چنان كه در قرآن میخوانیم:
«وَ ابْتَغِ فیما آتاكَ اللهُ الدّارَ الآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَكَ مِنَ الدُّنیا»
و در آنچه خداوند به تو داده خانه آخرت را بطلب، و سهم خود را از دنیا فراموش مكن.
امام حسن «سلام الله علیه» در آخرین لحظات حیات شریف خود و در حسّاسترین مواقع، بر این موضوع مهم تأکید ورزیدهاند. نصیحتی که هر انسانی، خصوصاً امام معصوم «سلام الله علیه» در آخرین لحظات زندگی بیان میدارد، قطعاً از اهمیّت ویژهای برخوردار است. لذا حضرت فرمودند:
«اعْمَلْ لِدُنْیَاكَ كَأَنَّكَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»
مقصود امام حسن «سلام الله علیه» از بیان این روایت شریف این است که انسان باید در رسیدگی به امور دنیوی، ابدی بیندیشد و کار خود را بدون هر عیب و نقصی تحویل دهد. همچنین امام مجتبی «سلام الله علیه» میفرمایند: امور اخروی انسان باید روزانه محاسبه و رسیدگی شود و با تصوّر اینکه فردا از دنیا خواهد رفت، هیچ کاری را به آینده موکول نکند.
در روایات شریف اهل بیت «سلام الله علیهم» آمده است:
«إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ یُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ»
مبغوضترین مردم در نزد خداوند، كسی است كه عمرش را به بطالت و تنبلی سپری كند.
«أَبْغَضُكُمْ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی كُلُّ نَئُومٍ وَ أَكُولٍ وَ شَرُوب»
مبغوضترین افراد نزد خداوند كسی است كه زیاد میخوابد، زیاد میخورد و زیاد مینوشد.
بنابراین سالک باید به اندازه نیاز در صدد رفع حوائج دنیوی باشد و همواره برای رسیدگی به امور مادّی و معنوی، حدّ اعتدال را رعایت کند و از افراط و تفریط بپرهیزد.
روزی رسول اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» خبردار شدند که سه نفر هم قسم شدهاند که تارک دنیا باشند. یکی گوشت نخورد، دیگری بوی خوش استشمام نکند و سوّمی با زنان مباشرت نداشته باشد. آن سه نفر کنج عزلتی برای خود برگزیده و مشغول عبادت بودند. پیامبر اكرم «صلی الله علیه و آله و سلم» به اندازهای عصبانی شدند كه میان روز و در حالتی که یک طرف عبای ایشان روی زمین میکشید، با سرعت به مسجد آمدند و به موذّن دستور دادند که مردم را به مسجد فراخواند.
مردم دریافتند حادثه بسیار مهمّی نظیر جهاد رخ داده است که پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» اینگونه آنان را به حضور در مسجد میخوانند. از این رو همه در مسجد گرد آمدند. آنگاه پیامبراكرم «صلی الله علیه و آله و سلم» روی پله اوّل منبر ایستادند و فرمودند: «ای مردم من كه پیامبر شما هستم، تشكیل خانواده میدهم، غذا میخورم، خواب میروم و با مردم تماس دارم.» سپس افزودند: «فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی» یعنی هركس غیر از این شیوه برای زندگی برگزیند، مسلمان نیست. بعد هم به دنبال آن سه نفر فرستادند و آنان را وادار به توبه کردند.
متأسّفانه برخی تصوّر میکنند، تقدّس آدمی صرفاً در سایه اهتمام به عبادات و ارتباط فردی با خداوند متعال میّسر میشود. به همین جهت از اجتماع دوری میگزینند و به عزلت و گوشه نشینی روی میآورند. در حالی که خدای سبحان در آیه شریفه میفرماید: «وَ لا تَنْسَ نَصیبَكَ مِنَ الدُّنیا».
یعنی ای جوان، تو بهرهای در این دنیا داری، پس باید از نیرو و نشاط جوانی که خداوند به تو عطا فرموده است، استفاده كنی و از لذّتهای دنیا در جهت رسیدن به لذّتهای آخرت، بهره ببری. باید با تکیه بر دو بال دنیا و آخرت، به مقامات والای معنوی عروج کنی و به کمال مطلوب دست یابی. در حقیقت تکامل انسان در پرتو فعّالیّت دو بعدی و تلاش وی برای کسب آسایش دنیا و آخرت تحقّق مییابد.
امام هفتم حضرت موسی بن جعفر «سلام الله علیه» میفرمایند:
«إِیَّاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا یَمْنَعَانِكَ مِنْ حَظِّكَ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ»
یعنی تنبلی، خمودگی و كسالت، مانع کسب خیر دنیا و آخرت میشود. آدم بیروح، بینشاط و افسرده، از دنیا و عقبی بهرهای نمیبرد و از این جهت، تنبلی و بیکاری به سراغ وی میآید و مفاسد فراوانی او را احاطه خواهد کرد.
عمل صالح
قرآن کریم در آیات فراوانی بر عمل صالح تأکید میورزد و آن را در رتبه بعد از ایمان و مقارن با آن، مطرح میفرماید. به عنوان نمونه میفرماید:
«اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِم...»
همانا كسانى كه ایمان آورده و عملهاى شایسته كرده و نماز را بهپا داشته و زكات پرداختهاند، براى آنان در نزد پروردگارشان پاداشى در خور شأن آنهاست... .
در حقیقت از نظرگاه قرآن مجید، عمل صالح جزء لاینفکّ ایمان است و ایمان بدون عمل صالح کامل نیست.
یکی از اقسام عمل صالح، تقیّد به انجام عبادات است. نماز، روزه، حج، جهاد و امثال آن اعمال صالحی هستند که قرآن کریم در به جا آوردن آن اعمال پافشاری دارد.
قِسم دیگر عمل صالح که در آموزههای دینی بر آن تأکید شده است، انجام كار شایستهای است كه دنیای انسان را آباد میکند. مردی كه برای رفاه معیشتی خانواده خود تلاش مینماید، عمل صالح انجام داده است.
منحصر دانستن عمل صالح در اعمال عبادی وجهی ندارد و منظور قرآن کریم را تأمین نمیکند. بلکه هر عمل مشروعی که برای جامعه مفید باشد و عقل انسان آن را بپسندد، مقبول درگاه الهی واقع میشود و در فرهنگ دینی از آن به عنوان عمل صالح تعبیر میگردد. خصوصاً اینكه قرآن شریف در بسیاری از موارد، امر به اقامه نماز و پرداخت زكات را در کنار یکدیگر بیان میفرماید: «وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاة»
نماز، مصداق بارز رابطه آدمی با خداوند تعالی و زکات، مصداق روشن رابطه او با مردم است. در واقع خدای سبحان در تشریح عمل صالح رابطه با خودش و رابطه با مردم و اهتمام به انفاقات و خدمت به دیگران را توأمان لازم دانسته و بدان امر کرده است.
آنچه توجّه جدّی میطلبد، پرهیز از افراط و تفریط در اهتمام به دو قسم عمل صالح است. رسیدگی بیش از حد به امور دنیوی تا حدّی که منجر به غفلت از ارزشهای معنوی شود، زندگی انسان را بیبرکت میکند. همچنان که بازماندن از وظایف دنیوی در اثر افراط در به جا آوردن اعمال عبادی، مطلوب نیست و بسیار نکوهش شده است.