إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ (آل عمران ـ 33)
به راستى كه خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید.
ذُرِّیَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (آل عمران ـ 34)
فرزندانى كه بعضى از آنان از (نسل) بعضى دیگرند (از پدران برگزیده زاده شده و در پاكى همانند یكدیگرند) و خداوند شنواى داناست.
این آیات، سرآغازى است براى بیان سرگذشت مریم و اشارهاى به مقامات اجداد او و نمونه بارزى است از محبت واقعى به پروردگار و ظهور آثار این محبت در عمل، كه در آیات گذشته به آن اشاره شده بود.
در آیهی 32، دستور اطاعت از رسول صادر شد، آیه 33 دلیل آن را گزینشِ خداوند حكیم مىداند كه بر اساس برترى آنان بر دیگر مردم در كمالات است.
آیه مىگوید: "ما آدم و نوح و خاندان ابراهیم و عمران را برگزیدیم" ممكن است این گزینش، تكوینى باشد و یا تشریعى، به این معنى كه خداوند آفرینش آنها را از آغاز، آفرینش ممتازى قرار داد، هر چند با داشتن آفرینش ممتاز، هرگز مجبور به انتخاب راه حق نبودند، بلكه با اراده و اختیار خود این راه را پیمودند، سپس به خاطر اطاعت فرمان خدا و تقوا و پرهیزكارى و كوشش در راه هدایت انسان ها، امتیازهاى جدیدى كسب كردند كه با امتیاز ذاتى آنها آمیخته شد و به صورت انسان هایى برگزیده درآمدند.
در آیه فوق علاوه بر آدم، به تمام پیامبران اولو العزم اشاره شده است، نام نوح، صریحاً آمده، و آل ابراهیم هم خود او و هم موسى و عیسى و پیامبر اسلام صلی الله و علیه وآله را شامل مىشود، و ذكر آل عمران اشاره مجددى به مریم و حضرت مسیح علیه السلام است و تكرار آن براى این است كه مقدمهاى براى شرح حال آنان در آیات آینده باشد.
معنای واژه ها:
اصطفى: صفو به معنى خالص شدن. اصطفاء به معنى اختیار و انتخاب است.
نوح: اولین پیامبر از پیامبران اولو العزم، شرح حال او در بسیارى از آیات آمده است.
عمران: پدر مریم، وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ ... (تحریم/12)
ذریه: فرزند. نسل. ذرء در اصل به معنى ظهور و اظهار است و به معنى آفریدن به کار مىرود، به این جهت فرزند را ذریه گفتهاند و آن در مفرد و جمع استعمال مىشود.
آن انسانى كه خدا بندگان خود را به پیروى از او فرمان مىدهد، همچون انسان هاى دیگر نیست، بلكه او برگزیده خدا در زمین است كه پس از آزمودن، او را برگزیده و براى رسالت خود شایستهاش دانسته است. پیروى كردن و فرمان بردن از این فرستادگان خدا تضمینى براى بشریت است كه از خط رسالت منحرف نشود، و میان افراد آن در مزاحمت هاى زندگى و در زیر فشار هواهاى نفسانى شدید اختلافى پدید نیاید.
نکات آیات:
1ـ به گفته "راغب" در كتاب مفردات كلمه "آل" از "اهل" گرفته شده و تنها تفاوتى كه با اهل دارد این است كه "آل" معمولاً به نزدیكان افراد بزرگ و شریف گفته مىشود ولى "اهل" معنى وسیعى دارد و بر همه اطلاق مىگردد.
همچنین "آل" به افراد انسان اضافه مىشود ولى كلمه اهل به زمان و مكان و هر چیز دیگر اضافه مىشود، مثلاً مىگویند: اهل فلان شهر اما نمىگویند آل فلان شهر.
2ـ ناگفته پیداست كه منظور از برگزیدگان آل ابراهیم و آل عمران این نیست كه تمام فرزندان ابراهیم و عمران از برگزیدگان هستند، زیرا ممكن است در میان آنها حتى افراد كافرى وجود داشته باشند بلكه منظور این است كه جمعى از "دودمان" آنها برگزیده شدهاند.
3ـ "عمران" در آیه فوق همان پدر "مریم" است نه پدر "موسى" زیرا هر كجا در قرآن نام عمران برده شده، اشاره به پدر مریم مىباشد و آیات بعد كه شرح حال مریم را بیان مىكند نیز گواه این مطلب است.
4ـ در روایات متعددى كه از طرق اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است به این آیه براى معصوم بودن انبیاء و امامان استدلال شده است، زیرا خداوند هرگز افراد گنهكار و آلوده به شرك و كفر و فسق را انتخاب نمىكند بلكه آنهایى را بر مىگزیند كه از آلودگی ها بركنار و معصوم باشند. (البته مراحلى از عصمت را مىتوان از آیه استفاده كرد.)
برگزیدگى انبیاء از طریق وحى، علم، ایمان و عصمت است. (كافى، ج 8، ص 117)
امام باقر علیه السلام در بارهى «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى»، «ذُرِّیَّةً ...» فرمودند: ما از آن برگزیدگان و باقیماندهى آن عترت هستیم. (تفسیر عیّاشى، ج 1، ص 168)
5ـ بعضى از نویسندگان اخیر به این آیه براى مسأله تكامل، انواع استدلال كردهاند و معتقدند كه آیه دلالت بر این دارد كه "آدم" نخستین انسان نبود بلكه در زمان آدم انسان هاى بسیارى وجود داشتند كه خداوند آدم را از میان آنها برگزید و نسلى ممتاز از فرزندان او به وجود آورد.
تعبیر به "عَلَى الْعالَمِینَ" در آیه فوق را گواه بر این معنى مىدانند و مىگویند: در عصر آدم عالمیان یعنى "جامعه انسانى" وجود داشته است. بنابراین مانعى ندارد كه انسان نخستین كه میلیون ها سال قبل به وجود آمده، از حیوانات دیگر تكامل یافته و "آدم" تنها یك انسان برگزیده بوده باشد! ولى در برابر این سخن باید گفت كه هیچگونه دلیلى در دست نیست كه منظور از "عالمین" در اینجا انسانهاى معاصر آدم بوده باشند، بلكه ممكن است مجموع جامعه انسانیت در تمام طول تاریخ بوده باشد.
بنابراین معنى آیه چنین مىشود: "خداوند از میان تمام جامعه بشریت در طول تاریخ، انسان هایى را برگزید كه نخستین آنها آدم و سپس نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران بود" و از آنجا كه این برگزیدگان هر كدام در عصر و زمانى مىزیستهاند مىفهمیم كه منظور از عالمین تمام جامعه انسانى در همه اعصار و قرون بوده است.
به این ترتیب لزومى ندارد كه معتقد باشیم در عصر آدم انسان هاى زیادى وجود داشتهاند كه آدم از میان آنها برگزیده شده باشد.
یک سوال:
براى چه باید از رسول پیروى و اطاعت كنیم؟ آیا بهتر نیست كه هر یك از ما از عقل خود پیروى كند و در قضایا فرمانبردار آن باشد و از تعلیمات دینى ارشاد بخواهد؟
منظور از برگزیدگان آل ابراهیم و آل عمران این نیست كه تمام فرزندان ابراهیم و عمران از برگزیدگان هستند، زیرا ممكن است در میان آنها حتى افراد كافرى وجود داشته باشند بلكه منظور این است كه جمعى از "دودمان" آنها برگزیده شده اند.
چرا شخص باید میان خود و خدا انسان دیگرى را كه فرستاده خدا است قرار دهد، یا از رهبرى كه رسالت دین را مجسم مىسازد پیروى كند؟
پاسخ: آن انسانى كه خدا بندگان خود را به پیروى از او فرمان مىدهد، همچون انسان هاى دیگر نیست، بلكه او برگزیده خدا در زمین است كه پس از آزمودن، او را برگزیده و براى رسالت خود شایستهاش دانسته است.
پیروى كردن و فرمان بردن از این فرستادگان خدا تضمینى براى بشریت است كه از خط رسالت منحرف نشود، و میان افراد آن در مزاحمت هاى زندگى و در زیر فشار هواهاى نفسانى شدید اختلافى پدید نیاید.
پیامهایی از آیه 33:
1ـ انسانها همه در یك سطح نیستند و خداى حكیم، بعضى را برگزیده است تا مسئولیّت سنگین رسالت را بر دوش آنان بگذارد. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى»
2ـ اوّلین انسان، پیامبر خدا بوده تا بشر هیچ گاه بدون هدایت نماند. «اصْطَفى آدَمَ»
3ـ جریان بعثت، در طول تاریخ بشر استمرار داشته است. «اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ ...»
4ـ رسالت بعضى از انبیاء، جهانى بوده است. «عَلَى الْعالَمِینَ»
پیامهایی از آیه 34:
1ـ در طول تاریخ، دودمان نبوّت از نسل پاكان بوده است. «اصْطَفى»، «عَلَى الْعالَمِینَ ذُرِّیَّةً ...»
2ـ بعضى از ویژگىها و كمالات از طریق وراثت منتقل مىشود. «بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ»
3ـ خداوند حتّى بر گفتار و رفتار برگزیدگان خود نظارت دارد. «اصْطَفى»، «سَمِیعٌ عَلِیمٌ»