گاهی گیج میشوید؛ درست چند ثانیه بعد از لحظهای كه مثل یك فرشته كوچك رفتار میكند و شما را به وجد میآورد، به یك هیولا تبدیل میشود و كلافهتان میكند. اما نیمه پر لیوان را ببینید.از نظر روانشناسان همین آزارهای كودكانه میتواند نشانه وارد شدن كوچولوی شما به مرحله دیگری از رشد باشد؛ رشدی كه تنها با نظارت درست شما و رفتارهای هدایت كنندهتان میتواند كامل شود و شخصیت فرزندتان را روی پایههایی امن و سالم بنا كند. حیدر حسینی، روانشناس كودك در مورد سه بحرانی كه اغلب والدین با آنها دست و پنجه نرم میكنند میگوید و راههای خروج از بحران را به شما نشان میدهد.
دروغ میگوید؟
تلفن همراهت رو من نشكستم. یه هیولای خطرناك به من حمله كرد و میخواست با پرت كردن تلفن به سمتم منو به یخ تبدیل كنه. تلفن رو پرت كرد و وقتی شكست طلسمش باطل شد و غیب شد.فرزند شما توانایی استدلال كردن را كسب كرده است. دروغگوییها از 2 یا 3 سالگی شروع میشود و بعضی بچهها از 4 تا 5 سالگی آن را آغاز میكنند، از نظر محققان این دروغها میتواند نشانه توانایی تخیل بالای فرزندتان هستند.اما دروغگویی لزوما معنای مثبتی ندارد و نمیتواند مایه خوشحالی شما باشد اما واقعیت این است كه دروغگویی کودک لزوما به معنی دروغگویی نیست و تنها بازتابی از دنیای درونی کودک است.
در دنیای كودكان واقعیت روانی بسیار بااهمیتتر از واقعیت بیرونی است. ترس در کودکان میتواند جرقههای دروغگویی را شعلهور كند. این ترس از رفتار خود شما ریشه میگیرد و در كودك ایجاد میشود، مثلا اگر با لحن تند به او بگویید تو روی دیوار نقاشی کشیدی؟ فرزندتان یا پرسش شما را بیپاسخ میگذارد یا در جواب شما دروغ میگوید.در این مرحله دروغگویی معنی خودمحوری کودک است؛ یعنی مسئله تنها از همین زاویهای که من میبینم وجود دارد و از آنجا كه واقعیت همین جواب من است، پس والدینم هم موضوع را به همین شكلی كه میگویم خواهند دید. پس معنی دروغگویی در کودک با این نگاه با معنی آن در بزرگسال که به معنی فریب دادن است تفاوت دارد و در واقع یک مکانیسم دفاعی است که کودک هم آن را باور میکند.
با او چه كنم؟
آرام باشید؛ وقتی مچ فرشته دروغگویتان را گرفتید، سن و سال او را فراموش نكنید. برای رسیدن به بهترین نتیجه باید فكر تنبیه كردن را از ذهنتان بیرون كنید و پیش از آنكه در مورد اینكه چرا صادق بودن بهتر است سخنرانی كنید، حرفهای كودكتان را بشنوید. برای تاثیر گذاشتن بر او اول باید به دنیایش وارد شوید. دنیای هر فرد معانی و شکلهای خود را دارد و وقتی پای تفاوتهای بزرگسالی و كودكی به میان میآید به تلاش بیشتری برای وارد شدن به این دنیا و درك مختصاتش نیاز دارید.در كودكان بزرگتر شما میتوانید به فرزندتان نشان دهید كه حرفش را باور نكردهاید و منتظر شنیدن حقیقت هستید اما قطعا با كودك سهسالهتان نمیتوانید چنین برخوردی داشته باشید و با یك جمله صریح ساختمان رویاهایش را به هم بریزید. برای بچههای كوچكتر باید به خواسته و نیاز آنها نزدیك شوید و به جای فراهم كردن مقدمات تنبیه، فرصت جبران را به آنها بدهید. برای مثال میتوانید به فرزندتان با صراحت بگویید «رفتار تو اشتباه بود؛ حالا برای جبران كردنش چه تصمیمی داری و میخواهی چه كاری را انجام دهی؟»
چغلی میكند؟
«مامان! علی ظرف را شكست!»، «مامان! بابا تمام دسر را خورد!»، «مامان! مریم رایانه را بدون اجازه روشن كرد!»فرزند شما همیشه در حال رساندن اخبار دیگران به شماست؟ كودكی كه در سنین 3 تا 4 سالگی غر زدن و چغلی كردن را شروع میكند، با این رفتار آزاردهنده به شما میگوید كه قواعد را خوب میداند و قوانین خانه را به عنوان یك باید مطلق تلقی میكند اما این سكه روی دیگری هم دارد. فرزندتان به مرحله حسادت با رقیبانش در خانه وارد شده و میخواهد برای بهتر به نظر رسیدن، نظر شما به عنوان یك مرجع قدرت را جلب كند.
با او چه كنم؟
رام كردن بچه خبرچین كار سادهای نیست. به او بفهمانید از اینكه قانونها و درست و غلطها را میشناسد، خوشحالید اما زیاد با ذرهبین انداختن روی رفتارهای دیگران میانهای ندارید. البته در این مرحله توضیحات شما چندان برای كودك قابل درك نخواهد بود و چارهای جز انتظار تا رسیدن او به رشد اخلاقی و شناختی ندارید. فرزند شما در مراحل بعدی رشد از خودمحوری و خشكی اندیشه فاصله میگیرد اما تا آن زمان میتوانید به جای توضیح مستقیم، از داستانگویی برای نشان دادن رفتار درست كمك بگیرید.
چغلی مثل دروغگویی در همه كودكان شایع نیست و میزان به كارگیری آن توسط كودك به فضای رقابتی و برخوردی كه شما و همسرتان به عنوان مراجع قدرت با او و دیگر اعضای خانواده دارید، بستگی دارد.اگر او بهخاطر محرومیتی كه بچههای دیگر برایش ایجاد كردهاند چغلی را شروع كرده، به جای اینكه خودتان مستقیما وارد عمل شوید، از او بخواهید به شیوه خودش مشكل را حل كند. (به جای غر زدن و گفتن علی توپ مرا گرفت سراغ علی برود و بگوید توپم را پس بده من در حال بازی با آن بودم!) اما اگر بهخاطر حسادت یا تخریب دیگران به شما گزارش كارشان را ارائه میدهد، بهترین اقدام اهمیت ندادن به حرفهایی است که جنبه چغلی دارد. شما میتوانید بعد از گذشت یك روز با او صحبت كنید و به او برای حل شدن مسئلهاش با دیگران كمك كنید تا راه خبرچینی بسته شود.
رئیسبازی درمیآورد؟
مهم نیست كه نوبت من تمام شده. من میخواهم باز هم مامان باشم. زورگویی و تمامیتخواهی 2 موضوع و رفتار متفاوت است. تمامیتخواهی بخشی از خودشیفتگی طبیعی کودک است و عجیب نیست اگر فرزند شما گاهی با تمامیتطلبیاش همسالانش را برنجاند. اما زورگویی فرزندتان را نمیتوانید به معنای آمادهشدنش برای ریاست و توانایی مدیریتیاش تفسیر كنید. بچههای زورگو در به اشتراك گذاشتن ناتوانند و به همین دلیل در بازیهای مشاركتی اغلب ناكام میمانند.
اگر فرزند شما تمامیتطلب است، احتمالا در آینده برای رسیدن به حقوقش مشكلی نخواهد داشت.احتمالا با پختهتر شدن فرزندتان میتوانید از او بخواهید رفتارهایش را تعدیل كند، اما مراقب باشید كودكتان این رفتارها را به شكلی اغراقآمیز نمایش ندهد چراكه میتواند در همبازیهایش احساسی منفی ایجاد كند و آرامآرام از طرف آنها طرد شود. اما در دنیای روابط بینفردی، همیشه یك قانون صادق نیست. گفتیم كه بچههای زورگو توسط همسالانشان طرد میشوند اما اگر افراد سلطهپذیری در میان دوستان فرزندتان باشند كه بیچون و چرا بایدهایش را اجرا كنند، نهتنها خدشهای به رابطه آنها وارد نخواهد شد، بلكه این احساس در كودك شما بیشتر از قبل تقویت خواهد شد.
با او چه كنم؟
وقتی فرزندتان در حال زورگویی است، اجازه دهید بچههایی كه با او طرف هستند خودشان مشكل را حل كنند اما اگر كار بالا گرفت و كسی از پس او برنیامد، بد نیست خودتان برای ختم كردن ماجرا وارد عمل شوید. در اولین قدم به جای پرداختن به رفتار بچه، از دلیل كار و فضای ذهنیاش باخبر شوید و در این مورد حرفهایش را بشنوید.
اگر تصور میكنید فرزند شما با نصیحت كردن برای همیشه این رفتار را كنار میگذارد، اشتباه میكنید. این حالت بیشتر یك منش شخصیتی است كه ربطی به سن كودكتان ندارد و میتواند در بزرگسالی هم ادامه داشته باشد.تصور نكنید مشاهده او از رفتار دیگران در این مورد بیاثر بوده است. احتمالا الگویی از این رفتار در میان اطرافیان او هست و همین موضوع این ویژگی را در او تقویت میكند. باید پذیرفت این رفتار هم مثل رفتارهای دیگر توسط رفتار بزرگسالان با دیگران به كودك یاد داده میشود و واكنش دیگران در تقویت یا كمرنگتر شدن آن موثر است.