رمی شیطان تنها مخصوص حاجیان نیست بلکه هر انسانی در زمان حیات خویش موظف است در مبارزه و کشاکش با این دشمن قسم خورده، او را زمین زده و موانع کمال خویش را برطرف سازد.بنابراین تحقق این امر نیاز به سلاح هایی دارد که با توجه به آیات قرآن به اختصار بدان اشاره می کنیم.
1- استعاذه
وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ* وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ (مومنون،97/98)
وساوس شیطان و آزارى كه بشر از شیاطین مىبیند، بر كسى پنهان نیست. همه مىدانند كه شیطان، دشمن سرسخت انسان است و تا نفس آخر دست برنمىدارد. تمام هدفش این است كه بشر، مومن به خدا و آخرت نشود و در مرتبه دوّم، خیرى از او سر نزند بلكه به هر شرّى روى آورد.
چیزى كه مهمّ است، دانستن راه نجات از دست شیاطین است. حالا كه دشمن این طور قوى و در كمین است، ببینیم راه چاره چیست؟تنها راه علاج هم آن است كه در قرآن مجید به آن امر فرمود: «به خدا پناه ببر!» كه جز پناهندگى به حق، راهى نیست. (نحل،98)
استعاذه به حق؛ یعنى از گناه فرار كردن. زبانت را محكم بگیر، دیگر لغو نگو، عوضش بگو: «اعوذ باللّه». پس «اعوذ باللّه»؛ یعنى «اعوذ باللّه من طاعة الشیطان».
استعاذه خلق، بر سه قسم است:
قسم اوّل: استعاذهاى است كه نه حال استعاذه هست و نه معناى آن را مىفهمد كه چه مىگوید. گفتن «اعوذ باللّه من شیطان الرجیم» بدون التفات به معنا و دانستن حقیقت، مسخره شیطان است.
ذکر، محدود به لسان نیست بلکه با توجه به آیات و روایات یاد خدا و ذکر او به معنای واقف شدن بر این امر است که خداوند در همه حال، شاهد و ناظر اعمال و افکار آدمی بوده از این رو از آنچه خدا حرام اعلام نموده اجتناب کند
قسم دوّم آن است كه: معناى آن را مىفهمد بلكه وقتى كه مىگوید، یك نوع التجایى هم دارد، لیكن به حسب عمل و حال، قربان شیطان مىرود. زبانش مىگوید لعنت بر شیطان! در حالى كه دارد به شیطان سجده مىكند و در حقیقت به شیطان پناهنده شده است.
قسم سوم آن است که: هم معنای استعاذه را درک کرده و هم از شیطان بیزاری می جوید و به معنای حقیقی به خدا پناهنده می شود.
2- ذكر و یاد خدا
إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ (اعراف،201)
وسوسه ابلیس مىخواهد جایى در دل باز كند؛ امّا صاحب تقوا خبرهاى الهى را متذكّر مىشود.
حالا این گناه را مرتكب شدم بعد با دورى از رحمت خدا چه كنم؟!
ممكن است دوباره وسوسه كند كه بعد توبه مىكنى. پاسخش مى دهد از كجا كه موفّق به توبه شوم و از كجا توبهام پذیرفته گردد؟
خلاصه تذكّر نمىگذارد شیطان در دلش حكومتى پیدا كند.
در روایت است که: دو نفر مومن به هم برخورند و ذكر خدا كنند در چهره ابلیس تیكه گوشتى نماند جز آنكه بشكافد و روحش از سختى دردى كه كشد، فریادرس خواهد و فرشتههاى آسمان و خازنان بهشت آن را دریابند و به او لعنت كنند تا آنكه هیچ فرشته مقربى نماند جز آنكه او را لعنت كند و چخ شده و درمانده و رانده گردد. (أصول الكافی/ ترجمه كمرهاى، ج4، ص: 559)
خدا
ذکر حق مایه حیات، بصیرت است و غفلت از خدا ملازم این است که قرائنی از جنس شیطان همراه انسان بشوند و لازم به تذکر است که ذکر، محدود به لسان نیست بلکه با توجه به آیات و روایات یاد خدا و ذکر او به معنای واقف شدن بر این امر است که خداوند در همه حال، شاهد و ناظر اعمال و افکار آدمی بوده از این رو از آنچه خدا حرام اعلام نموده اجتناب کند.
نكته حائز اهمیت در اینجا این است كه ذكر و یاد خداوند مراتب و اقسامی دارد، از قبیل ذكر زبانی، ذكر قلبی و ذكر عملی، بی تردید ذكر كامل، ذكری است كه دارای هر سه مرتبه باشد.
3- توكل به خداوند
إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَكَّلُونَ (نحل،99)
یكى از بزرگان مىفرماید: «التوكّل كلّة الامر كلّه الى مالكه؛ توكّل یعنى آدمى همه جزئیّات و كلّیّات كارهاى خود را به مالك خود واگذار نماید»
اگر خود را عبد و مملوك مىدانى، پس نباید در برابر او اظهار وجود كنى. من چنین مىخواهم یا نمىخواهم نگویى بلكه هرچه او بدهد، هرچه او بكند و هرچه او بخواهد.
4- اخلاص نیت
قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ* إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ (ص،82/83)
اساس دین بر «اخلاص نیّت» است. اگر اخلاص نباشد، عمل لغو است. بندگى نیست. كوه كوه كار خیر كرده باشد، اگر اخلاص نداشته باشد به اندازه كاهى هم ارزش ندارد.
اگر كسى بخواهد از شرّ شیاطین محفوظ بماند، چارهاى ندارد جز اینكه راه اخلاص را طى كند و تا مخلص نشود مانند گوى در دست شیطان مىباشد.
شیطان، دشمن سرسخت انسان است و تا نفس آخر دست برنمىدارد. تمام هدفش این است كه بشر، مومن به خدا و آخرت نشود و در مرتبه دوّم، خیرى از او سر نزند بلكه به هر شرّى روى آورد.
5- تضرع
أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ (اعراف،94)
تضرّع به معناى آشكار كردن ذلّت و مسكنت و ناتوانى و بیچارگى است بنابراین، كسى كه فهمید شیطان -كه دشمن سرسخت آدمى است- به او حمله مىكند و به تنهایى توانایى از خلاص شدن از شرّش را ندارد، به ناچار نالهكنان و بیچاره وار رو به پروردگار تواناى مهربان مى آورد و به زبان حال و قال مىگوید: «اى خدا! فریاد از دشمنى كه همچو سگ پارس كرده مرا دنبال مىنماید».
براى دانستن اینكه تضرّع و زارى به درگاه حضرت آفریدگار، تنها سبب نجات از هر شرّى و بلایى است و دستگیرى الهى از زارىكننده حتمى است، در این آیه شریفه دقّت كنید: «پس چرا وقتى عذاب ما را دیدند، تضرّع و زارى (به درگاه الهى) نكردند و لیكن دل هایشان سخت شد و شیطان عمل زشتشان را برایشان زینت داد».(انعام،43) یعنى اگر هنگام گرفتارى، خدا را یاد مىكردند و خود را به او نیازمند مىدیدند و به سوى او زارى مىكردند، حتماً خداوند آنها را نجات مىداد لیكن شیطان آنان را از یاد خدا باز داشت و سرگرم شهوات شدند.و کلام آخر آنکه دشمن قسم خورده انسان دمی از او غافل نیست و این عجب از انسان که بسیار از او غافل شده و در خواب غفلت به سر می برد و این در حالی است که خواب به چشمان شیطان راهی ندارد تا هدف شومش را عملی سازد، امید که خداوند همه ما را در زمره پناهندگان درگاهش قرار دهد.