قرآن مىفرماید: «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ» [هود، 112] اى پیامبر! تو و یارانت استقامت بورزید.
در كربلا بهترین جلوه هاى استقامت را در امام حسین و یارانش علیهم السلام مىبینیم.
قیام سیدالشهدا علیه السلام تابلویی است بزرگ که در آن ارزش های انسانی به بهترین وجه به تصویر کشیده شده اند.
اوج ایثار، اخلاص، بصیرت، وفاداری و ... در این تابلوی زیبا نمایان است. و صد البته یکی از اهداف اباعبدالله، ترسیم تابلویی ماندگار بود تا دیگران با دقت در آن، در راه مستقیم بندگی حرکت کنند.
یکی از ارزش های والای انسانی که گوشه ای از آن در قیام حضرت بازتاب واضحی یافته، صبر است. استقامت و صبر امام علیه السلام بر سختی ها، صبر زینب کبری علیها السلام، پایداری اصحاب، صبر در برابر عطش، در برابر دشنام دشمنان، در مواجهه با شمشیرها و تازیانه ها، همگی در مقابل چشمان بشریت، تصویری عظیم و مالامال از مظلومیت را نمایان کرده است.
اما صبر در قیام سید الشهدا علیه السلام جلوه های دیگری نیز دارد. یکی از این جلوه ها استقامت سید الشهدا علیه السلام در برابر هجوم گسترده توجیه ها، خیراندیشی ها و مشورت ها است. امثال فرزند عمر، با نصیحت های مزوّرانه و بزرگانی چون محمد بن حنفیه با خیراندیشی های دلسوزانه، همگی در مقابل تصمیم امام ایستاده اند و همه این افراد انسان هایی سرشناس در جامعه خود بوده اند. طبیعی است که حجم عظیم مخالفت بزرگان جامعه با یک تصمیم، انسان را در پیمودن راه دچار تردید کند، خصوصاً وقتی که آن راه بسیار سخت باشد. اما امام حسین علیه السلام وظیفه خود را پیمودن راهی می دانست که انتخاب کرده بود. ایشان در انجام این وظیفه و پیمودن این راه استقامت کرد و خیراندشی خیرخواهان واقعی و ریاکاران فریبکار در تصمیم او برای پیمودن راهش خللی ایجاد نکرد. [توجه به این نکته مهم است که همین درست فهمیدن ها و سپس ایستادگی ها در راه رسیدن به هدف است که این چنین افرادی را شایستهمقام امامت و عصمت کرده است و از آنجا این بزرگواران الگو برای سایر انسان ها هستند باید رفتارشان را با دقت بررسی کرده، شناخت و سپس در مسیر نزدیک شدن به آنان تلاش کرد.
یکی از بزرگترین افرادی که تلاش کرده است امام حسین علیه السلام را از رفتن به کوفه منصرف کند، عبدالله بن عباس است. او که پیامبر صلی الله علیه و آله برایش دعا کرده بود تا فقیه و عالم شود، مفسر بزرگ قرآن و حکیمی توانا به شمار می آمد. ابن عباس یاور امام علی علیه السلام بوده، در جنگ جمل و صفین یکی از فرماندهان لشکرش بود.
هر چند او نیز مانند ابن حنفیه و عبدالله بن جعفر با اصل قیام موافق بوداما پیشنهادش به امام این بود که قبل از حرکت امام به سمت کوفیان، آنان باید با کارهایی مانند در اختیار گرفتن امور شهر و اخراج تمام دشمنان، عملاً همراهی خود با امام را ثابت کنند. در غیر این صورت نمی توان به ثبات قدمشان اعتماد کرد بلکه هیچ بعید نیست که خودشان از سرسخت ترین دشمنان امام شوند!
ابن عباس بر این پیشنهاد اصرار فراوان می کند، امام نیز خیرخواهی او را تأیید فرموده، در عین حال بر تصمیم خود پا می فشارد.
استقامت ورزیدن تا رسیدن به هدف بزرگ
علاوه بر محمدبن حنفیه، عبدالله بن جعفر، عبدالله بن عباس، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر، که همگی از فرزندان بزرگان صدر اسلام هستند، سرشناسانی چون عمر بن عبدالرحمن مَخزومی یکی از هفت فقیه بزرگ مدینه، جابر بن عبدالله انصاری صحابی بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله و اولین زائر امام حسین علیه السلام بعد از شهادت امام و أبا سعید خدری، از اصحاب بزرگ رسول الله صلی الله علیه و آله، از سابقان در بازگشت به امام علی علیه السلام، راوی روایات فراوان در فضل امام علی و دوازده امام علیهم السلام و فردی که مورد تمجید امام صادق و امام رضا علیهماالسلام قرار گرفته است، نیز از بزرگانی اند که با امام در مورد کیفیت قیام ایشان مخالف اند. اما امام در تصمیم خود مصمم است و استقامت او بر هدفش به قدری است که نصایح، خیر اندیشی ها و عافیت طلبی ها در پیمودن راه تا رسیدن به هدف تأثیری نداد.