قدرت خداوند, بشارت تولد یحیى, قدرت پروردگار, تفسیر زیبا و معقول, بسته شدن زبان پیامبر, وظیفه نبوت, وظیفه تبلیغى, مقام یقین و شهود, لطف الهى, ذكر خداوند, قدرت و نشانه های خداوند, معجزه های خداوند, نشانه های خدا, religious, religious education, islam, god commands, laws of islam, omnipotent, power of god, tidings of birth, heaven, beautiful and reasonable interpretation, closing of holy prophet, duty prophecy, my duty, certain officials and witnesses, thanks be to god, remembrance of god, signs of god's power, miracles of god, signs of god


شارژ سریع موبایل