تمامی مخلوقات درسی برای آموختن دارند و در این میان چشمی نیاز است که یارای دیدن آن را داشته و عزمی که آن را پیشه خود سازد.از کلاغ بیاموز کلاغ پرنده ای است که در سه خصلت می توان از او درس گرفت: رسول خدا(صلوات الله علیه) فرمود: از كلاغ سه عادت بیاموزید، پنهان بودنش به هنگام جفت شدن و سحر خیزیش در طلب روزى و بیدار و هوشیار بودنش. (الخصال/ ترجمه فهرى/ج1 / 113) بله مخلوقات خدا نیز هر یک صفات نیکی به خویش اختصاص داده اند که از آنها می توان در آن صفت الگو گرفت.این کلام رسول خدا صلوات الله علیه با خود نکاتی را به همراه دارد که در ذیل بدان اشاره می داریم:
نکته1: لاجرم صفات مذکور از اهمیت به سزایی برخوردارند که پیامبر اکرم صلوات الله علیه در ذکر اهمیت آن از کلاغ بهره می جوید که این صفات بدین قرارند:
الف) اهمیت حیا در زندگی: نظر نما اى مفضّل به آنچه انسان مخصوص به آن شده از میان سایر حیوانات از خلق جلیل القدر، عظیم النفع كه آن «حیا» است. اگر حیا نمىبود هیچ كس مهماندارى نمىكرد و وفا به وعدهها نمىنمود و حوائج مردم را بر نمىآورد و ارتكاب نیكىها و اجتناب از قبایح و بدىها نمىكرد. (توحید مفضل/ ترجمه علامه مجلسى/ 103 )
ب) سحرخیزی: حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله فرمود: هر گاه یكى از شما كارى داشته باشد، صبح زود به دنبال آن كار رود. زیرا من از خداى خویش خواستهام به كسانى از امّت من كه اول وقت به سر كار خویش حاضر شوند، بركت دهد. گلچین صدوق (گزیده من لا یحضره الفقیه) /ج2 /190)
ج ) هوشیاری: فراست و هوشیاری از ویژگی هاى اهل ایمان است، كه در دلشان نورهایى تابان مىگردد كه به وسیله آنها معانى را در مىیابد و كسى كه از محارم خدا چشم بپوشد و خود را از شهوت ها نگاه دارد و باطنش را آباد كند، و به آن جلاء بخشد و طبق دستور خدا از وجود مراقبت نماید و با تبعیّت لازم از كتاب و سنّت ایمانش را تقویت كند و غذاى حرام به معدهاش وارد نسازد و زبانش را از دروغ و غیبت و بیهودهگویى نگاه دارد، هرگز فراستش خطا نمىكند (و نظرش صائب مىگردد).
رسول خدا (صلوات الله علیه) فرمود: از كلاغ سه عادت بیاموزید، پنهان بودنش به هنگام جفت شدن و سحر خیزیش در طلب روزى و بیدار و هوشیار بودنش
سزاوار است، كسى كه با اهل راستى معاشرت دارد، صداقت و راستى را در برخورد با ایشان مراعات نماید، زیرا دل هایشان زیرك است (و به سرعت دروغ تو نزد ایشان آشكار مىگردد). (إرشاد القلوب/ ترجمه سلگى /ج1 / 349 )
نکته2) دنیا؛ دنیای درس و آموزش بوده و از هر یک از مخلوقات می توان درسی آموخت و آن را پیشه خود ساخت. دنیای حیوانات نیز سرشار از درس و عبرت است و هر که اهل و سزاوار باشد از آن درس می گیرد. وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ، جَمِیعاً مِنْهُ، إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ (سوره جاثیه/13) آنچه را در آسمان ها و در زمین است به فرمان شما در آورد، همه از او است، و در این كار نشانههایى است (از حكمت و قدرت او)، براى كسانى كه بیندیشند.
نکته3) خلقت هیچ یک از موجودات عبث و بی فایده نبوده و هر یک حرفی برای گفتن دارند و بزرگترین حرفشان این است که از برای انسان پا به عرصه وجود گذاشته اند. خداوند موجودات جهان هستى را ابداع فرمود، بىآنكه چیزى پیش از آن وجود داشته باشد و همه آنها را ایجاد كرد، بىآنكه الگو و مثالى قبل از آن موجود باشد.
آنها را به قدرتش تكوین نمود و به ارادهاش خلقت كرد، بىآنكه به آفرینش آنها نیاز داشته باشد، یا فائدهاى از صورت بندى آنها عائد ذات پاكش شود جز این كه مىخواست حكمتش را از این طریق آشكار سازد مردم را به اطاعتش هشدار دهد قدرت بىپایان خود را از این دریچه نشان دهد خلایق را به عبودیت خود رهنمون گردد و دعوت پیامبرانش را از طریق هماهنگى تكوین و تشریع قوت بخشد. (الطرائف/ ترجمه داود إلهامى/ 411 )
نکته 4) اهمیت علم و آموزش، چرا که اساس خلقت بر آن بنا شده است. این سخن حضرت اشاره به اهمیت علم و آموزش دارد چرا که (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ) ناظر به این حقیقت است كه غرض از خلقت دو نوع جن و سلسله بشر همانا معرفت و اطاعت و تقرب به ساحت كبریائى است كه سبب سعادت و حیات حقیقى و روانى و همیشگى خواهد بود و كفر و فسق و فجور سبب قطع رابطه عبودیت و هلاكت ذاتى و همیشگى است. (درخشان پرتوى از اصول كافى/ ج1/ 293) مردم دو دستهاند: دانشمند و مستمعى كه مطالب را حفظ مىكند، باقى بىفائده و رسوب هستند.(دیوان أمیر المومنین علیه السلام/ 183)
تا معرفت نباشد اطاعت به معنای حقیقی آن محقق نخواهد شد و در این میان از هر فرصتی جهت درس و علم باید استفاده کرد و این فرصت می تواند درس گرفتن از یک پرنده باشد.
ارزش انسان ز علم و معرفت پیدا شود
بى هُنر گر دعوى بیجا كند رسوا شود
در مسیر زندگى هرگز نمى افتد به چاه
با چراغ دین و دانش گر بشر بیناشود
هر كه بر مردان حقّ پیوست عنوانى گرفت
قطره چون واصل به دریا مى شود دریا شود
آدمى هرگز نمى بیند ز سنگینى گزند
از سبك مغزى بشر چون سنگ پیش پاشود
سر فرو مى آورد هر شاخه از بارآورى
مى كند افتادگى انسان گر دانا شود
قیمت گوهر شود پیدا بر گوهر شناس
قدر ما، در پاى میزان عمل پیدا شود