پردیس احمدی چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۰

خیلی از ما پدر و مادرها وقتی بچه بودیم، جشن تولد نداشتیم. اگر هم چیزی بود لااقل به شکل تولد‌های امروزی نبود. یک مهمانی مختصر فامیلی بود که شاید یک کیک تولد هم داشت. تولد گرفتن یک نوع جشن فانتزی و اعیانی مجلل به‌حساب می‌آمد که از توان بیشتر خانواده‌ها خارج بود.

اما الان دیگر برگزاری این جشن از آن شكل قبلی خودش خارج شده و به یك جشن سالانه و عموما پر هزینه برای خانواده‌ها تبدیل شده است. آنچه ذهن والدین امروزی را مشغول كرده، برگزار كردن یا نكردن این جشن نیست بلكه نوع و كیفیت این مراسم، دغدغه جدی آنها شده است. اغلب جشن‌های تولدی كه این روزها برای بچه‌ها برگزار می‌شود، برای بچه‌ها نیست بلكه نوعی خودنمایی و چشم‌و هم‌چشمی‌ به دیگران است. بیشتر این جشن‌های پرهزینه و پر از تجملات افراطی، كودك محور نیست و در واقعیتش هیچ توجهی به كودك ندارد. اگر جشن تولد را برای كودك مان برگزار می‌كنیم چرا شادی‌ها و هیجانات كودكانه در آن جایی ندارد؟ چرا این روزها تنها تفاوت جشن تولد كودكان با یك مراسم عروسی در مدل و متن روی كیك مراسم است؟ می‌دانید راه‌حل‌های برگزار كردن یك جشن شاد و خاطره انگیز و در عین حال ساده و كودكانه چیست؟

 

شادی‌های كوچك، خاطره‌های بزرگ

سعی كنید از روزهای قبل از جشن فكر كنید كه چه برنامه‌ و بازی‌هایی می‌توانید برای بچه‌ها ترتیب بدهید تا با روحیه كودكانه‌ آنها متناسب باشد. جشن تولد لازم نیست شبیه عروسی‌ باشد و دقیقا همان برنامه‌ها برای مهمانان اجرا شود كه در مراسم شادی دیگر اجرا می‌شود. سعی كنید خودتان را جای فرزندتان بگذارید. اگر سلیقه او را بدانید به راحتی می‌توانید حدس بزنید كه چه چیزهایی خوشحالش می‌كند. راه‌هایی پیدا كنید كه بتوانید غافلگیرش كنید. مطمئن باشید بچه‌ها از مسابقه دادن و بازی با دوستانشان بیشتر خوشحال می‌شوند تا كارهای بزرگانه‌ای كه فقط از بزرگ‌ترها الگوبرداری كرده‌اند.

از بازی‌های زمان كودكی خودتان الگو بگیرید و آنها را طراحی و خود اجرا كنید. با این كار شما علاوه بر اینكه به فرزندتان و دوستانش یك بازی جمعی جدید آموزش می‌دهید، به آنها ذوق و شوق یك تولد واقعی كودكانه را هم تزریق می‌كنید. مثلا مسابقه صندلی‌بازی یا پانتومیم برایشان برگزار كنید یا بین چند نفرشان مسابقه بگذارید كه بدون دخالت دست، شیرینی خامه‌ای یا ماست بخورند. یا حتی می‌توانید برایشان با كاغذ ماسك درست كنید وداستانی تعریف كنید و از آنها بخواهید آن داستان را به‌صورت نمایش اجرا كنند. می‌توانید چند عدد مقوای رنگی و چسب و قیچی به آنها بدهید تا كاردستی درست كنند. می‌شود كاردستی‌های درست شده در آن روز را به‌عنوان یكی از یادگاری‌های تولد كودكتان از دوستانش نگه دارید. البته سن بچه‌ها را هم برای بازی‌ها درنظر بگیرید. مطمئن باشید برای ما بزرگ‌ترها این بازی‌ها تكراری شده اما برای بچه‌ها تازگی و نشاط زیادی دارد. سعی كنید سلیقه بچه‌ها برایتان اولویت داشته باشد تا جشن خاطره‌انگیزی در ذهنشان بماند.

مهمان‌های جشن

جشن شما حتما لازم نیست مهمان‌های زیادی داشته باشد، می‌توانید جشن‌های كوچك خانوادگی بگیرید با حضور پدربزرگ‌ها ومادربزرگ‌ها، دایی و عمو و خاله و بچه‌هایشان یا اینكه دوستان مهد یا مدرسه فرزندتان را دعوت كنید. تولد برای بچه‌هاست پس لازم نیست حتما پدر و مادرهایشان را هم دعوت كنید تا با مشكل كمبود جا در خانه مواجه شوید. مطمئن باشید در این صورت به بچه‌ها بیشتر خوش می‌گذرد.

كجا جشن بگیریم؟

اولین گزینه خانه خودتان است. می‌توانید تعداد مهمان‌ها را با اندازه و ظرفیت خانه‌تان هماهنگ كنید. ولی اگر تعداد آنها بیشتر است می‌توانید در خانه یكی از نزدیكان كه محیط بزرگ‌تری دارد جشن را برگزار كنید؛ مانند خانه پدر و مادرخود یا همسرتان. اگر برگزاری جشن در خانه برایتان سخت است، گزینه‌های دیگری هم دارید؛ می‌توانید كیكی بخرید و وسط روز بدون اطلاع فرزندتان به مدرسه یا مهدش بروید و در كنار دوستانش برایش جشن بگیرید، قطعا به‌شدت هیجان زده می‌شود. البته در این صورت بهتر است از بردن كادو و هدیه اختصاصی برای فرزندتان به مدرسه خودداری كنید.

برگزاری جشن در پارك و محوطه‌های باز هم گزینه خوبی است كه روحیه بچه‌ها را كاملا شاد می‌كند و هزینه‌‌‌‌‌‌‌ چندانی هم ندارد، شما هم از آماده كردن خانه برای مهمانان راحت می‌شوید. اگر در پارك یا فضای سبز جشن گرفتید، می‌توانید از قبل نمایشی ترتیب دهید درباره مهربانی با درختان و فضای سبز تا بچه‌ها خودشان آن را اجرا كنند. با این كار دوستی با طبیعت و مراقبت از گل‌ها و درختان را به آنها آموزش داده‌اید. سعی كنید حتما و به‌نحوی جشن شما برای فرزندتان و دوستانش جنبه آموزشی هم داشته باشد، البته فضای شاد جشن نباید از بین برود.

حواستان به همسایه‌ها باشد

اگر تصمیم دارید جشن تولد را در خانه‌ آپارتمانی برگزار كنید، حواستان به رعایت حال همسایه‌ها هم باشد. سعی كنید مراسم‌تان را شب نگیرید. ظهر یا عصر زمان بهتری است تا هم بچه‌ها سرحال و شاد باشند و هم مزاحم وقت خواب و استراحت همسایه‌هایتان نشوید.

اگر همسایه‌ها را به جشن دعوت نمی‌كنید، بعد از رفتن مهمان‌ها مقداری كیك برایشان ببرید. در این صورت اگر رفت‌وآمد مهمان‌ها یا سروصدا اذیتشان كرده، راحت‌تر فراموش می‌كنند؛ علاوه بر اینكه با این كار شادی خود را با آنها تقسیم می‌كنید.

چی بپزم؟

وقتی قرار است مهمان‌های تولد شما بیشتر بچه‌ها باشند، باید خوراكی‌هایی داشته باشید كه باب میل آنهاست؛ یعنی لازم نیست هزینه و قیمت خوراكی‌ها مدنظر شما باشد. اتفاقا شما می‌توانید با تركیب چند بسته از ژله‌های رنگی و چند ساندویچ ساده یك میز تولد خوب و چشم‌نواز تهیه كنید. پیشنهاد می‌كنیم چند عدد میوه را پوست بكنید و به یك سیخ چوبی بكشید. با این كار هم در میزان میوه‌ای كه باید تهیه كنید خیلی صرفه‌جویی می‌كنید و هم بچه‌ها را برای خوردن میوه‌ها سر ذوق می‌آورید. اگر آنقدر خوش سلیقه باشید كه كیك تولد فرزندتان را خودتان بپزید، دیگر هیچ‌چیزی كم ندارید!

خاطره‌های رنگی

 دومین سالگرد تولد دخترم نزدیك بود و من می‌خواستم به هر طریقی كه ممكن است تولدش را توی مسجد برگزار كنم. برایم مهم بود كه دخترم وقتی بزرگ شد و فیلم تولدش را دید با خودش بگوید: خدا به من اجازه داد توی خونه‌ش شاد باشم و شادی‌ام رو با بقیه تقسیم كنم. تولد دخترم مصادف بود با شب میلاد امام رضا(ع) موضوع را با پیش‌نماز مسجد درمیان گذاشتیم و برای فامیل كارت دعوت فرستادیم و مسجد را خیلی ساده تزیین كردیم. خیلی‌ها این كار ما را مسخره كردند. اما حرف بقیه برای ما اصلا مهم نبود.

آن شب خیلی از نمازگزارها از ماجرا خبر نداشتند. بعد از نماز مغرب و عشا حاج‌آقا سخنرانی كوتاهی كردند و در پایان گفتند: امشب میلاد امام هشتم است، علاوه بر این یك دختر خانم كوچولو داریم كه امشب تولدشه و جشن تولدش رو تو مسجد گرفته. حاج آقا دخترم را صدا كردند و او برای همه قرآن خواند. نمازگزارها شوكه شده بودند. یك گروه از پچه‌های پنج‌-‌شش ساله تواشیح اجرا كردند. بعد هم مراسم مداحی و پذیرایی بود. آن شب به همه بچه‌ها یك كتاب داستان مذهبی هدیه دادیم. آن جشن توی ذهن خیلی‌ها باقی مانده. آن شب دخترم با چادر سفیدش مثل فرشته‌ها شده بود. عطیه احدزاده

تولد بر مدار دخترم

بعضی والدین، تولد فرزندشان را در سالن‌های تالار جشن می‌گیرند. بعضی اصرار دارند از یك تم خاص برای جشن تولد استفاده كنند. مثلا تم كفشدوزك را انتخاب می‌كنند و برای تهیه همه اسباب و لوازم كفشدوزكی، زحمت زیادی را متحمل می‌شوند. زیاد پیش آمده وقتی به جشن تولد كودكی می‌رویم، او آنقدر مضطرب یا خسته است كه شادی چندانی نصیبش نمی‌شود. انگار نه انگار كه این جشن بزرگ را برای تولد او گرفته‌اند. آنقدر كه نباید به تزیینات دست بزند، نباید چیزی را خراب كند، نباید لباسش را كثیف كند و خیلی نباید‌های دیگر كه احتمالا چند روزی با آنها دست به گریبان بوده است. از همه مهم‌تر اینكه آن بچه در روز تولد خودش از دیدن مادرش محروم می‌شود از بس كه مادر درگیر تداركات جشن است. مجبور است با تك‌تك آدم بزرگ‌های فامیل كه شاید بعضی از آنها را نشناسد عكس یادگاری بیندازد و در تمام عكس‌ها هم خیلی تصنعی لبخند بزند، گاهی قهر كند و خسته شود و اگر كوچك‌تر است، شاید گریه كند و چند دقیقه‌ای مراسم تولد متوقف شود تا پدر و مادر بتوانند كودك خسته را هر طور شده ساكت كنند و دلش را به‌دست بیاورند تا مراسم روتین و كلیشه‌ای تولد تمام شود.

همه اینها باعث شد به این فكر بیفتم كه برای تولد دخترم طرحی نو داشته باشم؛ جشنی ساده و بی‌آلایش كه در آن خبری از چشم و هم چشمی نباشد و نگران نباشم كه چون فلانی در تولد دخترش آن كار را كرده است، من نباید كمترش را انجام بدهم؛ جشنی ساده كه مجبور نباشم از مدت‌ها قبل به فكر لباس و آرایش خودم و بقیه افراد خانواده باشم. این بود كه تصمیم گرفتیم تولد دخترمان را «فرزند محور» برگزار كنیم، نه «چشم و هم چشمی محور»، نه «غذا محور» و نه «كادو محور»! جشن تولدش را در پارك برگزار كردیم؛ البته با هدف.

هدف مان هم این بود كه دخترم بتواند همراه دوستانش به راحتی بازی كند، بدود، لذت ببرد و سرانجام خاطره خوبی در ذهنش بماند. حتی دوست داشتیم از همه بخواهیم به هیچ وجه هدیه نیاورند تا به زحمت نیفتند. به این فكر كردیم كه حتی هدیه‌ها را باز نكنیم تا مقایسه‌ای بین آنها پیش نیاید و همچنین بقیه بچه‌ها احساس ناراحتی نكنند. دوستان و مهمان‌ها را به پارك دعوت كردیم. از دو سه روز قبل به فكر یكی‌دو غذای ساده در حد كوكو و الویه بودیم. پاركی را انتخاب كردیم كه فضای باز و چمن وسیع داشته باشد و بچه‌ها اجازه داشته باشند در چمن‌ها بدوند و بازی كنند. اصرار خاصی برای عكس گرفتن‌های طولانی با فیگور‌های مختلف و خسته شدن بچه‌ها وجود نداشت. هدیه‌ها خیلی سریع در حاشیه قرار گرفت. بچه‌ها مدت زمان زیادی را با سرخوشی بازی كردند. بعضی از دوستانم نظرشان این بود كه ممكن است باعث جلب توجه بقیه بچه‌ها بشود و دل‌شان بسوزد. نكته اینجاست كه به‌دلیل سادگی مراسم و تكیه بر بازی و تفریح بچه‌ها، كار خاصی انجام نشد كه بچه‌های دیگر دل‌شان بسوزد.



شارژ سریع موبایل