اراده انسان در طول اراده خداست و اراده خدا تابع حکمت است و خداوند کاری خلاف نمیکند.
حکمت الهی این است که انسان در پرتو اختیارش، تکامل یابد و اگر مجبور باشد، خلاف حکمت خواهد بود؛ مثلًا اگر خدا رزق را بدون ضابطه به کسی بدهد، خلاف حکمت عمل کرده است. بنابراین اگر خدا اراده میکند رزق کسی را اضافه یا کم کند، این اراده تابع حکمت الهی است.
در این مقاله رابطه رزق مقرر شده انسان و تلاش و اختیار او مورد بررسی قرار می گیرد:
ارتباط رزق و روزی مقرّر شده و تلاش انسان چیست؟
رزق و روزی دو گونه است: رزقی که به سراغش میرویم و رزقی که به سراغمان میآید.
در روایات، رزقی که به سراغمان میآید "رزق طالب" و رزقی که به سراغش میرویم "رزق مطلوب" نامیده شده است.
روزی طالب و حتمی همان روزی وجود و هستی و عمر، امکانات، محیط، خانواده و استعداد و... است که از ناحیه ی این قسم روزی، توان و نیروی لازم و دقت و هوشیاری برای تلاش و انجام کار پدید میآید و در سایه ی این امور، دَرِ روزی مطلوب و مشروط گشوده می گردد.
برای دریافت روزی مطلوب، هر کس به شکلی باید دست نیاز - همراه با جدیّت و تلاش - به سوی حضرت حق بلند نماید؛ حتی طفل شیرخوار که تلاشش همان گریه و ناله و فریاد اوست، در پس این گونه افعال به روزی مطلوبش (شیر مادر) دست پیدا می کند. اما همین طفل چون رشد کرد و به مقطعی بالاتر رسید، تلاش و جدیّت او شکلی دیگر پیدا می کند و به صورت تفکر و اندیشه و فعل و حرکت اعضاء و جوارح ظاهر می شود و کمیت و کیفیت روزی نیز تغییر می کند.
نتیجه این که: در پی روزی محتوم و طالب و بی قید و شرط، تلاش و اندیشه و کار و فعالیت آفریده میشود و به دنبال تلاش و فعالیت و طلب، روزی مطلوب و مشروط پدیدار میگردد.
روزی محتوم قابل تغییر و تحوّل و کاهش و افزایش نیست اما بسته به چگونگی انجام مقدماتِ روزی مطلوب و کیفیت ترکیب و ترتیب و چینش آن ها، آن را میتوان کاهش یا افزایش داد.
در قرآن آمده است، رزق و روزی به دست خداست، اگر این گونه است اختیار انسان چگونه توجیه میشود؟
خداوند در آیه 261 سوره بقره میفرماید: «مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِى سَبِیلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِى كُلِّ سُنْبُلَهٍ مِاْئَهُ حَبَّهٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ مثال كسانى كه اموالشان را در راه خدا مصرف مىكنند، همانند مثال دانهاى است كه هفت خوشه برویاند؛ كه در هر خوشهاى، صد دانه باشد؛ و خدا [آن را] براى هر كس بخواهد دو [یا چند] برابر مىكند؛ و خدا گشایشگرى داناست.»
حكمت الهى این است كه انسان در پرتو اختیارش، تكامل یابد و اگر مجبور باشد، خلاف حكمت خواهد بود؛ مثلًا اگر خدا رزق را بدون ضابطه به كسى بدهد، خلاف حكمت عمل كرده است. بنابر این اگر خدا اراده مىكند رزق كسى را اضافه یا كم كند، این اراده تابع حكمت الهى است.
در سورههای دیگر میفرماید: «إِنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ» (آل عمران، 37)
«إِنَّ رَبَّكَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیراً بَصِیراً»؛ (اسری، 30)
همانا پروردگار تو رزق هر کسی را که بخواهد وسیع میکند و رزق هر کسی را هم که بخواهد تنگ میگیرد، چون او به بندگانش آگاه و بیناست.»
برای رسیدن به پاسخ باید به چند مطلب توجه کنیم:
1. تفاوت پاداش با فضل الهی:
ما در مقابل کارهایمان با دو موضوع «پاداش» و «فضل الهى» رو به رو هستیم. پاداش به اندازه عمل و فضل الهی بیشتر از عمل است.
در واقع آنچه براساس فضل الهی داده میشود، بخشش اضافی است. آیه «یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ؛ براى هر كه بخواهد اضافه مىكند.» به همین لطف الهی اشاره دارد.
خداوند به خاطر ویژگی ها و شایستگی های افراد، حتی بیشتر از هفتصد برابر به آنها میدهد. این بخشش به خود شخص بستگی دارد؛ اینکه بتواند خود را آماده بکند و تحت پوشش لطف الهی در بیاورد.
به عنوان مثال اگر دانش آموزان امتحان بدهند، معلم بر اساس پاسخ های صحیح به آنها نمره میدهد، ولی به برخی افراد که در کلاس فعالیت زیاد یا اخلاق و ادب خوبی داشتند، به عنوان نمره کلاسی، بخشش ویژهای قائل میشود.
2. تبعیت اراده الهی از حکمت او:
برخی از صفات الهی تابع برخی دیگر از صفات اوست، مثلًا اراده خدا تابع حکمت اوست. خداوند چون حکیم است، اراده و کار غیر حکیمانه نمیکند. در اینجا وقتی میفرماید خدا رزق هر که را بخواهد، اضافه یا تنگ میکند، یا میفرماید به هر که بخواهد چند برابر پاداش میدهد، در حقیقت این اراده بیضابطه نیست، بلکه به هر کسی بر اساس شایستگی، اخلاص و لیاقتش میبخشد. البته موارد استثنایی برای آزمایش افراد را نیز فراموش نکنیم.
روزی محتوم قابل تغییر و تحوّل و کاهش و افزایش نیست اما بسته به چگونگی انجام مقدماتِ روزی مطلوب و کیفیت ترکیب و ترتیب و چینش آنها روزی مطلوب را میتوان کاهش یا افزایش داد
3. اراده الهی و اراده بشر:
اراده بشری در طول اراده الهی است؛ مثل برقی که به لامپ وصل میشود.
یک کلیدی هست که با آن میتوان برق را خاموش یا کم و زیاد کرد، اما برقی که در سیستم جریان دارد، از منبع اصلی - سد یا نیروگاه - است. در حقیقت همه اختیارات در دست منبع اصلی است. خدا به همه نیرو و اجازه کار میدهد، پس همه چیز به دست اوست. در عین حال من میتوانم کلید را روشن یا خاموش بکنم. در حقیقت من اختیار محدودی - در چهارچوب اراده الهی- دارم. پس اعمال و قدرت بشر منافاتی با اراده الهی ندارد.
در موضوع ما، دو نوع آیه داشتیم:
1. «وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ» (بقره، 261) که در آن، اراده خدا به دادن پاداش اضافى - از باب لطف - مطرح است، یعنى خدا به برخى افراد، به خاطر ویژگى، اخلاص و تلاششان، پاداش بیشتر مىدهد.
2. آیه 37 آل عمران و 20 اسرى كه طبق آن، خداوند به هر كسى كه بخواهد، رزق زیاد یا كم مىدهد.